کد خبر: ۱۰۳۵۰۶
تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱۳۸۹ - ۰۰:۱۱

الهام: در بررسی صلاحیت نامزدها، حق نظام مرجح است

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: غلامحسین الهام تصریح كرد: اصل نظارت استصوابی برای سلامت نظام، هم معقول است و هم منطقی و هم مفید و مؤثر، اما در آن ممكن است اشتباهاتی هم بوده باشد. 

متن گفت‌و گوی غلامحسین الهام كه به مناسبت سالروز تاسیس شورای نگهبان منتشر شده به شرح ذیل است:

مختصری از زندگینامه و سوابق تحصیلی و فعالیت‌های خود را بیان كنید؟

بنده در سال 1338 در اندیمشک متولد شدم و الان 51 سال دارم. با وجود آنكه علاقه‌ای به رشته ریاضی نداشتم ولی به‌علت تحقیر رشته‌های علوم انسانی و فشار اجتماعی و نیز نبود مدارس و معلم‌های علوم انسانی، از روی ناچاری مجبور شدم در رشته ریاضی دیپلم بگیرم.

در سال 56 برای ورود به دانشگاه در كنكور شركت كردم و در رشته تكنیسینی راه و ساختمان قبول شدم و ثبت‌نام كردم و مشغول ادامه تحصیل شدم. به‌دلیل فضای باز برای فعالیت سیاسی در خارج از كشور، علاقه داشتم برای ادامه تحصیل به خارج بروم و چون شرایط آن نیز برایم مهیا بود، سال بعد، مبادرت به اخذ مجوز برای پذیرش در یكی از دانشگاه‌های آمریكا در ایالت تگزاس كردم. اما این ایام مصادف شد با طلیعه‌های انقلاب اسلامی و به‌این خاطر انگیزه‌ام برای رفتن به خارج از كشور به‌كلی از بین رفت. بعد از آن در سال بعد در كنكور علوم انسانی شركت كردم و با رتبه بالایی در اولین رشته مورد علاقه‌ام یعنی حقوق دانشگاه تهران، قبول شدم و با انصراف از رشته فنی‌ای كه در آن مشغول تحصیل بودم، به دانشگاه تهران رفتم.

گویا در سال‌های نخست پیروزی انقلاب اسلامی سابقه فعالیت در دستگاه قضائی نیز داشته‌اید؟ چگونه به كار در این دستگاه پرداختید؟

در سال 59 شهیدآیت‌الله بهشتی، برای ایجاد تغییر و كادرسازی در دادگستری، از كانال انجمن اسلامی دانشگاه، نیروهای معتقد و انقلابی را شناسایی كرده و برای آنان یک دوره جدید گذاشتند و حتی با یک قالب‌شكنی اداری، برای دانشجویان حكم كارآموزی قضایی گرفتند و دانشجویان در كنار دوره‌های آموزشی، در دادگاه‌ها حاضر می‌شدند كه من از همین طریق وارد دستگاه قضائی شدم.

چگونه به همكاری با شورای نگهبان پرداختید؟

با آمدن آقای جهرمی در معاونت اجرایی شورای نگهبان و ایجاد تشكیلات جدید در این نهاد، مركز تحقیقات شكل گرفت كه ابتدا آیت‌الله هاشمی شاهرودی مسئولیت آن را برعهده گرفتند، اما با رفتن ایشان به قوه قضائیه، بنده با حكم دبیر شورای نگهبان، به‌عنوان مسئول مركزتحقیقات منصوب شدم كه در این مركز، "كمیسیون مشورتی حقوقی" را راه‌اندازی كردیم و به جمع‌آوری مذاكرات شورای نگهبان و تنقیح و تدوین مجدد آن پرداختیم و نظرات شورای نگهبان را كه ارزش حقوقی بسیار بالایی در فرهنگ حقوقی و آموزش قانون اساسی دارند، در قالب 11 جلد كتاب منتشر كردیم.

در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 80 نیز از سوی هیات مركزی نظارت بر انتخابات، به عنوان سخنگوی هیأت انتخاب شدم.

اما در سال 81 از طرف آیت‌الله هاشمی شاهرودی به عنوان سخنگوی قوه قضائیه دعوت به كار شدم كه با موافقت آیت‌الله جنتی در آنجا مشغول شدم.

پیش از اینكه سخنگوی قوه قضائیه بشوید، برای عضویت در شورای نگهبان معرفی شدید و مجلس ششم به شما رای نداد. تحلیل شما از مخالفت نمایندگان مجلس ششم با شما چه بود؟

مجلس ششم دوبار به عضویت من در شورای نگهبان رای منفی داد. در سال 80 كه دوره برخی از اعضای شورای نگهبان تمام شده بود، از سوی آیت‌الله هاشمی شاهرودی به عنوان یكی از حقوقدانان پیشنهادی به مجلس معرفی شدم. در آن ایام نمایندگان از اعضای پیشنهادی دعوت كردند تا در كمیسیون‌ها حضور یابند. من در آن موقع دیدم كه بدعتی در انتخاب حقوقدانان در حال شكل‌گیری است و مجلس ششم قصد دارد حقوقدانان پیشنهادی شورای نگهبان را مثل وزرای پیشنهادی انتخاب كرده و آنان را به كمیسیون‌ها آورده و قرائت‌های خود از قانون اساسی، كه در آن ایام بیشتر بحث‌ها بر سر نظارت استصوابی بود، را بر آنان تحمیل كنند. بنابراین در جلسات كمیسیون‌ها حاضر نشدم. البته با توجه به اینكه مواضع ما هم با مجلس ششم همخوانی نداشت در صحن علنی تنها 36 رای آوردم. اطلاع دارید كه از میان 6 حقوقدان پیشنهادی برای انتخاب 3 نفر، تنها یک نفر انتخاب شد. بعداً با توجه به اینكه در آن ایام رئیس‌جمهور باید برای تحلیف در مجلس حضور می‌یافت و مراسم در حضور اعضای شورای نگهبان برگزار می‌شد، كار انتخاب اعضا با معضل روبه‌رو شد كه با ورود مجمع تشخیص مصلحت به این موضوع، سازوكاری تعیین شد كه منجر به انتخاب آقایان كدخدایی و اسماعیلی گردید.

در سال 82 نیز برای یكی از حقوقدانان شورای نگهبان مشكلی پیش آمد. به همین دلیل بنده و آقای سید فضل‌الله موسوی كه بعداً نماینده مجلس هفتم شدند، به مجلس معرفی شدیم. من در صحن علنی خطاب به نمایندگان مجلس ششم گفتم؛ می‌دانم كه به من رای نمی‌دهید، اما لااقل به آقای موسوی رای بدهید. اما علـی‌رغم آنكه جبـهه پـیروان خط امام و رهبری نیز بر روی آقای موسوی اجماع كرده بودند، ایشان نیز رای نیاورد.

مجلس هفتم چگونه به عضویت شما در شورای نگهبان رای داد؟

در نهایت در سال 83 با پیشنهاد رئیس قوه قضائیه به مجلس هفتم، به همراه آقایان كعبی و علیزاده به عنوان یكی از اعضای حقوقدان شورای نگهبان انتخاب شدم. به دنبال آن، از سخنگویی قوه قضائیه استعفا دادم و در دوره جدید همزمان با اداره مركز تحقیقات، با رای اعضا به عنوان سخنگوی شورای نگهبان انتخاب شدم. البته همزمان كار دبیری جلسات شورای نگهبان را هم انجام می‌دادم.

برخی به همكاری شما با دولت انتقاد می‌كنند، چه طور شد كه به دولت نهم پیوستید؟

بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری نهم، از سوی آقای احمدی‌نژاد دعوت به همكاری شدم و با موافقت آیت‌الله جنتی با دولت همكاری كردم. از آنجا كه مسئول دفتر رئیس‌جمهور شده بودم، مسئولیت‌های اداری در شورای نگهبان از جمله مركز تحقیقات و سخنگویی شورا را واگذار كردم و تنها در جلسات شورا حضور می‌یافتم.

چندماه بعد نیز به‌عنوان سخنگوی دولت انتخاب شدم. بعد از دو سال با فوت مرحوم كریمی‌راد، وزیر دادگستری، برای تصدی وزارت به مجلس معرفی شدم. در مجلس هفتم این حساسیت بود كه شما نباید همزمان با عضویت در شورای نگهبان، عضو دولت باشید. در روز رای‌گیری در صحن علنی گفتم كه شورای نگهبان چنین تفسیری را ندارد و من نیز تابع قانون هستم و نمی پذیرم كه از عضویت در شورا استعفا بدهم. در آن جلسه با اختلاف دو سه رای به عنوان وزیر دادگستری انتخاب شدم.

با این وجود مجلس هفتم طرحی را برای دوشغله تعریف كردن حقوقدانان شورای نگهبان كه در قوای دیگر مشغول بودند، تصویب كرد. این طرح در شورای نگهبان رد شد و در نهایت با اصرار مجلس به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شد و در دستور كار آن مجمع قرار گرفت. البته این طرح تا پایان دولت نهم در مجمع تشخیص مصلحت مسكوت ماند و بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری دهم، مجمع تشخیص مصلحت بدون هیچ مقدمه‌ای آن را در دستور كار خود قرار داد و نظر مجلس را تایید كرد. بنابر این قانون، من دوماه فرصت داشتم كه از دولت استعفا بدهم كه عملاً با پایان دولت نهم، مسئولیت‌های من در دولت پایان یافت. از سمت نمایندگی رئیس‌جمهور در ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز نیز استعفا دادم تا شائبه‌ای به‌وجود نیاید و به شورای نگهبان آمدم و دوباره به دستور دبیر شورا، مسئولیت مركز تحقیقات را عهده‌دار شدم.

به نظر خود شما، آیا عضو حقوقدان شورای نگهبان بودن، شغل محسوب می‌شود؟

چندباری كه این موضوع در شورای نگهبان مطرح شد، تنها رأی موافق، رأی من بود. نظر من این بود كه اعضای شورای نگهبان را در همین شورا فعال كنیم و ظرفیت كار در شورای نگهبان را بالا ببریم. از آنجائی كه شورای نگهبان همراه مجلس پیش می‌رود و نمایندگی مجلس شغل محسوب می‌شود، ما هم عضویت در شورای نگهبان را شغل حساب كنیم.

البته باید توجه داشت كه در شورای نگهبان به غیر از برخی سمت‌ها مانند دبیری، قائم‌مقامی و كارهای اجرایی، جلسات شورای نگهبان، عمدتاً جلسات علمی است و اعضای شورای نگهبان، كار اجرایی ندارند.

همچنین هیچ فقیهی خودش را معطل كار اجرایی در پایتخت نمی‌كند و كشاندن فقهای مناسب این شأن به تشكیلات اداری، كار ممتنعی است و معمولاً فقها با یک احساس تكلیف در این عرصه‌ها می‌آیند، لذا شما می‌بینید كه حتی در این قانون هم فقها استثناء شده‌اند.

به طور كلی عملكرد شورای نگهبان را چگونه ارزیابی می‌كنید؟

جایگاه و كاركرد شورای نگهبان همواره موجب حفظ نظام بوده است. اگر نظارت بر قوانین از لحاظ فقهی نبود، نظام به‌سرعت سكولاریزه می‌شد. همچنین با توجه به اینكه در برداشت‌ها از قانون اساسی، اختلافات جدی است، اگر قانون اساسی دچار هرج و مرج نشده است، به‌خاطر وجود شورای نگهبان است. اما من نقادی در این عرصه را هم مثبت می‌دانم، چراكه بر نظرات شورای نگهبان امكان نقد هست. ما در مركز تحقیقات شورای نگهبان از حقوقدانان می‌خواهیم كه نظرات و تفاسیر شورای نگهبان را نقادی كنند.

عملكرد شورای نگهبان را در هر یک از حوزه‌ها باید به طور جداگانه بررسی كرد.

به‌خصوص تنظیم موضوع و حكم در شورای نگهبان از مسائلی است كه نیاز به توجه و كار زیادی دارد.

