آفتابنیوز : آفتاب- الهه موسوي: كمبود نيروي انساني به خصوص در بخش محيط باني يكي از مشكلات مهم مديران كل استان ها در محيط زيست كشور است . وسعت و توپوگرافي برخي مناطق و قابل دسترس نبودن نقاط صعب العبور، نظارت و كنترل محيط بانان را محدود مي كند و مانع حفاظت درست از اين مناطق مي شود.
بهترين راه حلي كه در چنين شرايطي در دنيا به كار گرفته شده ، استفاده از گشت هوايي است كه ديده باني مداوم مناطق و صرفه جويي در استفاده از نيروي انساني و كاهش زمان گشت محيط باني را موجب مي شود.
استفاده از ديده باني هوا به زمين در اغلب كشورها با ايجاد يك پاسگاه محيط باني و تعداد محدود نيروي انساني به انضمام يك بالگرد كوچك در پارك هاي ملي و ديگر نقاط تحت حفاظت با وسعت بسيار زياد، در دنيا شايع بوده و نماد مديريت صحيح استفاده از امكانات و تجهيزات است .
در زمان تصدي فاطمه واعظ جوادي، سازمان حفاظت محيط زيست تصميم به راه اندازي يگان هوايي گارد حفاظت محيط زيست گرفت كه خلاء آن در ايران ، سال ها احساس مي شد؛ اما به رغم اين نياز جدي كه از سوي بسياري از مديران مورد استقبال قرار گرفت اين پروژه با اهميت و ضروري ، به دليل فقدان كارشناسي در اجرا با مشكلاتي اساسي روبرو شده ، به بيراهه كشيده شد .
هم اكنون كه اين گزارش را مي خوانيد اما گشت هوايي محيط زيست استان تهران تعطيل است و نزديك به يك سال است كه اين گشت وجود خارجي ندارد و هواپيمايي كه با بودجه عمومي و بيت المال و صرف ميليون ها تومان خريداري شده بود و طي دو سال ، عملكرد نستبا مثبتي نيز از خود بر جاي گزارده بود در گوشه اي خاك مي خورد .
مهدي طايفه كه در طي اين مدت خلبان گشت هوايي محيط زيست تهران بود در يك نشست دوستانه ، اين ماجرا را براي آفتاب تشريح كرد .
او كه به عنوان خلبان و مشاور عمليات پرواز، تنها خلبان داراي مجوز پرواز روي اين نوع جايروپلن از سازمان هواپيمايي كشوري بوده است به نكات جالبي اشاره كرد كه اگر از همان ابتدا رعايت مي شد شايد پرونده گشت هوايي محيط زيست به اين زودي ها بسته نمي شد .
طايفه در اين گفت و گو تاكيد كرد كه "قصد من افشاگري و توهين به اشخاص نيست ؛ بلكه راه اندازي مجدد گشت هوايي اما اين بار به روش صحيح و اصولي است". او به صراحت اعلام كرد كه : "من اسناد كاملي دارم كه ثابت مي كند بسياري از مديران محترم محيط زيست با آگاهي در اين حوزه تخلفات زيادي را انجام دادند و اگر هر يك اعتراض دارند بنده حاضرم با آن ها مناظره علني داشته باشم . "
*** - جناب طايفه! از ابتداي شكل گيري " گشت هوايي محيط زيست استان تهران " برايمان بگوييد و اين كه چقدر درباره اين طرح ، مطالعات كارشناسي صورت گرفت ؟ - متاسفانه طرح گشت هوايي محيط زيست از ابتدا به درستي اجرايي نشد . اصولا در سازمان حفاظت محيط زيست رسم براين است كه براي راه اندازي يك پروژه كه در تخصص آن ها نيست از يك كارشناس و خبره فن مورد نظر مشاوره گرفته نمي شود.
يك پروژه را با حداقل هزينه و يك مدير و چند كارشناس استارت مي زنند و در رسانه ها آن را تبليغ مي كنند و بعد از مدتي پروژه متوقف مي شود . اگر اين وسط كسي هم پيگيري كرد مدير بخت برگشته را مقصر معرفي مي كنند.
در راه اندازي گشت هوايي هم به همين شكل عمل شد ، بدون حضور يك كارشناس خبره هوايي و تحقيقات پيرامون انتخاب الگوي مناسب براي تامين وسايل پروازي و اداره عمليات پروازي و اخذ مجوزهاي مورد نياز از مبادي مربوطه به صورت عجولانه و بدون برگزاري تشريفات قانوني و مناقصه ، مديران كل محيط زيست برخي از استان ها اقدام به انعقاد قرارداد خريد هواپيماهاي فاقد كارآيي براي ماموريت محيط باني كردند و با اين اقدام، زمينه سوء استفاده افراد سودجو نيز فراهم شد.
- چرا اشتباه در انتخاب الگوي مناسب پروازي ؟ انتخاب كدام بهتر بود بالگرد يا هواپيما ؟
- مسلما بالگرد . چرا كه نشست و برخاست هواپيماي فوق سبك در مناطق تحت حفاظت محيط زيست نيازمند به باند مناسب و ايمن كه حداقل آن سيصد متر و حداكثر يك هزارمتر با حداقل عرض بيست مترباشد لازم است .
حالا شما در نظر بگيريد احداث چنين باندي به حداقل هاي زير نياز دارد : 1- اخذ مجوز STRIP پروازي از مبادي سازمان هواپيمايي كشوري 2- اخذ مجوز امنيتي از ستاد كل نيروهاي مسلح 3- اخذ مجوز از شوراي تامين استان مربوطه با در نظر گرفتن شرايط زيست محيطي 4- محافظت از باند احداث شده و تامين هزينه هاي نگهداري از باند پروازي و.......
يك هواپيماي فوق سبك چنانچه در حين انجام ماموريت گشت هوايي به يك مشكل فني برخورد كند و ناچار به فرود اضطراري شود، براي فرود به حداقل باند و فضاي مناسب نياز دارد . در مناطق تحت حفاظت محيط زيست هميشه اين شرايط مهيا نيست ؛ بلكه برخي مناطق شامل ارتفاعات ، تالاب ، جنگل ، درياچه و.... مي شود.
- بالگرد چه مزيتي بر هواپيما دارد ؟ - بالگرد فوق سبك از مزيت هاي بي شماري بهره مند است : 1- هزينه بسيار ارزان در احداث محل مناسب نشست و برخاست و تامين هزينه هاي نگهداري با توجه به ماموريت پروازي . 2- نياز به حداقل فضا براي نشست و برخاست با توجه به شرايط مناطق و ماموريت هاي محيط باني كه نياز به بررسي و نظارت مستقيم باشد . حتي در زمان فرود اضطراري هم بالگرد در يك منطقه بسيار كوچك قادر به فرود است . 3- استفاده از شرايط پروازي ايستايي در بالگرد (مانور هاورينگ) و مزيت پرواز بالگرد در شرايط آب و هوايي توربولانسي
- آيا در راه اندازي گشت هوايي محيط زيست ، اين اصول رعايت نشد ؟ - در يك نگاه به كارنامه عملكرد سازمان محيط زيست مي بينيم كه در سال 86 و 87 اين سازمان ششصد ميليون تومان از بودجه بيت المال را براي خريد پنج فروند هواپيماي فوق سبك فجر ( SAVANA ) براي استان هاي گيلان ، خراسان رضوي و فارس هزينه كرد كه به دليل سوء مديريت ، خدمات پروازي اين هواپيماها به شركت هاي پيمانكار و افراد سودجو واگذار شد.
خروجي كار به جز خدمات گشت هوايي محيط زيست،انجام انواع و اقسام پروازهاي آموزشي و تفريحي و ناوبري با اين هواپيماها بود كه اكنون گزارش پرونده تخلفات مربوط به موضوع فوق در سازمان بازرسي كل كشور و ديوان محاسبات استان هاي مربوطه در حال رسيدگي است.
دو ميليارد تومان براي خريد يك فروند بالگرد چهار نفره در استان كردستان هزينه كردند. اين خريد هم بدون در نظر گرفتن هزينه هاي تامين كادر پروازي و تعميراتي و هزينه هاي بسيار سنگين يك ساعت پرواز آن ، كارشناسي شده بود . از همه مهم تر فقدان مجوز قابليت پرواز سازمان هواپيمايي كشوري روي اين نوع بالگرد بود .
البته در يك مقطع زماني، خريد اين بالگرد جذابيت تشريفاتي خاصي را براي مسوولان محترم محيط زيست كردستان و مسئولان اجرايي داشت و جالب اين جاست كه چند ماه بعد، فعاليت اين بالگرد و مصاحبه هاي رنگين مديران استاني به سكوت تبديل شد و سپس سازمان بازرسي كل كشور و ديوان محاسبات كشوري و ديگر رده هاي نظارتي وارد ماجرا شدند.
- گشت هوايي محيط زيست استان تهران چگونه بود ؟ - اما در استان تهران اداره كل محيط زيست با صرف يكصدو پنجاه ميليون تومان در شهريور 1386 با خريد يك فروند هواپيماي "جايروپلن" و به كارگيري از يك خلبان تمام وقت حدود سيصد ساعت پرواز، گشت محيط زيست را در تهران ، سمنان ، قم و چند استان همجوار راه اندازي كرد .
اما با سوء مديريت اعمال شده و سياست هاي نامطلوب توسط افراد غيركارشناس ، خروجي اين پروژه هم استعفاي خلبان در مردادماه 88 و توقف فعاليت گشت هوايي و رهاسازي هواپيما در يكي از فرودگاه هاي اطراف تهران شد .
جالب اين جاست كه مديران اجرايي محيط زيست استان تهران بعد از گذشت يك سال از توقف پروژه ، هيچ گونه اظهار نظر و واكنشي نسبت به اخبار رسانه ها نداشته و بنا به گزارش واصله آن ها حتي از آخرين وضعيت هواپيما ،هزينه ها و حتي سرنوشت اين هواپيما بي اطلاع هستند. سرنوشت اين پروژه هم تشكيل پرونده اي از تخلف روي ميز بازرسي كل كشور و ديوان محاسبات است .
- شما در آن پروژه چه كارهايي را به عهده داشتيد و كار چگونه پيش مي رفت ؟
- بعد از اشتغال بنده در بحث عمليات پرواز به تنهايي و بدون امكانات و حتي پشتيباني مسئولان عليرغم توصيه هاي بنده به مديران كل وقت، تعمير و نگهداري هواپيماي فوق را با همان روش خريد هواپيما بدون در نظر گرفتن مباحث حقوقي به شركت فروشنده به عنوان پيمانكار واگذار كردند ؛ البته بنده را هم به عنوان نماينده محيط زيست معرفي كردند.
بنده وظيفه داشتم كارشكني ها را با صداقت و دلسوزي به مديركل وقت گزارش كنم كه اسناد آن ها موجود است . پيش بيني هم كردم كه آن ها در آينده با مشكل روبرو خواهند شد و روش اجراي كار غلط است .
اما در بحث عمليات پرواز تمام تلاش خود را كردم ابتدا تمام مناطق تحت حفاظت آن اداره كل را از طريق بازديد زميني، شناسايي بصري كنم. تمام پاسگاه ها و محل هاي مناسب نشست و برخاست و حتي فرود اضطراري جايروپلن را در نظر گرفتم و بعد از اخذ مجوزهاي صلاحيت پرواز پرنده ، اقدام به انجام ماموريت هاي پروازي ( گشت و شناسايي) كردم.
متاسفانه اغلب مناطق تحت حفاظت محيط زيست استان تهران در مناطق پرواز ممنوع و پدافند ويژه است كه براي اخذ مجوز پرواز ايمن در اين مناطق، بايد با مراكز نظامي زيادي هماهنگ مي شديم و از طريق ارتباطات و روابط كاري گذشته ام، ستاد كل نيروهاي مسلح عليرغم اينكه سازمان محيط زيست هيچگونه موافقتنامه اصولي براي راه اندازي گشت هوايي گارد حفاظت محيط زيست با هواپيمايي كشوري يا ستاد كل نيروهاي مسلح نداشت انصافا همكاري خوبي داشتند.
نتيجه كار بسيار مثبت و ثمر بخش بود؛ اما شركت پيمانكار به تعهدات خود در زمينه اخذ مجوزهاي پرواز پايبند نبود و حتي در اين خصوص مشكلاتي را هم مي آفريد؛ با اين وصف اقتدار خوبي در مناطق پيدا كرديم وعملكرد بسيار خوبي در شناسايي و سر شماري، پايش و عكسبرداري هوايي از مناطق آلاينده از جمله كارخانجات سيمان ري ، پالايشگاه تهران و منطقه ويژه دفع زباله هاي تهران كه همين هفته هاي اخير، محيط زيست استان تهران عليه شهرداري در زمينه دفن زباله هاي بيمارستاني در كهريزك از آن تصاوير استفاده كرد .
حتي در چند مورد اقدام به تعقيب و گريز شكارچي غيرمجاز داشتم و يكبار در حين گشت هوايي موفق به كشف جسد در سد لتيان شدم . چند ماموريت برون استاني هم داشتم . در سمنان يك ماموريت چند روزه پروازي در منطقه شهميرزاد و پاسگاه پرور داشتم، دو ماموريت در استانهاي قم (پلنگ دره) و اراك و يك ماموريت در استان قزوين كه باز تاب بسيار گسترده اي در سطح سازمان محيط زيست داشت .
گزارش بسيار مستندي از اين موفقيت و اقتدار اداره كل محيط زيست تهران در روزنامه هاي كثيرالانتشار ، مجلات و سايت هاي خبري و برنامه هاي خبر شبكه استاني تهيه و پخش شد. لذا با پيشنهاد آقاي جوادي در سازمان محيط زيست بنده به سمت سرپرست عمليات پرواز سازمان منصوب شدم تا از طريق سازمان به صورت متمركز، موضوع گشت هوايي و اخذ مجوزها را پيگيري كنم .
-با اين همه چه شرايط و عواملي منجر به استعفاي شما شد؟-به دنبال دخالت ها و ارتباطات پشت پرده برخي افراد ، بادستور دكتر صدوق نامه اي به شركت زديم و به موضوع قطع پروازها و سرويس دهي نادرست آن ها اعتراض كرديم . در نهايت وقتي شركت پيمانكار ديدند كه خواسته هايشان برآورده نمي شود با همكاري برخي عوامل محيط زيست ، مشكلات رواني آفريدند.آنقدر فشار كار و ايمني كار را به خطر انداختند كه بنده ترجيح دادم از همكاري با محيط زيست كناره گيري كنم .
بعد از كناره گيري پيش بيني من درست درآمد و آقاي .... علي رغم عقد قرارداد تامين خلبان با هزينه هاي بسيار سنگين كه هزاران ايراد حقوقي در آن موجود بود عملا از مهر ماه سال گذشته با پايان يافتن اعتبار بيمه نامه معتبر و مجوزهاي صلاحيت پرواز جايروپلن محيط زيست از سوي سازمان هواپيمايي كشوري پرنده فوق زمين گير شد و به جهت عدم اطلاع از قوانين هوانوردي ضمن وارد آمدن ضرر و زيان سنگين به وضعيت تخفيف چند ساله بيمه هواپيما و ...، هواپيما نه تنها زمين گير شد بلكه زمينه سوء استفاده شركت پيمانكار و خسارت به بيت المال نيز فراهم شد .
- به نظر شما پاشنه آشيل اين ماجرا كدام است ؟
- بايد پذيرفت سازمان محيط زيست در اين خصوص نه تنها كوتاهي كرده ؛ بلكه اگر روش كار را به درستي كارشناسي و اجرا كرده بود اين سرمايه ها در حال از بين رفتن نبود .
كافي بود سازمان محيط زيست با يك مطالعه درست و تهيه يك طرح توجيهي و اخذ توافقنامه اصولي از نمايندگان محترم مجلس در خصوص اجراي اين پروژه موفقيت طرح را پشتيباني كند و با تامين منابع مالي اين طرح ، براي هر استان فقط سيصد ميليون تومان اختصاص دهد تا يك بالگرد فوق سبك توانمند با تجهيزات ارسال تصوير و يك يا دو خلبان ورزيده با مجوزهاي پروازي تامين شود. اين بالگرد مي توانست هر روز فقط دو ساعت پرواز گشتي در مناطق مختلف تحت نظارت محيط زيست را اجرا كند .
تامين هزينه اين پروژه در مقايسه با اعمال هزينه هاي چند صد ميليون توماني ناكارآمد كاملا امكان پذير است . البته يك نظر غيركارشناسي ديگر در سازمان محيط زيست مطرح است : "اجاره هواپيما يا بالگرد براي اجراي گشت هوايي " ؛ تشخيص درست يا غلط بودن اين نظر را هم به عهده شما دوستان محترم و كارشناسان مي گذاريم .
هزينه اجاره هر ساعت پرواز بالگرد فوق سبك حداقل يك ميليون تومان برآورد مي شود. در مورد بالگردهاي سبك و غيره اين هزينه تا حدود ساعتي چهارميليون تومان هم برآورد شده كه هزينه اجاره يك سال بالگرد براي اجراي گشت هوايي (حداقل روزانه دو ساعت) هفتصد و سي ميليون تومان مي شود .
اگر اخبار محيط زيست را در اين خصوص در سايت هاي مختلف دنبال كنيد مي بينيدكه مديريت خوبي در اين خصوص اعمال نشده و اگر اين پرژه به درستي اجرا مي شد ما نظارت و كنترل مداوم در مناطق را داشتيم .
- ميزان آسيب مناطق تحت حفاظت محيط زيست از عدم فعاليت گشت هوايي سازمان چقدر است ؟ - در حال حاضر شاهد از بين رفتن تالاب ميانكاله ، تالاب بندعلي خان و پارك ملي كوير يا ساخت و ساز در حاشيه پارك سرخه حصار و... هستيم كه اگر گشت هوايي فعال و درست كار كند اين تخلف ها به حداقل خواهد رسيد. چراكه چشمان تيز بين محيط بانان زحمت كش با پشتيباني يگان هوايي تقويت مي شود. در دنيا تيم هاي عملياتي موفق با پشتيباني و اطلاعات ارسالي يگان هاي هوايي به پيروزي هاي بزرگ دست يافته اند .
- آيا مسئولان جديد سازمان محيط زيست از مسائل گشت هوايي اطلاع دارند ؟ - حتما اطلاع دارند . ضمن اينكه بنده نامه اي درباره مشكلات گشت هوايي به آقاي دكتر اشرفي پور مديركل محيط زيست استان تهران نوشتم و در آن تمام مسائل و مشكلات اين حوزه را براي ايشان ذكر كردم كه بي پاسخ ماند . همچنين نامه اي نيز به ريبس سازمان محيط زيست نوشتم و مسائل گشت هوايي را براي ايشان نيز مو به مو شرح دادم . البته تاكنون هيچ پاسخي به اين نامه داده نشده و بنده همچنان اميدوارم كه جواب اين نامه از سوي جناب محمدي زاده داده شود .
- و سخن آخر ... ؟ - نكته اي كه برايم بسيار عجيب است و همواره ذهن مرا مشغول كرده اين است كه چرا ما جوانان بايد براي خدمت كردن به محيط زيست كشورمان به مسئولان محيط زيست التماس كنيم ؛ در صورتي كه آن ها بايد در پروژه هايشان از امثال ما استفاده كنند. اين نكته اي است كه مقام معظم رهبري نيز بارها بر آن تاكيد كرده اند كه از جوان ها استفاده كنيد ولي متاسفانه ظاهرا برخي چنين گرايشي ندارند .