کد خبر: ۱۰۱۷۰۷
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۲:۳۵

زیباکلام: فکر می‌کردیم فوتبال افیونی است برای فراموشی انقلاب از سوی مردم

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: به گزارش سایت گروه مجلات همشهری، خبرنگار همشهری ماه با این مقدمه را برای گفت‌وگوی خود با دکتر صادق زیباکلام درباره فوتبال انتخاب کرده است.

بخش‌هایی از این گفت‌و گو در پی می‌آید: 

یک زمانی معتقد بودم فوتبال افیون است اما حالا دیگر آن طور فکر نمی‌کنم. دقیقا یادم هست زمانی که تیم ملی ایران به بازی های جام‌جهانی 1978 صعود کرد من و خیلی از همفکرانم در دانشگاه یا حتی بسیاری از انقلابیون شناخته شده شک نداشتند که این دسیسه ای بزرگ است که آمریکایی‌ها برای خاموش کردن شعله انقلاب مردم ایران به راه انداخته‌اند. ما هیچ وقت تا قبل از آن به جام‌جهانی نرفته بودیم و درست در اوایل سال 1357 یعنی همان سال انقلاب ، تیم ملی ما به جام‌جهانی رفت.

این طور فکر می‌کردیم که بازی‌ها را طوری برنامه ریزی کردند و حریف‌های ایران را خریده‌اند تا ما به جام‌جهانی برسیم. آن سال این فوتبال بقدری برای مردم مهم شده بود که همه چیز را در سایه قرار داد. همه جا بحث فوتبال بود. این ورزش هم ذاتا به شکلی است که برای قشر جوان که همان جنبش انقلابی ایران را تشکیل می‌دادند ، جذابیتی باور نکردنی دارد. برای همین هم بود که این حس در ما ایجاد شده‌بود چون 4 سال قبل از آن ایران به عنوان قهرمان آسیا از صعود باز ماند ولی در اوج مبارزات مان ما به این موفقیت رسیدیم. ولی چند ماه بعد وقتی دیدیم اتفاقات به شکلی دیگر رقم خورد این نظرم کمی سست شد و البته حالا وقتی روند تاریخی آن قصه را بررسی می‌کنم می‌بینم، این فقط یک توهم توطئه در دل ما بوده است. 

فوتبال ما این طور نبود که همه آنها که فوتبال بازی می‌کردند فقط فوتبالیست باشند. مثلا یکی در تیم کارگری ایران ناسیونال بازی می‌کرد و از آنجا رسیده بود. یکی دیگر شهربانی چی بود. یکی از شهرداری می‌رفت فوتبال و به شکل امروزی‌اش حرفه‌‌ای نشده‌بود. خیلی از ورزشکاران تیم ملی هم در آن سال‌ها دانشجو بودند و از تیم های دانشجویی به تیم ملی رسیدند. برای مثال پرویز قلیچ‌خانی که شاخص‌ترین چهره سیاسی تیم ملی محسوب می‌شد؛ دانشجوی دانشسرای عالی بود که مثل دانشگاه پلی تکنیک فضایی کاملا سیاسی داشت. او این افکار را از دانشگاه با خود به فوتبال برده بود چون تحت تاثیر افکار چپی و مارکسیستی قرار داشت . او به عنوان یک فوتبالیست این کارها را نمی‌کرد بلکه این از دانشگاه با او بود. بعد هم که دیدید وقتی هم تیمی‌هایش این مسئله را افشا کردند ناچار شد در تلویزیون توبه نامه بخواند و به مردم بگوید اشتباه کرده و فریب خورده‌است و از این جور حرفها. اینکه از سوی خارجی‌ها تطمیع شده‌بوده و انگ‌هایی که آن زمان به مخالفان زده می‌شد.

شاه اساسا قبول نداشت که در کشورش با او مخالفت می‌شود. او در این ذهنیت باطل بود که فقط عده‌ای روحانی و جمعی دانشجو چند شعار می‌دهند. او مخالفانش را باور نکرد درحالی که این مخالفت‌ها لحظه به لحظه در سراسر کشورش پخش شده‌بودند و سرانجامش به انقلاب 57 رسید. شاه در فوتبال سرمایه گذاری می‌کرد تا این را نماد موفقیت‌های ایران پیشرفته در جهان کند. ولی ما می‌پنداشتیم که این افیونی است برای فراموشی انقلاب از سوی مردم که در نهایت هم مشخص شد ما اشتباه می‌کردیم.

معتقدم ما از بردهای ورزشی‌مان استفاده ابزاری در راستای سیاست‌های سیاسی‌مان می‌کنیم و با شور دادن به آن می‌خواهیم بر مشکلات اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی‌مان سرپوش بگذاریم. اصلا به همین دلیل هم هست که فکر می‌کنم فوتبال‌مان پسرفت داشته چون فوتبال یک صنعت است و اساسا ورزش آینه‌ای تمام نماست از وضعیت سیاسی اقتصادی، اجتماعی یک کشور. وقتی ما از صعود باز می‌مانیم یعنی در همه زمینه‌ها بد عمل کردیم. در فوتبال دیگر نمی‌توان آمار دروغ داد. یا موفقی وپیروز یا ضعف داری و بازنده. به همین دلیل است که گفتم در زمان بردهای این دوره خیلی خوشحال نمی‌شوم.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین