بیستم مردادماه دو کارگر، یکی در پالایشگاه پارس جنوبی و دیگری در پتروشیمی بندر امام جان خود را براثر گرمازدگی از دست دادند و یک کارگر هم راهیِ بیمارستان شد. کمی قبلتر، در ۲۵ تیرماه، کارگرِ دیگری در دزفول حین انجام کار در ماشین دچار گرمازدگی شد و او نیز جان داد. آمار دقیقی از مرگ کارگران بر اثر گرمازدگی در دست نداریم؛ آنچه در رسانهها منتشر میشود، کمتر از چیزی است که در واقعیت اتفاق میافتد. از طرفی، در مواقعی ممکن است گرمازدگی علت اصلی مرگ کارگر باشد، اما در گواهیِ فوت، دلیلِ دیگری مثل ایست قلبی ثبت شود. گرمازدگی همچنین آمار حوادث ناشی از کار را افزایش میدهد، آنطور که کارشناسان میگویند سطح هوشیاری بر اثر گرمازدگی پایین میآید و در این شرایط، احتمال اینکه کارگر حین انجام کار دچار آسیب شود، بالا میرود.
با در نظر گرفتنِ مجموع این شرایط، آنچه گرما میتواند بر سرِ کارگران بیاورد بسیار وسیعتر از اخباری است که گهگاه در رسانهها منتشر میشود. مهدی خالویی، کارشناس مهندسی بهداشت حرفهای، در رابطه با میزان تأثیر گرمازدگیِ بر سلامت کارگران به «ایلنا» میگوید: «شاخص استرس حرارتی در محیط کار بسیار خطرناک است؛ به گونهای که حدود ۵۰ درصد از کارگرانی که تحت تأثیر تنش حرارتی قرار میگیرند، در نهایت دچار مرگ میشوند. این آمار در هیچ یک از عوامل زیانآور دیگر مانند مواجهه با مواد شیمیایی مثل سرب، بنزن، آلودگی صوتی و ... مشاهده نمیشود. حتی فکر نمیکنم در جنگ هم این آمار که صد نفر بروند و ۵۰ نفر برنگردند وجود داشته باشد! بنابراین میتوان گفت که تنش حرارتی یکی از خطرناکترین عوامل زیانآور محیط کار است و نباید به عنوان یک عامل زیانآورِ میانه به آن نگاه کرد»
این ریسک بالای خطرِ جانیِ گرمازدگی برای کارگران، اما چندان اهمیتی برای کارفرمایان ندارد. کارگران به خصوص در مناطق گرم و شرجی، چون عسلویه، کنگان، خارک، اهواز، ماهشهر، مسجد سلیمان، ایرانشهر، چابهار و… در تابستان، در شرایطی به معنای واقعی کلمه، سخت و طاقتفرسا کار میکنند بدون آنکه کمترین اقدامی برای ایمن نگه داشتنِ آنها از خطر گرمازدگی انجام شود.
برای آنکه بدانیم آنها دقیقا در چه شرایطی کار میکنند، با تعدادی از کارگران روزمزد و ارکانثالث یکی از پالایشگاههای پارس جنوبی تماس گرفتم. اوضاع خیلی وخیمتر از آنچیزیست که فکر میکنیم. یکی از کارگران با یک جمله، شرایط کار در مردادماه پالایشگاه را برایم توصیف میکند: «اینجا جهنم است؛ تصور کنید ۸ ساعت در جایی شبیه به سونا ماندهاید و دارید یک کارِ یدیِ سخت انجام میدهید….»
دورهی اورهال یا تعمیرات اساسی در اوج گرمای تابستان شروع شده و پیمانکاران، نیروهای روزمزد را برای این دوره فراخواندهاند. کارگرانِ روزمزدِ شهرها و روستاهای اطراف پالایشگاه که احتمالا مدتها در انتظارِ رسیدنِ این دوره بودند، حاضرند در هر شرایطی کار کنند. حتی اگر بدانند این کار ممکن است به قیمتِ جانشان تمام شود! یکی از نیروهای ارکان ثالث چارتی میگوید: «اوضاع همه ما بد است، اما وضعیت کارگران روزمزد که برای دوره اورهال میآیند بدتر از همه است. آنها مجبورند کار یدی سخت در گرمای بالای ۵۰ درجه و رطوبت بالای ۷۰درجه انجام دهند و صدایشان هم در نیاید.»
کارگران میگویند در دورهی ۲۰روزهی اورهال، پیمانکاران بیش از هر زمان دیگری به سریع انجام شدنِ کار فکر میکنند و برایشان مهم نیست کارگران در چه شرایطی هستند و چه برسرِ آنها میآید. آنطور که کارگران میگویند، روتینِ کاری در این بخش از پالایشگاه در دورهی تعمیرات اینگونه است: کارگران ۸ ساعت کار میکنند. کار آنها از ۷ و نیم صبح آغاز میشود و تا ۱۱ و نیم ادامه دارد. بعد از یک دوره کوتاه استراحت روزانه، کار مجدد از ساعت ۲ ظهر آغاز و تا ساعت ۶ بعداز ظهر ادامه دارد و بعد هم کارگران به خوابگاههایشان میروند.
کار در آفتابِ سوزانِ عسلویه روی بلندیهایی که گاهی ارتفاعشان حتی به ۴۰ تا ۵۰ متر میرسد، نه فقط طاقتفرسا، که طبق گفتهی کارشناسان بازی با جان است و باید شرایط لازم برای کاهشِ خطراتِ احتمالی فراهم شود. خالویی، کارشناس مهندسی بهداشت حرفهای، میگوید: به طور خاص، بدن انسان برای انجام فعالیتهای حیاتی مانند عملکرد کلیه، قلب، مغز و خون به تعادل کاتیونها (مانند سدیم و پتاسیم) وابسته است. این کاتیونها از طریق عرق کردن در اثر گرما از بدن دفع میشوند و اگر جایگزین نشوند، ممکن است مشکلات جدی مانند اختلالات قلبی، ماهیچهای، ضعف و غش ایجاد شود.