در مباحثی مانند قانون بودجه كه منصرف از بحث شورای نگهبان است و معمولاً شورا بر احكام بودجه متمركز می شود و یا در بحث اصل 75 قانون اساسی، مشكل این است كه بدون توجه به موضوع نمی‌توان حكم آن را به طور دقیق فهمید. بالاخره ممكن است ظاهر یك كاری را برای حل مشكل مالی از نظر قانونی و حقوقی حل كنیم ولی واقعیت این است كه این مسائل از نظر موضوع نیاز به تأمل دارد. مثلاً اگر شورای نگهبان در عرصه موضوعات وارد بشود درگیر مصلحت‌اندیشی می‌شود كه این مصلحت اندیشی وظیفه مجلس و دولت است و اگر از آن منقطع باشد ممكن است كه در حكم به نقطه كامل نرسد. این یك بحثی است كه ما در مركز تحقیقات بر روی آن كار می‌كنیم.

من در حوزه نظارت بر مصوبات به شورای نگهبان نمره عالی می‌دهم.

در حوزه نظارت بر انتخابات، كار دشوار است. اصل نظارت استصوابی برای سلامت نظام، هم معقول است و هم منطقی و هم مفید و مؤثر، اما در آن ممكن است اشتباهاتی هم بوده باشد، ضمن اینكه پیچیدگی مسائل استان‌ها و به دست آوردن معیارهای قطعی بسیار مشكل است. در اینجا هم حقوق خصوصی افراد مطرح است كه امری محترم است و هم حقوق نظام كه امری لازم است. از نظر من، در بررسی صلاحیت نامزدها، حق نظام مرجح است اما گذشتن از حق افراد هم كار آسانی نیست.

البته گام‌های خوبی در این رابطه برداشته شده است اما این مسأله نیاز به كار عمیق و بیشتری دارد. واقعیت این است كه فشار بر اعضای شورای نگهبان در این كار بیشتر است. اعضای شورای نگهبان در این بحث حساس، متشرع و متعهد به حقوق فردی هستند. اینكه در غیاب كسی راجع به او قضاوت شود، سنگین‌ترین داوری است. به ویژه باید در مورد دبیر شورای نگهبان كه مورد بدگویی‌ها و جفاهای زیادی در ارزیابی‌های سیاسی قرار می‌گیرند، بگویم كه من نسبت به خداترسی و توجه ایشان به حقوق افراد شهادت می‌دهم. با وجود سختی این‌كار، خروجی و نتیجه آن تنها راه حفظ نظام از آفات استحاله است كه باز هم عرض می‌كنم، راه كاملی نیست.

برخی می‌گویند شورای نگهبان در تصمیم‌گیری‌ها، سیاسی عمل می‌كند. نظر شما چیست؟

حقیقت این است كه باید بین دیدگاه‌های شخصی فرد با قضاوت‌ها و داوری‌هایی كه وی با ملاك‌ها و شاخص‌های اعلام شده، انجام می‌دهد، تفاوت قائل شویم.

اگر انسان بخواهد شاخص‌ها را انتخاب كند، خودش به نمره 20 رای می‌دهد اما نمره 10 را هم تایید می‌كند. اتفاقاً من با توجه به شاخص‌ها، به صلاحیت میرحسین موسوی در شورای نگهبان رای مثبت دادم. تعیین صحیح این شاخص‌ها و تطبیق آنها یک كار دقیق حقوقی است. ما باید از اعضای شورای نگهبان این انتظار را داشته باشیم كه در شاخص‌ها نظرات شخصی را لحاظ نكنند. كسی را كه از لحاظ جناحی قبولش ندارند اما شاخص‌ها را داراست، او را تأیید كنند و كسی را كه او را قبول دارند ولی شاخص‌ها را ندارد، رد كنند.

این لازمه كار است و عین عدالت است. البته همراه شدن این مسأله با اعتمادسازی اجتماعی، كار سختی است به‌خصوص وقتی كه عرصه تبلیغات هم رشد می‌كند.

