درس ریاضی یکی از اصلیترین و در عین حال چالشبرانگیزترین درسهای دوره ابتدایی است. بسیاری از دانشآموزان، بهویژه در پایههای پایینتر، به دلیل ماهیت انتزاعی ریاضی و ناتوانی در ارتباط دادن مفاهیم آن با زندگی واقعی، دچار دشواری در یادگیری آن میشوند. این موضوع نهتنها باعث افت تحصیلی بلکه موجب کاهش اعتماد به نفس و حتی بیانگیزگی در دانشآموزان نسبت به یادگیری میشود. تجربه آموزشی نشان داده است که صرف انتقال اطلاعات به شیوه سنتی، تأثیر چندانی بر درک مفاهیم پیچیده ندارد. بنابراین، تغییر در شیوههای تدریس بهویژه در مقطع ابتدایی بهعنوان حساسترین دوره رشد ذهنی و شخصیتی کودکان، به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شده است.
در سطح جهانی، کشورها بخش بزرگی از بودجههای آموزشی خود را صرف طراحی و بازنگری شیوههای تدریس میکنند تا یادگیری عمیقتری برای دانشآموزان فراهم شود. در ایران نیز، با وجود تلاشهایی که از سال ۱۳۹۰ برای بازنگری در برنامه درسی ریاضی انجام شده، همچنان چالشهایی اساسی باقی مانده است. نتایج آزمونهای بینالمللی نشان میدهند که دانشآموزان ایرانی در درس ریاضی نسبت به همسالان خود در کشورهای دیگر عملکرد ضعیفتری دارند و این مسئله از دید کارشناسان بهنوعی نشانه ناکارآمدی روشهای آموزشی فعلی تلقی میشود. بنابراین، بررسی و آزمون شیوههای نوین تدریس برای بهبود وضعیت ریاضی در مدارس ابتدایی، امری حیاتی است.
در این خصوص، رضا جعفری هرندی، استاد علوم تربیتی در دانشگاه قم، مطالعهای علمی با هدف بررسی تأثیر یک روش جدید تدریس ریاضی بر دانشآموزان ابتدایی انجام داده است. در این روش که بر پایه نظریات دانشمندی به نام «مایکل فولن» طراحی شده، تمرکز بر مشارکت فعال دانشآموزان، خلاقیت، یادگیری گروهی و استفاده از ابزارهای متنوع آموزشی مانند بازی، فیلم، انیمیشن و فضای مجازی قرار دارد.
پژوهش بر روی دو کلاس چهارم ابتدایی در یکی از مدارس پسرانه شهر اصفهان انجام شد. یک کلاس به روش سنتی آموزش دید و کلاس دیگر با روش جدید آموزش داده شد. در آغاز، از هر دو گروه آزمونهایی برای سنجش میزان خلاقیت و نمرات قبلی ریاضی گرفته شد. سپس، کلاس آزمایشی در طول یک نیمسال تحصیلی با استفاده از روش تدریس جدید آموزش دید، در حالی که گروه دیگر طبق روال معمول آموزش داده شد. در پایان ترم، دوباره آزمونهایی برگزار شد و نتایج ارزیابیها با نرمافزار آماری مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج نشان دادند دانشآموزانی که با روش تدریس جدید آموزش دیده بودند، عملکرد بهتری در درس ریاضی داشتند. آنها توانستند نمرات بالاتری کسب کنند و درک بهتری از مفاهیم ریاضی پیدا کردند. علاوه بر آن، خلاقیت این دانشآموزان نیز نسبت به گروه دیگر رشد چشمگیری داشت. این مسئله نشان داد که روش تدریس فعال و مشارکتی نهتنها بر یادگیری عمیقتر تأثیر دارد، بلکه موجب رشد ذهنی و فکری بچهها نیز میشود.
در واقع، دانشآموزانی که به جای حفظ کردن صرف، در فرایند یادگیری درگیر شده بودند، توانستند راهحلهای بهتری برای مسائل ارائه دهند و به شیوهای مستقلتر فکر کنند. آنها بیشتر سوال میپرسیدند، با دوستانشان کار گروهی انجام میدادند و حتی در خانه تمرینهای بیشتری را با علاقه انجام میدادند. حضور والدین نیز در فرایند یادگیری نقش مهمی ایفا کرد و کیفیت آموزش را بیشتر ارتقا داد.
این یافتهها که در دوفصلنامه «علوم تربیتی» وابسته به دانشگاه شهید چمران اهواز منتشر شدهاند، اهمیت آموزش مشارکتی و فعال را بهخوبی نشان میدهند. اگرچه این تحقیق فقط بر روی گروه خاصی از دانشآموزان انجام شده، اما نتایج آن میتواند الهامبخش برنامهریزان آموزشی برای بهبود شیوههای تدریس ریاضی باشد.
در این روش، نهفقط مهارتهای ریاضی، بلکه تواناییهای فردی مثل اعتماد به نفس، روحیه تحقیق و علاقه به یادگیری نیز تقویت میشوند. مجری این پژوهش در انتها پیشنهاد داده است که این روش در مدارس دخترانه و در دیگر پایهها نیز آزمایش شود و جنبههای روانی و شناختی بیشتری در بررسیها لحاظ گردد.