این کارشناس بهداشت حرفهای، راهکار مقابله با این مسئله را در تأمین آسایش دمایی محیط کار برای کارگران و اصلاح رژیم غذایی آنها میداند و میگوید: ایجاد آسایش دمایی برای کارگری که در فضای باز کار میکند سخت است و در برخی مناطق، خواهی نخواهی کارگری که در فضای بیرون کار میکند با تنش گرمایی مواجه میشود. کارگر باید از میزانِ این خطر آگاه باشد چرا که خیلی اوقات سیستم امکان لازم برای در امان ماندنِ کارگر را فراهم نمیکند، بنابراین کارگر باید آگاهانه باتوجه به شرایط محیط رفتار کند، مثلا تا جایی که میتواند در محیط سایه تردد کند.
وی تأکید میکند: رژیم غذایی بسیار مهم است. املاح معدنیِ از دست رفته از طریق عرق باید با مواد غذایی جبران شود. مثلا خوردن یک ساشه او - آر - اس میتواند به برگشت املاح از دست رفته کمک کند. موضوع مهم دیگر کمآبی بدن است که یکی از نارساییهای اساسی محسوب میشود. هر چه میزان آب بدن کاهش یابد، احتمال بروز مشکلات ناشی از کمآبی افزایش مییابد.
با توصیفی که کارگران از شرایط کار در عسلویه به ما میدهند اجرای برخی از راهکارها برای کاهش ریسک گرمازدگی، از جمله «تأمین شرایط آسایش دمایی محیط کار» حتی در حد حداقلیِ آن، چیزی شبیه به رویاست. یکی از کارگران میگوید: «کارگران روزمزد حتی یک کانکس درست و حسابی هم برای استراحت و تجدید قوا ندارند. حداقلیترین کار این است که سرویس بهداشتی به تعداد مناسب و حمام وجود داشته باشد، اما حتی این را هم از کارگران روزمزد دریغ میکنند.»
گرمای شرجی هوا به قدری زیاد است که تنها چند دقیقه بعد از حضور در محیط، تمام بدن عرق میکند و همهی لباسها خیس میشود. کارگران، حداقل باید روزی دو تا سه بار لباس خود را تعویض کنند و دوش بگیرند. یکی از کارگران ارکان ثالث میگوید: «وقتی وارد محیط میشوم و برمیگردم باید لباسم را سریع عوض کنم و دوش بگیرم. کل بدنم عرقسوز و زخم میشود و باید سریع بدنم را ترمیم کنم. ما دائم در بلندی نیستیم، اما کارگران روزمزد در دوره اورهال دائم در معرض آفتاب قرار داردند، اما حتی این امکاناتِ حداقلیِ سطحی را هم ندارند. خوابگاههای آنها شرایط مناسبی برای استراحت ندارد. یکبار یکی از این کارگران به من گفت ساعت ۶ که به خوابگاه برگشته آب قطع بوده و تا ساعت ۱۱ شب نتوانسته دوش بگیرد. تصور کنید، ۸ ساعت در شرایط سنگین کار کرده و بعد که به خوابگاه برگشته آب نبوده. ببینید چه زجری میکشند!».
اما آیا اقداماتِ دیگری، چون اصلاح رژیم غذایی - مثلا توزیع ساشههای او - آر - اس برای تأمین املاح مورد نیاز بدن -اجرا میشود؟ آیا کارفرمایان این حداقل نکات ایمنی را رعایت میکنند؟ کارگران میگویند: «حتی یک شربت لیموی ساده را هم از ما دریغ میکنند. به گفتهی آنها طبق پیمان، کارفرما باید یک پک مغذی به کارگران بدهد که این پک شامل شیر و آبمیوه و آجیل و کیک و… است، اما کارگران پیمانکاری و روزمزد از این پک مغذی، تنها یک کیک و آبمیوهی گرم به دستشان میرسد.»
آنطور که شنیدهام، در تابستان امسال، در این بخش از پالایشگاه بیش از ده کارگر مصدوم شدند که حدود ۸ مورد آنها گرمازدگی بوده است. کارگران میگویند: «خبر این اتفاقات به جایی درز نمیکند. چند وقت پیش یک گروه رسانهای به اینجا آوردند که بگویند همه چیز شیک و مجلسی در حال انجام است. مدیران مینشینند و صحبت میکنند و کسی نمیآید ببیند کارگر در چه وضعیتی کار میکند!»
کارگران برای این زجر روزانه و این مواجههی هر روزه با خطرِ آسیبِ جدی و حتی مرگ، حقوقی ناچیز میگیرند. کارگران روز مزد اورهال مدتها منتظر فرا رسیدن زمان تعمیرات میمانند و تا فراخوان میدهند از اطراف به پالایشگاه میآیند. مسلم است که آنها هیچ صدایی برای اعتراض ندارند. آنها حتی حقوق خود را یک یا دو ماه بعد از انجام کار میگیرند.
یکی از کارگران میگوید: «پیمانکاران هر کاری میکنند تا از حقوق کارگر بزنند. آنها برای انجام خیلی از اقدامات هزینهاش را میگیرند، اما این پول را صرف خود کارگر نمیکنند. برای آنها یک قران هم یک قران است و برای اینکه سودشان کم نشود، حاضرند جان کارگر را به قرانی بفروشند.»
منبع: ایلنا / گزارش: زهرا معرفت