وقتی من در دولت نهم باشم هرچه در بی‌طرفی قسم بخورم، مردم حق دارند قبول نكنند، اما اگر بخواهیم برای اقناع افكارعمومی داوری كنیم، خوب وقتی شورای نگهبان را نگاه كنیم می‌بینیم كه در عملكرد خود فراجناحی بوده است. مجلس سوم با گرایش موسوم به چپ و مجلس ششم لیبرال را داریم، مجالس دیگر را هم داریم كه از لحاظ گفتمانی با هم متفاوت هستند. از طرفی دولت‌ها هم همین طور هستند و با هم تفاوت‌های گفتمانی دارند. همه اینها از فیلتر تأیید شورای نگهبان عبور كرده‌اند. بنابراین خروجی برای اعتمادسازی، یک داوری است.

بنابراین تنوع افرادی كه در انتخابات رای آورده‌اند و تطور تأیید و ابطال‌های انتخابات، صرف نظر از اشخاص، می‌تواند برای جامعه اعتمادساز باشد. در عین حال اگر بتوان سازوكارهای حداقلی برای این كار تعریف كرد، مناسب خواهد بود. همین ممنوعیت اشتغال اعضای شورای نگهبان در قوه قضائیه و مجریه، خود یك اقدام مثبت است.

برخی حضور و سخنرانی شما در تجمع حامیان آقای احمدی‌نژاد در مصلی را برای جامعه عجیب می‌دانند؟

موضوع برای جامعه عجیب نبود، در واقع این مطلب، سؤال بعد از انتخابات افرادی خاص بود كه به این مسأله دامن زدند، و الاّ اصلاً موضوع مورد توجه جامعه نبوده است. من 4سال سخنگوی این دولت بودم و شخصیت غالب من در افكارعمومی، سخنگویی دولت بود و كسی اصلاً توجهی به عضویت من در شورای نگهبان نداشت. ضمن اینكه در كاركرد من در شورای نگهبان نیز شائبه‌ای وجود نداشت.

مردم مواضع و حرف‌های مرا مستند به رئیس‌جمهور می‌كردند از باب اینكه سخنگوی دولت بودم. من آن روز در مصلّی صحبت كردم و گفتم كه آقای احمدی‌نژاد سخنرانی ندارند. حال اگر نظرسنجی كنید همه می‌گویند كه سخنگوی احمدی‌نژاد گفت كه احمدی‌نژاد نمی‌آید، هیچ‌كس نخواهد گفت شورای نگهبان به نفع آقای احمدی‌نژاد تبلیغ كرد.

اگر كسی در تلویزیون این حرف را زد، دنبال این است كه برای انتخابات شائبه بسازد، و الاّ در میان مردم هیچ‌كس چنین برداشتی نداشته است.

سخنرانی من در آن تجمع اشتباه بود، اما حضور من در جایگاه سخنرانی به صورت اختیاری نبود. اصلاً من برای سخنرانی یا اینكه حتی در جایگاه باشم، نرفته بودم. من مثل یک فرد عادی به مصلّی رفتم تا ببینم اوضاع اجتماعی چگونه است، اما با یک وضعیت غیرعادی مواجه شدم. شرایطی پیش آمد كه چندكیلومتر مجبور به پیاده‌روی شدم. وقتی به مصلّی رسیدم، گروهی اطراف من جمع شدند. جمعیت به گمان اینكه من خود احمدی‌نژاد هستم و یا اینكه احمدی‌نژاد همراه من است، به سمت من هجوم آورد. محافظی كه همراه من بود و آدم قوی‌هیكلی هم بود، در ازدحام جمعیت بیهوش شد و حتی اسلحه‌اش گم شد كه البته بعداً بسیجی‌ها آن را پیدا كردند. وضعی پیش آمد كه من نه راه پیش داشتم و نه راه پس. بر اثر ازدحام جمعیت، عینكم زیرپا ماند و شكست. حتی چشمانم به‌خوبی جایی را نمی‌دید. فشار جمعیت همین‌طور ما را به سمت شبستان پیش می‌برد، تا اینكه جلوی در شبستان و بعد هم به جایگاه رساند. در آنجا مطرح شد كه آقای احمدی‌نژاد به دلیل ازدحام جمعیت نمی‌تواند داخل بیاید، خطر ریختن اجتماع بر روی همدیگر وجود داشت، این موضوع مطرح شد كه چه كسی به مردم بگوید احمدی‌نژاد نمی‌آید، تا مردم باور كنند. همه به من گفتند كه شما اعلام كنید تا مردم قبول كنند. من در آن شرایط باید طوری صحبت می‌كردم كه آن جمعیت عظیم هم صحبتم را گوش می‌كردند و هم قانع می‌شدند كه مصلی را آرام-آرام تخلیه كنند. من واقعاً در شرایط اضطراری قرار گرفتم و اگر بازهم چنین شرایطی پیش بیاید، چاره‌ای جز انجام این كار نخواهم داشت. ضمن آنكه من در آن 5-4 دقیقه به جمعیت نگفتم كه به آقای احمدی‌نژاد رای بدهید یا رای ندهید و فقط پیام نیامدن احمدی‌نژاد را به مردم دادم.

