آفتابنیوز : آفتاب: میرحسین موسوی به مناسبت سالروز انتخابات ریاست جمهوری بیانیهای صادر کرد. نخست وزیر ۸ سال کشور در این بیانیه منشوری برای جنبش سبز تدوین نموده که شامل اهداف، راهکارها و هویت جنبش سبز است و آن را به عنوان متنی پیشنهادی برای جنبش سبز در معرض دید و قضاوت افکار عمومی و صاحبنظران قرار داده است.
در این بیانیه آمده است: در اولین سال انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری با قامتی سرافراز، ایستادهایم. با مطالباتی برای نیل به آزادی، عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی و مطمئن از پیروزی به یاری حضرت حق، چرا که جز احقاق حق ملت چیزی نخواستهایم.
“فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فیالارض”
اما کف به کناری رود و از بین رود، اما آنچه به مردم سود مىرساند در زمین مىماند.
وی با اشاره به راهپیمایی اعتراضی در 25 خرداد 88 و همچنین فجایع کهریزک، از نحوه برخورد با معترضان انتقاد کرد.
موسوی در بیانیه خود مینویسد: یک سال از پیدایش جنبش بینظیر سبز گذشته است و در این مدت سبزها مسافت بسیاری را در این مسیر امید طی کردهاند. به برکت ... رویآوردن به خانههای خود و قبله قراردادن آنها و توسعه شبکههای اجتماعی، روابط پایدار قابل اتکایی بین آحاد ملت ایجاد شده است و شبکههای پایدار اجتماعی در حیطه آگاهیهای سیاسی -اجتماعی و فرهنگی معجزه کردهاند. کافی است تنها به تولیدات هنری این شبکه و میزان تبادل اخبار و اطلاعات و نظر و تحلیل که به صورت کاملا دموکراتیک جریان دارد نگاهی انداخته شود. جنبش سبز موجی از گفتو گو درباره مسائل مهم و سرنوشتساز در حوزه عمومی بین مردم ایجاد کرده که در تاریخ معاصر ما بینظیر بوده است.
عقلانیت مردم همواره بر احساسات آنان غلبه کرده است... .
طفلی به نام شادی دیریست گم شده ست
با چشم های روشن براق
با گیسویی بلند به بالای آرزو
هرکس از او نشانی دارد
ما را کند خبر
این هم نشان ما
یک سو خلیج فارس
سوی دگر خزر(شفیعی کدکنی)
مهندس موسوی در ادامه مینویسد: در آغاز سال جدید، به توصیه دوستان منشوری برای هماهنگی و همدلی بیشتر و تقویت هویت مشترک جنبش سبز تهیه شده که در ادامه این مقدمه تقدیم میشود.
طبیعی است که متن پیشنهادی نتواند پاسخگوی همه سلیقهها و مطالبات باشد. دلگرمی این همراه کوچک برای این معضل، راهحلی بود که تعدادی از رای دهندگان در آستانه انتخابات سال گذشته پیدا کردند. در زنجیره سبز میدان تجریش تا میدان راهآهن بودند... . اصلاح واقعی از همین تمیز و مسئولیتپذیری برای انتخاب این و یا آن شروع میشود.
این متن قدم اولین است و جنبش سبز در سیر تکاملی خود انشاءالله متن کاملتر و زیباتری خواهد آفرید.
“تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا و العاقبة للمتقین”
و آن سرای آخرت را برای کسانی قرار دادیم که خواهان برتریجویی و فساد در زمین نیستند، و فرجام نیکو از آن پرهیزگاران است.
وی در این بیانه مینویسد: جنبش سبز با پایبندی به اصول و ارزشهای بنیادین انسانی، اخلاقی و دینی و ایرانی، حرکت در چارچوب قانون اساسی و احترام به نظر و رای مردم را وجه همت خویش قرار خواهد داد.
جنبش سبز حرکتی در تداوم تلاش مردم ایران برای دستیابی به آزادی و عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی است که پیش از این در برهههایی چون انقلاب مشروطیت، جنبش ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی خود را جلوهگر ساخته است.
