علیرضا فغانی سالها افتخار داوری ایران در سطح جهانی بود، با قضاوتهایی در فینال المپیک، جام ملتهای آسیا، جام جهانی و جام باشگاههای جهان. اما سرانجام قربانی همان سیستم ناکارآمدی شد که در آن نه شایستگی که وابستگی، نه تخصص که رابطه، و نه تجربه که شعارهای توخالی ارزش دارد.
فغانی در اوج درخشش، از لیست داوران بینالمللی ایران کنار گذاشته شد، با این توجیه مضحک که «جوانگرایی» در دستور کار است. گویا در ذهن برخی مسئولان، جوانگرایی نه به معنای تربیت نسل جدید، که مترادف حذف کورکورانه بهترینهاست. کنار گذاشتن فغانی از داوری بینالمللی توسط ایران، چیزی نبود جز تصمیمی از سر لجاجت، بیتدبیری وکوته نظری...
تصمیم فغانی برای مهاجرت به استرالیا، در نگاه اول به دلایل شخصی عنوان شد، اما واقعیت این است که فضای تنگنظرانه و فشارهای غیرحرفهای، جایی برای ادامه فعالیت برای او باقی نگذاشته بود. وقتی یک داور در کلاس جهانی بهجای تقدیر و حفظ، در کشور خود نادیده گرفته میشود، نتیجهاش دقیقاً همین است که امروز شاهدش هستیم: سوت زدن فغانی در بالاترین سطح جهانی با پرچم کشوری دیگر، در حالی که ایران نظارهگر موفقیتیست که زمانی به سادگی در اختیارش بود.
هیچ سیستم سالمی سرمایه انسانیاش را اینگونه دور نمیریزد. هیچ فدراسیون کاربلدی، افتخارآفرینترین چهره داوریاش را بهخاطر حرفهایی که خوشایند مدیران نیست حذف نمیکند. هیچ کشوری که به دنبال پیشرفت واقعی باشد، تجربه را فدای شعار نمیکند. اما در فوتبال ایران، این اتفاقها آنقدر تکرار شدهاند که دیگر عادی شدهاند. فغانی را نه فقط از داوری، که از حافظه رسمی فوتبال ایران حذف کردند. بدون مراسم خداحافظی، بدون قدردانی، بدون کمترین شأنی که یک داور جهانی لایقش بود.
امروز وقتی او را در زمین مسابقه فینال جام باشگاههای جهان میبینیم، تنها چیزی که در ذهنمان باید بماند، حسرت نیست. شرمندگیست. چون این یک شکست ساده نیست؛ یک خودزنی تمامعیار است. افتخاری که میتوانست برای ایران باشد، حالا به نام کشوری دیگر ثبت میشود؛ و ما فقط نظارهگریم. نه از سر ناتوانی، که از سر بیکفایتی. این دقیقاً همان جاییست که باید ایستاد و پرسید: با چه منطقی چنین استعدادی را دور انداختید؟
منبع: طرفداری