آفتابنیوز : آفتاب: حجت الاسلام تیمورعلی عسگری نماینده سابق مجلس، مشاور و رابط پارلمانی مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در طول مصاحبه همواره لبخند به لب دارد و مثالهای شیرین از فرهنگ عامه را نیز چاشنی موضوعات سیاسی میکند و به انتخابات سال گذشته به عنوان جریانی که گذشت اما نیاز به آسیبشناسی دقیق دارد، نگاه میکند.
وی در گفتو گویی با خبرگزاری مهر در پاسخ به پرسشی مبنیبر اینکه دلایل موثر در حضور پرشور مردم در فعالیتهای انتخاباتی و مشارکت کم نظیر 40 میلیونی در انتخابات 22 خرداد 88 چه بود؟، میگوید: با توجه به اینکه انتخابات ریاست جمهوری یک امر ملی و ریشه در آرمانهای امام راحل(ره) دارد، مردم به انتخابات ریاست جمهوری توجه دارند و تکلیفی به آن نگاه میکنند. بسیاری وفاداران به امام(ره) و علاقمندان به اسلام انتخابات ریاست جمهوری را تکلیف شرعی خود میدانند و به همین دلیل در آن شرکت میکنند. بازگشت به قانون، حضور کاندیدا از جناحهای مختلف، حضور فعال احزاب و گروههای سیاسی در فضای انتخاباتی، رسانهها، به ویژه رسانه ملی و حضور مجریان و ناظرین انتخاباتی همه دلایل پرشور بودن دهمین انتخابات ریاست جمهوری بود.
به نظر میرسد مردم و کاندیداها هم با استفاده از فضای انتخاباتی و رسانهای رقابت را جدی تلقی کردند و در نتیجه به نحوی به شکل یکپارچه در انتخابات حضور موثر و فعال داشتند. البته به دلیل اینکه فضای سیاسی کشور امروز خارج از چارچوب احزاب موثر و کارآمد پیش میرود و موضوع تودهگرایی و اتکا بر احساسات عامه مردم از ناحیه بخش قابل توجهی از جریان سیاسی کشور مورد نظر قرار گرفته؛ عدهای طبیعتا در مقابل کاندیداهای غیردولتی سعی میکردند حضور نخبگان را در فضای انتخابات فعال کنند و نخبگان بیش ا زهر زمان دیگری فعال شدند.
وی با اشاره به این نکته که انتخابات 22 خرداد سال 88 در کل دو قطبی شد، گفت: این موضوع موجب شد تا حد زیادی انتخابات به صورت هیجانی پیش برود و تقابلها نیز تشدید شود و این تقابلها پس از اعلام نتایج آرا متاسفانه شکل مخاصمهآمیزی به خود گرفت و هم اکنون نیز چالشهای بعد از انتخابات ملموس و قابل تامل است. تقابلهای انتخاباتی باید 23 خرداد تمام میشد اما عدهای نخواستند.
مشاور و رابط پارلمانی مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، در ادامه افزود: در انتخابات ریاست جمهوری بنا به ضرورت باید کاندیداها شاخص باشند چرا که رئیس جمهور دومین جایگاه مسئولیتی در کشور را بر عهده دارد و نظارت بر این موضوع بر عهده شورای نگهبان است. شاخص بودن چهرههای انتخابات ریاست جمهوری یک اصل ثابت در انتخابات است. اما فعل و انفعالات جهانی و منطقهای و شاخصهای فراروی کشور در عرصههای مختلف فضا را به گونهای فراهم ساخت که مردم بیش از هر زمان دیگری با مطالبات نوتر و جدیتری سعی کردند در عرصه انتخابات حضور پیدا کنند و همه طیفها کشور را در وضعیت مخاطره آمیزی میدیدند که برای برون رفت از آن بسیاری از دلسوزان نظام تلاش کردند.
این نماینده سابق مجلس با بیان اینکه در انتخابات 22 خرداد برخی آرای پنهان خود را آشکار کردند و 10 میلیون رای اضافه نسبت به انتخابات پیشین به صندوقها ریخته شد که در حالت بسیار مثبت اندیشانه این افراد جزو گروهی هستند که ذائقه ویژه سیاسی و طالبان تغییر در روشهای اجرایی کنونی کشور قلمداد میشدند و عمده این آرا مربوط میشد به پایتختنشینان که معضلات زیادی را در زندگی خود شاهد بوده و هستند، تصریح کرد: نباید فراموش کرد که به هر حال 10 میلیون آرا خاموش در انتخابات 22 خرداد به پای صندوقهای رای آمدند تا در برخی سیاستهای اجرایی کشور تغییر ایجاد کنند. برخی کلانشهرها، برخی دانشگاهیان و فارغالتحصیلان دانشگاهها نیز که برای آینده روشن و مناسب تلاش میکردند سعی کردند در این انتخابات حضور پررنگی داشته باشند. انتخابات 22 خرداد رویشی بود که در نوع خودش باید مورد توجه حاکمیت قرار میگرفت که متاسفانه نوع برخورد با افراد بعد از انتخابات و ایجاد فضای خاص موجب ریزش نشاط اجتماعی و افزایش یاس و ناامیدی غیرقابل جبران در جامعه شد که این مسأله باید در انتخاباتهای بعدی چارهاندیشی شود. به عبارتی از رویشهای انتخابات 88 غفلت شد.
وی افزود: اگر در انتخاباتهای بعدی مشارکتهای حداکثری را میخواهیم باید پاسخهای اقناعی و مطلوب به معترضان انتخابات بدهیم که تا کنون نیز متاسفانه به این مسأله به درستی از نظر جنبههای روانشناسی و جامعه شناسی توجه نشده است. این خلاء زمینه سوء استفاده دشمنان نظام و ورود تشکیلاتهای حرامیتر از حرام را برای بهره برداری از این موقعیت فراهم کرده است.
مشاور و رابط پارلمانی مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفت: مصلحتاندیشیهای خاص در زمینه پاسخگویی به معترضان انتخابات موجب شد که کرسیهای آزاداندیشی، نظریهپردازی و فضای آزاد قبل از انتخابات که موجب شور و نشاط شده بود با برخوردهای غیر متعادل مواجه شود و فضای مخاطرهآمیزی در کشور ایجاد شود. به نظر من با بررسی هرچه سریعتر سیاستهای کلی انتخابات که از سوی مجمع تدوین شده است و از سوی افکار عمومی نیز مورد توجه قرار گرفته باید کار را برای امیدبخشی به جامعه و پرهیز از حالت سرخوردگی اجتماعی آغاز کرد.
متاسفانه سیاستهای کلی انتخابات که مورد توجه نخبگان سیاسی، احزاب، گروهها و سلایق متنوع غیردولتی قرار گرفته است بنا به دلایلی فعلاً مسکوت گذاشته شده و به نظر میرسد که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به دنبال یک فرصت مناسب به دور از جنجال و افراطیگری است تا با آسیبشناسی انتخابات دهم و شرایط پس از آن زمینه و فرصت مورد نیاز برای مطرح کردن این سیاستها که به فرمایش مقام معظم رهبری تدوین شده است، فراهم شود تا معضلات و خلاءهای پیش آمده در انتخابات ریاست جمهوری جبران شود. با توجه به این سخن امام راحل(ره) که میزان رای ملت است، مبنا و شعار اصلی ما رای ملت است و بدون برگزاری یک انتخابات سالم و با نشاط نمی توان به خواست جامعه عمل کرد و امروز تمامی مسئولان کشور باید تلاش خود را معطوف به این قضیه کنند که چالشهای انتخابات ریاست جمهوری را به نحوی مرتفع سازند.
وی با اشاره به مناظرههای تلویزیونی، تصریح کرد: مناظرههای تلویزیونی اقدام بدیعی بود که هیچکس با آن مخالفت نمیکند اما اینکه این موضوع تبدیل به مناقشه و دعوای سیاسی شود و یا احیاناً در این مناظرهها از کسانی یاد شود و مورد تحقیق قرار گیرند که اصلاً رقیب انتخاباتی رسمی نیستند، به هیچوجه اقدام خوبی نیست. کما اینکه این موضوع از سوی مقام معظم رهبری نیز نکوهش شد.
برخوردهای بسیار نامناسب در اعلام تهمتهای بسیار ناروا و مطرح کردن تهمتها بدون سند و مدرک به افراد سرشناس نظام موجب شد اخلاق، فتوت، جوانمردی، حق و حقیقت در این مناظرهها به مسلخ برده شود. شایسته جمهوری اسلامی و مردم ما نیست که افراد برای ماندن در قدرت ارزشها را پایمال کنند.
وی گفت: تدوین نظام جامع انتخاباتی موضوع بسیاری مهمی است در کشور که باید مورد توجه قرار بگیرد چرا که در 30 سال گذشته قانون انتخابات 46 بار متناسب با زمان اصلاح شده و بسیاری از این اصلاحات وصله پینههای نادرستی بود که براساس سلایق باندی و بدون برخورداری از جامعیت انجام شده است. بر این اساس نظام جامع انتخاباتی میتواند روشهای تبلیغی انتخابات را قانونمند کند و چالشهایی که در انتخابات اخیر نیز با آن روبرو بودیم را هم برطرف کند. از این جمله میتوان به هزینههای انتخاباتی اشاره کرد که شفاف نیست و گاه با استفاده از بیتالمال از سوی دولتمردان انجام شده است که البته این هزینهها با توجیهات و روشهای ظاهرپسند قانونی است که من نام آن را "پولپاشی" میگذارم. مثل توزیع سود سهام عدالت و ...
همچنین تدوین سیاستهای کلی انتخابات میتواند در بخشهای تبلیغاتی بهویژه در بعد رسانه ملی نیز کمک کند که در این زمینه باید اساسنامه جدید صدا و سیما هرچه زودتر در مجلس شورای اسلامی تصویب شود تا صدا و سیما در برنامههای تبلیغی خود در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به ویژه انتخابات چارچوبهای تعیین شده و شفافی داشته باشد.
این نماینده سابق مجلس در پاسخ به پرسشی مبنیبر اینکه آزادی تبادل آرا و فضای باز جامعه و رسانهها چه تاثیری در مشارکت انتخاباتی داشت، با بیان اینکه برای دستیابی به مشارکت حداکثری ادامه این فضای باز ضروری بود، تشریح کرد: با نگاه به وقایع بعد از انتخابات و مقایسه آن با فضای دموکراتیک و باز قبل از انتخابات نشان میدهد که با یک نوع ضعف تدبیر روبرو بودیم و عملکرد برخی موجب سلب آرامش از بخش وسیعی از جامعه شد. در این میان صدا و سیما با برنامههایی که قبل از برگزاری انتخابات داشت و فضای برنامهها بعد از انتخابات، مسیر را از فضای باز دموکراتیک به فضای انقباضی در رسانه ملی هدایت کرد به صورتی که رسانه ملی به جای تلاش برای اقناع بخش اصلی و گسترده معترضین علاقمند به نظام وسیلهای شد برای تاختو تاز به آنها. این در حالی بود که قبل از انتخابات همه را از طریق همین رسانه ملی به مشارکت حداکثری تشویق کرده بودیم. واقعیت این است که برخورد با آشوبگران لازم بود اما اقناع معترضین لازمتر. بیشک با بررسی وقایع و فضای قبل از انتخابات و بعد از آن متوجه میشویم که در برخی عملکردها دچار پارادوکس شدیم و این تعارف بردار نیست. به نظر من مجموعه محاسن شرایط باز و با نشاط برای کشور مفید تر از فضای بسته و انقباضی است. ترویج فرهنگ های افراطی و شعبان بی مخی در نگرش های سیاسی مختلف ، منطبق با فرهنگ دینی و ملی ما نیست.
وی در مورد نقش رسانههای خارجی در جریان حوادث بعد از انتخابات، گفت: دشمن دشمن است و نمیشود آن را کوچک شمرد ولی مهم اندیشه و تدبیر درست برای مقابله با روشهای دشمن است، آنچه مسلم است با فضای بسته و برخوردهای حذفی در داخل نمیتوان دشمن خارجی را حذف کرد چرا که تفکرات آنان در لایههای زیرین به صورت پنهان باقی میماند. اما در شرایط پس از انتخابات برخی دستاندرکاران خواسته یا ناخواسته خوراک رسانهای برای بیگانگان فراهم کردند. آنچه مهم است نباید زمینه و بستر را برای رسانههای بیگانه فراهم کنیم تا آنها بتوانند با استفاده از این سوژهها فرافکنی کنند.
متاسفانه به دلیل بد مدیریت شدن فضای رسانهای پس از انتخابات، گرایش مردم در داخل به این رسانهها بیشتر شد چراکه انسان جستجوگر و طالب دانستن است و این حس درونی را نمیتوان در فضای بسته کنترل کرد. جلوی اطلاعات را در عصر جدید نمیتوان گرفت. به نظر من امروز اگر رسانههای بیگانه میداندار هستند از بیهمتی و ضعف تدبیر ما است.
عسگری گفت: من تصور میکنم مناظرههای زنده تلویزیونی قبل از انتخابات نوعی رجزخوانی پیش از شروع جنگ بود که البته در برخی موارد التهاب آفرینی به وجود نیاورد . همچون مناظره آقای محسن رضایی که نه نوع ورود و خروج آن و نه نوع مناظره کد منفی به افکار عمومی نداد و همه چیز بر مبنای عقل، تدبیر و اندیشهورزی بود و این مناظره به مناظرهای اخلاقی، علمی و دارای پیام برای مخاطبان تبدیل شد.
اما ما در بخش دیگری از این مناظرات نیز شاهد مناقشه بودیم تا مناظره که این موارد نیز از سوی مقام معظم رهبری نکوهش شد و ایشان فرمودند کاش این بخشها اتفاق نمیافتاد و در ادامه آن مناظرات دیدیم که در بخشی از جامعه فضای دو قطبی، جدال و جنگ به وجود آمد و به تعبیری دچار جنگ حیدری و صفدری شدیم والبته همه اینها از سوی عوامل افراطی دو جناح بود.
درباره تجربههای جهانی در زمینه مناظره نیز باید بگویم کشورهایی که از نظام حزبی برخوردار هستند ممکن است سخن پراکنیهایی طنزآلود در مباحث داشته باشند اما بخش اعظمی از مناظرات معمولاً برنامهای و نقد برنامهها است و در چارچوب و کلان حاکمیت و منافع ملی هیچ تاثیری ندارد .به عنوان مثال در آمریکا اوباما در مناظرات خود پایبند به تمامی منافع ملی خودشان بود و آن گونه عمل نکرد که همه هستی و هویت کشور را به مسلخ ببرد ، آن هم به انگیزه پیروزی.
مشاور پارلمانی مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، افزود: راهپیمایی 25 خرداد نشان داد که عدهای از مسئولان اعتراضات را در این حد تصور نمیکردند که البته اگر آن را مهار نمیکردند ممکن بود فضای نامناسبی ایجاد شود. اما تصور میکنم بهتر بود به جای ایجاد آن نگاه سخت به معترضان و از سوی دیگر فضای باز و گرفتن جشن پیروزی برای کاندیدای پیروز، امکانی را نیز فراهم میکردند تا معترضین بتوانند تجمعی هرچند محدود اما به صورت قانونی برگزار کنند و اعتراضات خود را بیان کنند تا مسیر خشونت نیز هموار نشود. بعضی برخوردها در این زمینه موجب شد تا رفتارهای تبعیضآمیز، تحریک کننده و سوءاستفاده از قانون رخ دهد و این وقایع موجب شود حالت غیرشفاف، افراط، حضور افراد غیر مسئول و خودسر بیشتر شده و فضا متشنجتر شود.
وی در مورددلایل ایجاد و استمرار فضای ملتهب پس از انتخابات، تصریح کرد: جریان پیروز رسم بزرگواری پیشه نکرد و با بیاعتنایی کامل به کاندیداهای ناکام و معترضان و انجام برخی رفتارهای نامناسب موجب شدند که فضا بیش از پیش ملتهب شود. به نظر من این رفتار در ادامه فضای التهاب سهم زیادی داشت. رسانه ملی هم پس از انتخابات به جای اقناع جامعه به یک سویه گویی و حمایت حماسی از جریان پیروز ، به جای کل حماسه سازان 40 میلیونی پرداخت و تبدیل شد به رسانهای برای تهاجم یکطرفه و...
بهتر بود به جای ایجاد چنین فضایی از همان اهرم مناظرهها برای اقناع جامعه استفاده میکردیم. بالاخره پس از انتخابات ایجاد شوک شده بود که باید آن را شوک درمانی میکردیم و در چارچوب قانون با رعایت ملاکها و استفاده از خود کاندیداها به اقناع جامعه میپرداختیم. این در حالی است که از یک سو مسیر نسبتاً خوبی را از طریق رسانه ملی برای مشارکت حداکثری پیش گرفتیم و از سوی دیگر مسیر واپسگرایی را پیشه کردیم . حاصل آن این چنین شد که نه تنها دشمن به دنبال خراب کردن آن حماسه بزرگ بود، بلکه بخش قابل توجهی از نیروهای نظام نیز سعی کردند راهی را بروند که مورد رضایت دشمن بود.
با توجه به اینکه مقام معظم رهبری نیز نظرشان بر این بود که مناظرهها در شکلی مثبت و خوب پس از انتخابات نیز ادامه پیدا کند، اما متاسفانه صدا و سیما این اقدام را به صورتی ناقص، بد و فاقد ماهیت اقناعی و در زمانی بدون تاثیر اجرا کرد.
نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، گفت: بیشترین نفوذ و رای موسوی در تهران بود و عمده فعالیتها و تمرکزهای فکری و سیاسی بنا به اقتضای پایتخت در تهران است. همچنین حضور چهرههای سیاسی نخبه، دانشگاهیان و دیگر موارد نیز منجر به این موضوع شد که با اعتراضات بیشتری در تهران مواجه باشیم کما اینکه اعتراضاتی در شهرستانها هم بود اما فضای اطلاعرسانی در آنجا بسیار محدود و مسئولان محلی نیز خویشتندارتر بودند.
وی افزود: با مطرح شدن موضوع میانجیگری و آشتی بزرگان، آیتالله مهدوی کنی که از چهرههای دلسوز و مورد احترام در کشور هستند سعی کردند این مسأله را بعد از انتخابات پیگیری کنند اما مورد استقبال قرار نگرفتند. از سوی دیگر اعضای تشخیص مصلحت نظام نیز طرحی را مطرح کردند و از رئیس مجمع نیز خواستند تا مسیری را برای آشتی ایجاد کنند که رئیس مجمع هم گفت آنچه من در این باره به نظرم میرسد در نماز جمعه گفتم و هر نوع کمکی از من ساخته باشد دریغ نمیکنم اما فضای افراط اجازه عمل به واسطه ها نمیدهد.
علی عسگری با طرح این پرسش که به نظر شما در کشور ما اصلاً حزبی وجود دارد؟، گفت: متاسفانه ما هیچ حزبی از نوع حزب جمهوری اسلامی که یک تشکیلات سیاسی مناسب بود در کشور نداریم. گروههایی که الان فعالیت میکنند بیشتر شبیه جویبارهای کوچک حزبی هستند که قبلاً مثلاً سازمان مجاهدین انقلاب بودند و امروز جمعیت ایثارگران و دیگران. اما مگر سرجمع اعضایشان چه تعداد است؟
موضعگیری اخیر احمدینژاد در ارتباط با احزاب نشان داد که وی بیشتر دارای تفکر غیر تشکیلاتی است. اما به نظر من امروز کشور در خطر خلاء حزبی و تشکیلاتی به سر میبرد و به این دلیل نقش افراد غیر مسئول و غیر پاسخگو پررنگتر از گذشته شده است. چرا که وقتی چهرههای اثرگذار سیاسی نتوانند ایفای نقش کنند گروههایی که براساس یک انشعاب و از جانب یک شخص مدیریت میشوند، میداندار میشوند.
وی در مورد توجه گروههای سیاسی به فرمایشات مقام معظم رهبری درباره انتخابات و رفتار کاندیداها و حوادث بعد از آن، تصریح کرد: متاسفانه بخشی از مطالبات ایشان در تحقق قطعی و نهایی قرار نگرفت. مثلاً در مورد قضیه کهریزک که ایشان از آن به عنوان جنایت هم نام بردند تا کنون برخوردی با متخلفان به صورت قاطع انجام نشده و دادگاه برخی متخلفان قضائی و نظامی نیز هنوز نهایی نشده است
مشاور پارلمانی مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد نحوه برگزاری دادگاهها، تغییر دادستان تهران و سرانجام عفو نادمان حوادث انتخاباتی توسط نظام، گفت: بخشش نادمان به تلطیف و مثبت شدن فضا نسبت کمک میکند. تغییر دادستان تهران نیز اقدامی مثبت بود اما این سئوال در افکار عمومی پیش آمد که با توجه به اینکه گروه تحقیق و تفحص که شامل نمایندگان ملت بودند عملاً اتهامات را به دادستان قبلی وارد دانستند و از سوی دیگر ایشان در پستی دولتی پس از عزل از سمت خود فعال شدند، پس چگونه به اتهامات رسیدگی شد؟ این اقدامات موجب میشود بخشی موثر از افکار عمومی تحلیل ناروایی از نظام جمهوری اسلامی داشته باشد که در شان نظام نیست.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا اساسا حذف هر یک از گروههای سیاسی امکانپذیر است، اضهار کرد: مسائل فکری و سیاسی را نمیتوان حذف کرد چرا که به واقعیتی غیرقابل انکار در لایههای اجتماعی بدل میشوند. به همین دلیل حذف اصلاحطلبان به اندازه حذف اصولگرایان تفکری خام است. چرا که حذف یک تفکر و اندیشه ممکن نیست، با اقدامات حذفی میتوان یک اندیشه را به لایههای زیرین جامعه برد. واقعیت این است که جریان اصلاحات یک فراز و فرودهایی داشته و اینها نیز ثبت تاریخ شده است. اما این دلیل بر این نمیشود که بتوان تفکر اصلاح طلبی را از جامعه حذف کرد. کما اینکه از گوشه و کنار میشنویم که برخی اصولگرایان حامی دولت میگویند اصلاحات که حذف شد و به زبالهدان تاریخ رفت و امروز باید همه توانمان را بر حذف اصولگرایان منتقد بگذاریم.
اینها یک نوع ایدهپردازیهای خام است. همانطور که جریان اصولگرا با یک روش اصولی بر جریان اصلاحطلب فائق آمد از سوی دیگر یک جریان نواندیش نیز میتواند بیاید و بر جریان اصولگرا فائق آید. آیا این به معنی حذف اصولگرایی است؟ نه این طور نیست.
به هر میزان که به این جناح امکان فعالیت را بدهند آنان بیشتر به عرصه خواهند آمد. اما در لایههای زیرین و پوسته درونی جامعه اصلاحات همچنان در حال فعالیت است و لذا به دنبال فرصتی است به عرصه بیاید. من تصور میکنم خاتمی در تلاش برای بازسازی در آینده است و چه بسا ادامه فضای کنونی کشور نیز کمک کند که او دوباره به صحنه بیاید.