رابطه فقها با حقوقدانان را در شورای نگهبان چگونه می‌بینید؟

فضای كار در شورای نگهبان را خیلی مثبت می‌بینم. شورای نگهبان صحنه تعامل خیلی خوبی است. وقتی فقها به نظرات فقهی می‌پردازند، حقوقدانها توجه می‌كنند ولی در عین حال هیچ گاه در آن مسائل دخالت نمی‌كنند. به‌هر حال حقوقدانها هم از یك سطح دانش فقهی بهره‌مند هستند ولی در بحث فقها دخالت نمی‌كنند و نه این طور است كه فقها از مطرح كردن بعضی مباحث حقوقی از سوی حقوقدانان بدشان ‌بیاید و بی تحملی كنند. فضا كاملاً صمیمی است.

آیت‌الله جنتی را چگونه می‌بینید؟

خداترسی آیت‌الله جنتی از خصوصیات بارز ایشان است. ایشان از قیامت حساب می‌برند. واقعاً آدمی متقی هستند. من این واقعیت را كه ایشان هیچ‌گاه برای مصالح و منافعی، پا بر روی حقی نمی‌گذارند و یا باطلی را احیا نمی‌كنند، كاملا درک كرده‌ام و با اعتماد كامل ایشان را امام جمعه می‌دانم.

در عین حال، ایشان را یک فقیه انقلابی و مجاهد می‌دانم. روحیات انقلابی كه در سنین بالا در حضرت امام(ره) می‌دیدیم، در آیت‌الله جنتی وجود دارد. ایشان در كار كردن، وقت گذاشتن و انضباط عمومی، روحیه جوانی دارند و من ایشان را از این جهات انسانی شایسته، به‌روز، هوشمند و آگاه می‌دانم. ایشان قاطعانه بنابر تشخیص خود عمل می‌كنند.

هیچ‌گاه در مجموعه شورا ندیدم كه نظرشان را بر دیگران تحمیل كنند و با وجود آنكه اداره كردن مجموعه شورا كار سختی است، ایشان این كار را به‌خوبی انجام می‌دهند و تلاش و دغدغه ایشان همواره این بوده است كه همه فقها و حقوقدانان فعال باشند. نه تنها كسی را حذف نمی‌كنند، بلكه فعال بودن، مطالبه ایشان است. اصلاً گلایه ایشان این است كه چرا برخی اعضا وقت بیشتری در شورا نمی‌گذارند.

در انتخابات ریاست‌جمهوری سال گذشته، اگرچه ما مخالف بودیم، ولی ایشان پیگیر تمدید مهلت بررسی صحت انتخابات بودند.

در آنچه ایشان به عنوان وظیفه و تكلیف فردی برعهده دارند به آن عمل می‌كنند و در آنچه كه به‌عنوان دبیر شورای نگهبان بر عهده ایشان است با تحرك و فعالیت بسیار به آن عمل كرده‌اند. در موازین هم هیچ خدشه‌ای بر عدالت ایشان نیست. آنجایی كه تصمیم جمعی ملاک است هیچ‌گاه خلاف تصمیم جمعی عمل نكرده‌اند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین