شاکرینژاد، رئیس مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما مدعیست ۷۰ درصد مردم مخاطبان تلویزیون هستند. اینکه این آمار چطور بهدست آمده هم از سوی همین فرد مشخص شده است.
در اینکه طی سالهای اخیر رویکرد مخاطبین برنامههای تلویزیون به شدت نسبت به یکی دو دهه گذشته متفاوت شده شکی نیست. تعدد ساخت سریالهای شبکه خانگی و برنامههای سرگرمی مانند جوکر، مافیا، کارناوال، شفرونی و... در پلتفرمهای مختلف خصوصی نشان دهنده همین موضوع است که تلویزیون حتی افرادی همانند «رامبد جوان» را هم نتوانسته در کنار خودش نگه دارد که حالا با برنامهای از همین قبیل شوهای سرگرمی به شبکه خانگی یا همان مدل ایرانیزه شدهی تلویزیون خصوصی به خانه مخاطبینش برگشته و قید برنامه خندوانه را زده است.
از همه اینها که بگذریم با نگاهی به روند آمارگیری جناب شاکری و همکارانش بوضوح میتوان به نقش اساسی «فوتبال» در بالابردن این «درصد» نزد مسئولان صداوسما پی برد. اینکه تلویزیون حداقل در طول هفته دو بار مسابقات تیمهای استقلال و پرسپولیس را در شبکه سراسری (کانال سه) پخش میکند یا اینکه تقریبا هر شب رقابتهای مهم فوتبال اروپایی از شبکه سه یا ورزش روی آنتن میروند آمار خوبی برای ایجاد اعداد و ارقام مورد نظر ایجاد میکند تا دست اندرکاران سازمان عریض و طویل صداوسیما به خود ببالند که «۷۰درصد» مخاطب دارند!
برخی رسانهها با پرداختن به این نحوه آمارگیری شاکرینژاد (رئیس مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما) مشخص کردهاند که اگر یک شهروند ایرانی در روز یکبار، کنترل را در دست بگیرد، کرنومتری کنارش بگذارد و تلویزیون را روشن کند، روی هر شبکه ۴۳ ثانیه توقف کند پس از تمام شدن همین عدد ۴۳ ثانیه، دکمه بالای تلویزیون را بزند و کانال بعدی را دوباره ۴۳ ثانیه ببیند و به همین ترتیب ۲۱ کانال اصلی تلویزیون (۲۰ شبکه + یک کانال استانی) را یک دور نگاه کند پس از پایان این گردش چهل و چند ثانیهای در شبکههای سیما - بر اساس معیار سازمان - جزو ۷۰ درصد مخاطب تلویزیون میشود.
این میزان توقف روی شبکهها را با تماشای فوتبال باشگاهی استقلال و پرسپولیس که با استفاده حوصله سربر از VAR به حدود ۱۲۰ دقیقه در هر دیدار میانجامد تجمیع کنید تا مشخص شود این آمار چه میانگین قابل توجهی را در اختیار مدیران تلویزیون قرار میدهد که شاخصهای مدنظرشان را برای ارائه آمار جذب مخاطب در دست داشته باشند.
حال اینکه اگر همین دو مسابقه سرخابی را هم از تلویزیون بگیریم شاید این عدد به زیر ۳۰ درصد نزول پیدا خواهد کرد. با این همه و با چنین اظهارات روشنی که خود مسئولان تلویزیون عنوان میکنند اینکه حق پخش تلویزیونی این دو باشگاه را نمیپردازند هم در نوع خود جای تعجب دارد. اینکه بار اصلی جذب مخاطب (به گفته آقایان) بردوش فوتبال و همین دو تیم است ولی سالهاست تلویزیون هیچ اعتنایی به درخواست فدراسیون مبنی بر دریافت حق پخش تلویزیونی این دو باشگاه و سایر باشگاههای لیگ برتری نمیکند و کمترین توجهی به عمود خیمه تلویزیون داشته است.
شاکرینژاد میگوید هر کسی که ۱۵ دقیقه تلویزیون را در روز تماشا کند، مخاطب تلویزیون به حساب میآید و برای این حساب و کتاب هم، به آفکام (سازمان تنظیمکننده مقررات رسانهای انگلیس) استناد کرده است. توقف ۲۴۰ دقیقهای مخاطبان تلویزیون (دو دیدار ۱۲۰ دقیقهای استقلال و پرسپولیس در هر مسابقه لیگ برتری که بعضا به جای هر ۷ روز درمیان ممکن است هر ۵ روز درمیان هم به میدان بروند) قطعا تاثیر مستقیمی در بالا رفتن این عدد و آمار داشته و خواهد داشت، اما همچنان تلویزیون قبول ندارد باید بابت تقویت عمود خیمهاش، حق واقعی پخشش را بپردازد در حالی که طبق تعرفه تبلیغاتی همین سازمان گرانقیمتترین ثانیههای تلویزیونب رای تبلیغ همان دقایق قبل، حین و پس از برگزاری مسابقات فوتبال به ویژه سرخابیها و تیم ملی بوده است.