متهمان که دو برادر جوان هستند، برادر کوچکتر خود را به بهانه گردش از خانه خارج کردند، سپس سراغ مادر رفتند و او را با ضربه چاقو به قتل رساندند.
یک سال پیش به پلیس گزارش دادند زنی در خانهاش به قتل رسیده است. با گزارش همسایهها ماموران به محل رفتند و تحقیقات خود را آغاز کردند. بعد از آن جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت.
همسایهها گفتند شاهین و شاهرخ، دو پسر مقتول، سراغ این زن رفتند و او را به قتل رساندند. آنها گفتند: ما شاهین را جلوی در خانه دیدیم ولی شاهرخ در خانه مادرش بود. او به ما گفت مادرم را کشتم، جسدش را بردارید. بعد از آن دیگر او را ندیدیم.
وقتی ماموران سراغ شاهین رفتند، او مدعی شد از برادرش خبر ندارد. شاهین گفت: قرار بود شاهرخ با مادرمان صحبت کند. وقتی آمد گفت مادر را کشتم و بعد از آن دیگر خبری از برادرم ندارم.
کیان بین متن خبر
چند ماه بعد پلیس از مخفیگاه شاهرخ باخبر شد و او را بازداشت کرد. شاهرخ به قتل اعتراف کرد و گفت با همدستی برادرش این کار را کرده است و در این مدت هم در خانه برادرش پنهان شده بود.
او گفت: برادرزادهام در یک مهمانی گفته بود که من در خانه آنها زندگی میکنم و یکی از مهمانها هم مرا لو داد.
با تکمیل تحقیقات پرونده دو برادر برای محاکمه به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شدند و در جلسه رسیدگی، مادر مقتول و برادر کوچک متهمان اعلام گذشت کردند.
سپس نوبت به شاهرخ، متهم ردیف اول، رسید. او گفت: ما نمیدانستیم مادرمان ازدواج کرده است و فکر میکردیم با مردی رابطه دارد. پدرمان فوت کرده بود و این کار مادر را درست نمیدانستیم. تصمیم گرفتیم به مادرمان معترض شویم چرا با مردی رابطه دارد. داییهایم و مادربزرگم خیلی ناراحت بودند. به ما میگفتند آبروی رفته را برگردانید.
متهم ادامه داد: من چون سابقهدار هستم گفتم خودم مادر را میکشم. به بهانه اینکه میخواهیم برادر کوچکمان را به پارک ببریم او را از خانه خارج کردیم. شاهین به طبقهای که مادرم بود رفت اما نتوانست او را بکشد. گفت مادر میگوید شوهر کرده! من خیلی عصبانی شدم. چاقو را گرفتم و گفتم عرضه نداری. خودم بالا رفتم. مادرم التماس کرد نزنم اما من او را با چاقو زدم.
در ادامه شاهین در جایگاه حاضر شد و گفت: من قصدم کشتن نبود. به شاهرخ هم گفتم این کار را نکن اما او تصمیم خودش را گرفته بود و مادرمان را با چاقو زد.
در پایان قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.