نخستوزیر 8 سال دفاع مقدس مینویسد: بازخوانی تجربه معاصر در تلاش برای تحقق اهداف والای اجتماعی مردم ایران نشان میدهد که تنها از طریق تقویت جامعه مدنی، گسترش فضای گفتو گوی اجتماعی، ارتقاء سطح آگاهی و جریان آزاد اطلاعات، مشارکت موثر احزاب و تشکلها و همچنین زمینهپردازی برای فعالیت آزاد روشنفکران و فعالان اجتماعی- سیاسی وفادار به منافع ملی در چارچوب تحولخواهی میتوان اهداف جنبش سبز را عملی کرد و این امر مستلزم توافق و تاکید بر اصول حداقلی و مطالبات مشترک و ایجاد تعامل و هماهنگی میان همه نیروهایی است که علیرغم داشتن هویت مستقل با پذیرش تکثر در درون جنبش، زیر چتر فراگیر جنبش درکنار یکدیگر قرار میگیرند.
راهکارهای بنیادین
۱- جنبش سبز، یک حرکت اجتماعی فراگیر است که هرگز خود را مبری از خطا نمیانگارد و با نفی هرگونه مطلقنگری شرکآلود، بر گسترش فضای نقد و گفتو گو در درون و بیرون جنبش تاکید دارد. دیدهبانی سیر حرکت و تحول جنبش از سوی همه فعالان و به خصوص صاحبان اندیشه و عمل امری حیاتی است که میتواند جنبش را از لغزش به ورطه تمامیتخواهی و فساد بر حذر دارد.
۲- در نگاه فعالان جنبش سبز، مردم ایران همه خواهان ایرانی آباد، سرفراز و سربلند هستند. جنبش سبز موافق تکثر و مخالف انحصارطلبی است. در نتیجه، دشمنی و کینهتوزی با بدنه اجتماعی هیچ بخشی از جامعه جایی در جنبش ندارد. تلاش برای گفتو گو و تعامل با رقبا و مخالفان در فضایی سالم و آگاهی بخشی درباره اهداف و اصول جنبش وظیفه همه افرادی است که خود را آگاهانه در زمره فعالان جنبش سبز میانگارند. ما همه ایرانی هستیم و ایران متعلق به همه ماست.
۳- گسترش و فعالسازی شبکههای اجتماعی –واقعی و مجازی- و تعمیق فضای گفتو گو بر سر اهداف و بنیانهای هویتی جنبش از جمله راهکارهای محوری است که مستلزم توجه ویژه کلیه فعالان سبز است.
۴- جنبش سبز در عین تاکید مصرانه بر حفظ استقلال و مرزبندی با نیروهای غیر ملی و خارجی، در جستجوی راهی منزوی همراه با دگرستیزی نبوده و اسیر گرایشات تعصبآلود نمیشود. عدالت، آزادی، استقلال، کرامت انسانی و معنویت ارزشهای جهانی هستند و تجربه آموزی از ملتهایی که برای دستیابی به این ارزشها تلاش کردهاند و همچنین استقبال از نقد و نظر مشفقانه همه آزدیخواهان و صلحطلبانی که برای رهایی نوع بشر و کرامت انسانها تلاش میکنند از دیگر راه کارهای جنبش است.
هویت سبز
گنجینه ایرانی- اسلامی:
۱- جنبش سبز با پذیرش تکثر درون جنبش بر استمرار حضور دین رحمانی سرشار از رحمت، شفقت، معنویت، اخلاق و تکریم انسان تاکید دارد و راه تقویت ارزشهای دینی در جامعه را تحکیم وجه اخلاقی و رحمانی دین مبین اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران میداند. ایجاد پیوند میان میراث ایرانی-اسلامی و شوق به توسعه و پیشرفت در جامعه، پرهیز از اکراه مردم به تقید به مرام، مسلک و رویه خاص و همچنین مبارزه با استفاده ابزاری از دین و حفظ استقلال نهادهای دینی و روحانی از ... .
۲- رمز بقای تمدن ایرانی- اسلامی همانا همزیستی و همگرایی ارزشهای دینی و ملی در طول تاریخ این سرزمین است. در این راستا، جنبش سبز بر حفظ و تقویت ارزشهای والای فرهنگ ایرانی و سرمایههای غنی انباشته شده در رسوم و مناسبتهای ملی تاکید میورزد و در این راه تقدسزدایی از تعصبات نابجا و آگاهیبخشی درباره ویژگیهای هویت آفرین آیینهای ملی و مذهبی را وجه همت خویش قرار میدهد.
۳- ملت ایران در تاریخ مبارزات خویش برای کسب آزادی و استقلال، بارها خودباوری و اتحاد بر سر اصول را به نمایش گذاشته است. جنبش سبز ملت ایران با اتکا به این میراث گرانبها و با تکیه بر خرد جمعی و نفی هرگونه خودمداری و خودخواهی در تلاش برای تحقق اهداف خویش، دستیابی به اجماع آگاهانه بر خصیصههای هویتآفرین و کنار گذاشتن عناصر تشتتزا را موردنظر دارد و این امر را تنها با تکا به عقلانیتی میسر میداند که حاصل جمع خردهای مختلف و مبتنی بر نظام عقلانیت توحیدی باشد.
۴- جنبش سبز جنبشی ایرانی- اسلامی است که در جستجوی دستیابی به ایرانیآباد، آزاد و پیشرفته است. بر این اساس، هر فرد ایرانی که توسل به خرد جمعی توحیدی را به عنوان مبنای تلاش برای ایجاد فردای بهتر برای میهن خویش بپذیرد در زمره فعالان جنبش سبز به شمار میآید. جنبش “ایران را متعلق به همه ایرانیان میداند”.
حق حاکمیت مردم
۱- حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش از جمله اصول خدشهناپذیر جنبش سبز است و نهاد انتخابات به عنوان مناسبترین شیوه تحقق این اصل مدنظر این جنبش قرار میگیرد... .
رای و خواست مردم منشا مشروعیت قدرت سیاسی است و... .
۲- دستیابی به اهدافی چون آزادی و عدالت تنها بر پایه توجه به منافع ملی و حفظ استقلال میسر است. جنبش سبز با آگاهی از این امر، نسبت به هر اقدامی که برخلاف منافع ملی و ناقض اصل استقلال باشد مبارزه میکند و این مسأله را در زمره موازین محوری خویش میداند.
ارزشهای جنبش سبز
کرامت انسانها و پرهیز از خشونت
۱- نخستین ارزش اجتماعی مدنظر جنبش سبز دفاع از کرامت انسانی و حقوق بنیادین بشر فارغ از ایدئولوژی، مذهب، جنسیت، قومیت و موقعیت اجتماعی است. استقرار و تضمین موازین حقوق بشر به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای بشری و حاصل خرد جمعی همه انسانها مورد تایید و تاکید جنبش سبز است. این حقوق خدادادی است و هیج فرمانروا، دولت، مجلس یا قدرتی نمیتواند آنها را لغو یا به صورت ناموجه و خودسرانه محدود کند. تحقق این امر مستلزم احترام به اصولی چون برابری، مدارا، گفتو گو، حل مسالمتآمیز مناقشات و صلحطلبی است که خود در پرتو ایجاد زمینههای لازم برای فعالیت آزاد رسانههای مستقل، جلوگیری از سانسور، دسترسی آزاد به اطلاعات، گسترش و تعمیق جامعه مدنی، احترام به حریم خصوصی افراد، فعالیت آزادانه شبکههای اجتماعی غیر دولتی و اصلاح قواعد و مقررات در جهت حذف هرگونه تبعیض میان شهروندان امکانپذیر است.
۲- جنبش سبز یک جنبش مدنی است که پرهیز از خشونت و حرکت در چارچوب موازین مبارزه مدنی را سرلوحه خویش قرار میدهد. این جنبش با اعتقاد به اینکه “مردم” تنها قربانی خشونت در هر زمینهای خواهند بود، گفتو گو، مبارزه مسالمتآمیز و توسل به راهکارهای غیر خشونتآمیز را ارزشی خدشهناپذیر میداند. جنبش سبز با توجه به شرایط و مقتضیات، از کلیه ظرفیتهای مبارزه مسالمتآمیز استفاده خواهد کرد.
عدالت، آزادی و برابری
۳- عدالت جایگاه والایی در میان ارزشها و آرمانهای جنبش سبز به خود اختصاص میدهد. توزیع عادلانه امکانات، چه در بعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و چه در ابعاد دیگر حیات انسانی از جمله اهداف خدشهناپذیر جنبش سبز است که لازم است برای دستیابی به آن، تمامی تلاشهای ممکن انجام شود.
گسترش عدالت در جامعه تنها در صورتی امکانپذیر است که نظام حاکم بر کشور – در عرصه داخلی و خارجی- کاملا مستقل و فارغ از وابستگی به نهادها و قدرتهای سیاسی، طبقاتی و اقتصادی عمل کند و بتواند توسعه اقتصادی و ترقی کشور را به نحوی که رفاه و عدالت اجتماعی برای همه مردم ایران فراهم شود، تضمین کند.
۴- جنبش سبز با عنایت به لزوم تامین خواستها و مطالبات به حق تمامی اقشار و طبقات اجتماع، بر پیوند با اقشار متوسط و کم درآمد اجتماع -که در برابر فشارهای اجتماعی/سیاسی ضعیفتر هستند- تاکید دارد. این جنبش با الهام از اصل نهم قانون اساسی، با سلب حقوق اساسی مردم به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور مخالف است و با تاکید بر استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی، یگانه راه حفظ منافع ملی و دفاع از مرزهای میهن را “حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش” در تمامی ابعاد میداند.
۵- برقراری آزادی و برابری از اهداف انکارناپذیر انقلاب اسلامی است که جنبش سبز نیز بر ضرورت دستیابی به آن تاکید دارد. نفی هرگونه انحصار فکری، رسانهای و سیاسی و همچنین مبارزه با حذف فیزیکی هر اندیشه و دیدگاه در سرلوحه اهداف جنبش سبز قرار دارد... . جنبش سبز بر حمایت از حقوق زنان، نفی هرگونه تبعیض جنسیتی و حمایت از حقوق اقلیتها و اقوام تاکید ویژه دارد.
۶- جنبش سبز بر این باور است که امنیت تنها امنیت دولت نیست، امنیت انسانی تک تک شهروندان ایرانی است. امنیت برای آحاد مردم باید برقرار شود تا آزاد از ترس و رها از نیاز تحت حمایت قانون زندگی کنند... . استقلال قوه قضاییه، عدم مداخله نیروهای نظامی در امور سیاسی و اقتصادی و ...
۷- اجرای تمامی اصول قانون اساسی و بهویژه اصول ناظر بر حقوق ملت (فصل سوم) هدف و خواست تجدیدناپذیر و حتمی جنبش سبز است.
۸- آزادی زندانیان سیاسی، رفع محدودیتهای غیر قانونی و نگاه امنیتی علیه فعالیت احزاب و گروهها و جنبشهای اجتماعی چون جنبش زنان، جنبش دانشجویی، جنبشهای کارگری، جنبشهای اجتماعی و امثال آن ... .
اخلاق مداری و احترام به خلاقیتهای فردی و اجتماعی
جنبش سبز با تاکید بر ضرورت احیای اخلاق به مثابه فصل مشترک و پیوند دهنده حیات اجتماعی مردم ایران، در مبارزات خود برای اجرای حقوق ملت، کاملا نسبت به اصول اخلاقی پایبند خواهد بود.
جنبش سبز را نه میتوان یک حزب متمرکز دانست و نه مجموعهای از افراد سازمان نایافته و بیهدف. مرور تجربه تاریخی مردم ایران نشان میدهد که آنها همواره و در بزنگاههای تاریخی، هوشیاری، توانایی و درک والای خویش را به منصه ظهور رساندهاند و با تکیه بر قوای خلاقه خویش، راه را برای دستیابی به اهداف خود هموار ساختهاند.
جنبش سبز بر پایه اصول و مبادی بنیادین خود، با تکیه بر شبکههای اجتماعی بر فهم، اندیشه و نوآوریهای مدنی ملت ایران تکیه دارد و دستیابی به آرمانهایی چون عدالت و آزادی را به شکوفایی این خلاقیتها منوط میداند. شعار “هر ایرانی، یک ستاد” اینک میتواند به شعار “هر ایرانی، یک جنبش” تبدیل شود.
