آفتابنیوز : آفتاب: حجتالاسلام محید انصاری در بیست و ششمین نشست تخصصی ماهانه باران، با تاکید بر جایگاه والای ”انسان“ در اندیشه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران گفت: علت نفوذ کلام و گرایش مردم به امام خمینی (ره) به این خاطر بود که امام از خودشان آغاز کردند و به حد شایسته انسان رسیدند و از آن جایگاه به تقویت ارشاد مردم پرداختند.
وی افزود: در همه مکاتب، انسان مورد توجه بوده و برای مسلمانان نیز بسیار پرافتخار است که تحلیل اسلام در مورد انسان جامعترین و پرشکوهترین تعریف است. حضرت امام نیز به عنوان انسانشناسی بزرگ در عالم معاصر، آن قدر که در معرفی ابعاد شخصیت انسان صحبت کرده است، شاید در هیچ زمینه دیگری سخن نگفته و این بعد از سخنان ایشان تاکنون مغفول واقع شده است.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز یادآور شد: از شروع مبارزه در سال 42 به خصوص از سال 56 و بالاخص از 57 ، شخصیت علمی امام تحتالشعاع شخصیت سیاسی ایشان قرار گرفت و یکی از خسارتها به جامعه، عدم استفاده از این جنبههای شخصیت امام پس از پیروزی انقلاب اسلامی است و ای کاش جنگ تحمیل نمیشد تا جامعه و تاریخ میتوانستند از ابعاد علمی و معرفتی امام بیشتر استفاده کنند.
وی ادامه داد: البته امام در مقطعی این اقدام را با تفسیر سوره حمد آغاز کردند، اما بعضی سطحی نگران آنقدر فشار آوردند که ایشان مجبور شدند بحث را تمام کنند و بعید است امروز کسی بتواند آن مباحث را بیان کند. سخنان امام ترجمانی از روح انسان بود که اسلام آن را بیان میکرد، اما امروز در میان دوستداران ایشان هنوز سخنان معرفتی و انسانشناسانه امام مهجور است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به شان انسان از دیدگاه قرآن، تصریح کرد: حضرت امام از این نظر که عارف و فیلسوف نظری و عملی بودند از بسیاری از علمای تاریخ اسلام متمایز بودند و از درون بحث چیستی انسان، سراغ فقه آمدند و آن را به عنوان ابزاری برای هدایت انسان و سیر او در مسیر تکمیل و تشریع بشریت مطرح کردند و از همین رو فقه ایشان از سایران متمایز است.
وی با بیان این که وقتی انسان در فقه مورد توجه قرار گرفت، اصولی مانند عدالت، کرامت، مصلحت، زمان و مکان به عنوان چارچوب مطرح میشود، گفت: تمام اصول فقهی امام ناشی از دیدگاه انسانشناسانه ایشان بوده است، گرچه هنوز قواعد فقهی که برخاسته از متن انسان باشد کمتر طراحی شده و اگر به این مسأله توجه شود، فقه ما دگرگون شده و جامعه متاثر از آن خواهد شد.
انصاری خاطرنشان کرد: امام خمینی (ره) به این خاطر که انسان را محور و موضوع تکوین و تشریع میدانستند در ابتدا به خودسازی پرداختند و علت نفوذ کلام و گرایش مردم به امام به همین خاطر بود که ایشان از خودشان آغاز کردند و به حد شایسته انسان رسیدند و از آن جایگاه به تقویت ارشاد مردم پرداختند.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز تصریح کرد: بعضی مکاتب ضد عرفان و فلسفه که امام را تحت فشار قرار میدادند به خاطر همین طرز دیدگاه ایشان بوده است، زیرا معرفتشناسی امام قطعا به شناخت حقتعالی میانجامد و معتقد بودند که ”انسان مظهر اسم اعظم الهی است“و این تعبیر امام را تاکنون از کس دیگری ندیدهام. لذا کافی است این برداشت تبدیل به قاعده فقهی شود تا هر انسان تبدیل به روحالقدس شود که در این صورت از میکاییل و جبرییل هم بالاتر خواهد رفت.
انصاری خاطرنشان کرد: عرفا، بعضا وقتی تجلیات معرفت دینی در جانشان زیاد میشود نسبت به ظواهر و کمیات شرعیت کمتوجه میشوند در حالی که امام اینگونه نبودند. در محضر امام هیچکس جرات تملق نداشت، در دوران تدریس، امام پرسش های طلاب را به طور کامل پاسخ میگفتند و سپس کلاس را ترک میگفتند و اجازه نمیدادند که طلبهای در خیابان برای طرح سوال به دنبال ایشان راه بیفتد. در حالی که اینگونه حالت برای برخی علما عظمت و جلال محسوب میشد.
وی در بیان خاطرهای از امام گفت: یک بار در جریان اختلافهایی در استان فارس، یکی از علمای آن استان نزد امام آمد و به ایشان گفت، آن افراد طرف دیگر اختلاف، مقلد شما نیستند، که به محض بیان این سخن، امام به قدری عصبانی شدند که به آنها گفتند همین صحبت شما نشان داد که آنان بهتر از شما هستند و شما اشکال دارید، و به دنبال این سخن امام جلسه نیز پایان یافت.
انصاری تصریح کرد: تا آخر عمر امام خمینی، رساله ایشان از پول بیتالمال منتشر نشد و هرگز ایشان اجازه مریدبازی و تملق را ندادند، زیرا آنقدر خودساخته بود که «خود» را از میان برداشته بودند. امام میفرمایند «دل انسان عرش خدا است و هر چه غیر خدا در آن جای گرفت بت است و باید آن را شکست»، همانطور که امام علی (ع) هم قبلا درونخود بتشکنی کرد و لذا رفتار آن بزرگوار نمادی از شکستن معرکه بتها در درون خودش بود.
وی خاطرنشان کرد: قلوبی که به راحتی دیگران را نمیبینند و به راحتی از اشک مظلوم میگذرند، شیطان و ابلیس در قلب آنها جای گرفته است، امام علی (ع) که هیچ چیز نمیتوانست او را بترساند در برابر اشک مظلوم قلبش میلرزید و حتی در برابر کندن خلخال از پای زن یهودی بیتاب میشد و اگر قالب هم تهی میکرد حق داشت، زیرا قلب ایشان قلب رحمانی بود. قصد بحث سیاسی ندارم ولی مگر میتوان سیاست را از دین و رحمانیت جدا کرد؟ سیاست جدا از رحمانیت، سیاست ابلیسی است.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: گفته شده است که تز «تفرقهبینداز و حکومت کن» مربوط به انگلیس است، قرآن نیز این تز را مربوط به فرعون دانسته است. اگر قدرت، حاکم و حکومت خوی استکباری بگیرد قطعا به سمت ظلم میرود و تفرقه میاندازد و در این راستا یک گروه را تقویت و دیگری را تضعیف میکند و به گفته قرآن تمام این مصیبتها به این برمیگردد که انسان جایگاه خود را گم میکند؛ اما امام خمینی (ره) که داعیالیالله بود، به سمت احزاب و گروهها گرایشی نداشت.
انصاری با تاکید بر اینکه مردم به دلیل این که در امام پیرایهای نمیدیدند جذب ایشان شدند، یادآور شد: اگر سرودههای امام را نیز با این دیدگاه ببینیم، نتیجه خواهیم گرفت که هر چه ایشان به مراحل قدرت مادی، نزدیک شده، به خضوع الهی هم نزدیکتر شده است.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانویون مبارز گفت: نکته بسیار مهم دیگر این که گرچه سایر معلمان و عرفا تلاش کردند از خلق جدا شوند اما هنر امام این بود که در متن جامعه زندگی کرد و خرقه صوفیانه انزوا نپوشید و زندهبادها و مردهبادها نیز در او اثری نگذاشت، زیرا امام تبدیل به نفس مطمئنه شده بود و با همین منطق وارد عرصه سیاست شده بود.
وی ادامه داد: به دلیل همین تفکر، امام حق رای، را ملاک نظر قرار دادند، زیرا مگر میشود انسان خدا را ملاک کتاب تکوین و تشریع بداند اما معتقد باشد که انسانها باید مطیع عدهای خاص باشند؟ البته امام به این مسأله اعتقاد واقعی داشت و مانند بعضیها تعارف نمیکرد.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز با ذکر روایتی از امیرالمومنین و ابراز تاسف از این که به این روایت کمتر استناد شده است، گفت: سیدبنطاووس در کتاب «کشفالمهجه» از قولامیرالمومنین(ع) میگوید، قرار نیست مردم برده و تسلیم حاکم باشند، بلکه باید از او انتقاد کنند و در غیر این صورت آیه شریفه « لااکراه فیالدین» زیر پا گذاشته میشود. هر تفسیری از حق حکومت که برخلاف آزادی انسان باشد مخالف صریح آیات قرآن است و بحث اعتقادات مطرح نیست، بلکه این یک امر بدیهی است و امام علی (ع) هم میفرماید «پیامبر از من تعهد گرفته است که اگر بدون جنگ و خونریزی و به طور داوطلبانه مردم مرا پذیرفتند و رای دادند حکومت را قبول کنم، اما اگر نپذیرفتند رهایشان کنم و در دنیا حق ندارم با زور و شمشیر حکومت کنم»، با وجود این مسایل، بعضیها میگویند رای مردم تزیینی است و امام از روی اضطرار اصل جمهوریت را پذیرفتند، در حالی که امیرالمومنین میفرماید، به جان خودم اگر همه مردم (نه فقط فقها و مومنان) امکان جمع شدن داشتند باید رای میدادند و لذا چون مسیر این مسأله هموار نیست اگر اهل حل و عقل پذیرفتند بقیه هم تسلیم آن شوند.. این الگوی حاکمیت امام مهدی(عج) نیز هست، گر چه برخی دایم، دکترین مهدویت مینویسند و میگویند هزار و 300 سال است ایشان شمشیر خود را برای دشمنان تیز میکنند.
انصاری در ادامه با تاسف شدید از مغفول ماندن مکتب اخلاقی امام و با تاکید بر اینکه باید اخلاق رحمانی را جایگزین کنیم، ادامه داد: باید عرق شرم بریزیم که در مجلس شورای اسلامی به تهمت و هتک حرمت و دروغ جایزه میدهند؛ این مصیبت را به کجا باید برد؟
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با انتقاد شدید از انتشار برخی بولتنها در تخریب شخصیتهای برجسته انقلاب افزود: در این بولتنها در مورد اشخاص زمان امام، طوری جعل واقعیت میکنند که انگار امام تلاش کرده تا بدترین انسانها را در مسوولیت قرار دهد؛ به همین دلیل بود که امام میگفت، از روزی بترسید که ما را به خاطر مبارزه با شاه محاکمه کنند. البته بحث صرفا چهرههای اصلاحطلب نیست بلکه چهرههای شاخص اصولگرا و علما و مراجعی که به امام تکیه کرده بودند هم مورد تهمت قرار میگیرند و گفته میشود اینها از اول انقلاب خراب بودند.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز گفت: ما اصلاحطلبان جمهوری اسلامی را به عنوان نتیجه عمر سیاسی امام پذیرفتهایم و جامعیت اصول قانون اساسی را قبول داریم و معتقدیم با آنها نباید گزینشی برخورد شود. معتقدیم آسیبی که از سوی جریانات متحجر به ولایت فقیه وارد میشود، هرگز از سوی دشمنان اسلام صورت نگرفته بود، امروز بعضیها به گونهای دروغ میگویند که انگار این عمل از واجبات شرعی است و این رفتار را در قالب آمار و ارقام و تهمتزدنها، نیز میبینیم.