قانون گرایی و مذاکره
۱- جنبش سبز با پیگیری اهداف و آرمانهای همیشگی انقلاب اسلامی و با اتکا به بازخوانی انتقادی تحولات صورت گرفته پس از انقلاب – به خصوص در عرصه روابط ملت و دولت- برپایه میثاق مشترک مردم ایران یعنی قانون اساسی، در پیدستیابی به آیندهای روشن برای ملت ایران است.
۲- در این راستا، “اجرای بدون تنازل قانون اساسی” راهکار اصلی و بنیادین جنبش سبز است. این جنبش بر این باور است که تنها با بازگشت به قانون و الزام نهادهای مختلف به رعایت آن و برخورد با متخلفان از قانون در هر موقعیت و جایگاه، میتوان از بحرانها رهایی یافت و در راه ترقی و توسعه میهن گام برداشت. جنبش سبز در عین حال کاملا توجه دارد که قانونگرایی به معنای استفاده ابزاری از قانون توسط حاکمان نیست. باید شرایطی فراهم آورد تا قانون وسیله اعمال خشونت های ناروا و موهن، نقض حقوق بنیادین شهروندان قرار نگیرد و خشونت، بی عدالتی و تبعیض قانونی نشود.
قوانین کشوری و از جمله قانون اساسی متونی همیشگی و تغییرناپذیر نیستند. هر ملتی این حق را داراست که با تصحیح سیر حرکتی خویش، به اصلاح در قوانین جاری اقدام کند. اما باید توجه داشت که تنها تغییر و اصلاحی در قانون اساسی مورد پذیرش است که در فرایند مذاکره و گفتو گوی اجتماعی و با مشارکت همه اقشار و گروههای اجتماعی و با پرهیز از تصلب و انحصارگرایی و زورگویی صورت پذیرد.
گسترش جامعه مدنی و تقویت حوزه عمومی در زمره اصول اساسی جنبش سبز است. این جنبش بر این باور است که حفظ منافع ملی و ... مستلزم مذاکره و گفتو گو میان نمایندگان گروههای مختلف فکری و سیاسی است و در این راستا از هرگونه دعوت به مذاکره و گفتو گوی شفاف به منظور دفاع از حقوق مردم و حل منازعات اجتماعی استقبال میکند.
این جنبش خواهان قدرتبخشی به اقتصاد کشور در صحنه بینالمللی و سرمایهگذاری و افزایش قدرت خرید مردم ایران است. جنبش سبز خواهان سیاست خارجی عقلانی و عزتمند مبتنی بر تعامل شفاف و سازنده با دنیا و طرد دیپلماسی ماجراجویانه و عوام فریبانه و ارتقاء شان ملت بزرگ و تاریخی ایران در جهان است.
بیانه ی قشنگی صادر شده است!
اما آدم با این بیانیه تصو ر می کند جهان آقای میر حسین تنها ایران است و دنیای خارجی وجود ندارد! این یعنی انکار تاریخ پُر آشوب 5 هزار و خورده ای که هر سالش چند جنگ در آن رخ داده است. پرسشم این است که آیا در جهان امروز اسرائیل، آمریکا، غرب و شرق و قدرت های جهانی که دنبال منافع کشورها و انسان ها هستند کجا قرار دارند. همین الان مگر در غرب کشور عراق؛ شرق افغانستان و شمال قرقیزستان و...جنگ ابرقدرت ها وجود ندارد. خدا وکیلی این به مبنای نادیده گرفتن واقعیت های موجود جهان نیست! آقای میر حسین کافی است به تبین جهان بینی امام خمینی را بار دیگر در ذهنش مرور کند تا فاصله ی عظیم بیانیه ی خود را با امام خمینی و اسلام که خود را شاگرد آن می داند، ببیند! در کل به نظر می رسد این بیانیه کشکولی است تا دل همه ی گروه های سیاسی داخلی و خارجی را به دست آورد!
من فکر می کنم بر خلاف اهداف این بیانیه، هیچ گروهی چه موافق و چه مخالف راضی نخواهد شد! باید برگشن به اصل خویش. خدا کند موسوی برگردد.
درود بر شجاعترین مرد عرصه حق علیه باطل.
استوار باش با هم هستیم