آفتابنیوز : آفتاب: فاطمه راکعی، دبیركل جمعیت زنان مسلمان نواندیش، گفت: بسیاری از اصلاحطلبان معتقد به انقلاب و قانون اساسی، اعتقاد دارند در جهان ارتباطات و اطلاعات جزء از طریق تعامل، روشنگری، اطلاعات آزاد و توجیه دیدگاهها و عمل روشنگرانه، امكان فعالیت سیاسی وجود ندارد.
فاطمه راكعی با بیان اینكه «مرز قاطع، صریح و روشن میان جریانهای سیاسی موجود در كشور وجود ندارد»، اظهار كرد: عموما مسائل میان احزاب شناسنامهدار در كشور را مبتنیبر سوءتفاهم میدانم و اگر كسانی سوءتفاهم ایجاد كنند، باید معقولان هر دو جناح شناخته شده اصولگرا و اصلاحطلب به رفع آن بپردازند، تا همه فعالان سیاسی ریشهدار كه چارچوب قانون اساسی و معیارهای اخلاقی و معنوی، فعالیت میكنند بتوانند برای نیل به اهداف و آرمانهای امام(ره) و شهدا با هم تعامل داشته باشند.
وی افزود: متاسفانه اخیرا میبینیم جناح رادیكال ـ كه به لحاظ تعداد و كمیت قابل قیاس با طیف اصلاحطلب و اصولگرایان واقعی و معقول نیست ـ خود را به طیف اصولگرا نزدیک كردهاند اما در عمل از طرف اصولگرایان معقول نیز نقدهای جدی بر آنها وارد میشود. آنها حتی در تفكر اصولگرایی هم منتقدان را بر نمیتابند. این جریان رادیكالی نوعی خودمختاری و برخورد قیممابانه دارد و هیچ طیفی را حتی كمی دورتر از اهدافی كه خود دنبال میكند، بر نمیتابد و ظاهرا معتقدند بعد از اصلاحطلبان، اصولگرایان معقول باید كنار گذاشته شوند و یا با آنها برخورد شود.
وی تصریح كرد: مسائلی كه پیش آمد، تمام احزاب شناسنامهدار كشور و كسانی كه به كار حزبی و خرد جمعی در كار سیاسی معتقد هستند را به این نتیجه رسانده تا در مقابل كسانی كه احزاب را به رسمیت نمیشناسند و فكر جمعی محدود را قابل تحمیل میدانند، مقاومت كنند و همین مسأله طیف اصلاحطلب و بخشی از اصولگرایان را به هم نزدیک میكند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینكه «امكان ایجاد همفكری بیشتر بین معقولان و متعادلهای دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا وجود دارد» گفت: میشود در حد حداقلی مثل بهرسمیت شناختن چندصدایی، تحزب، قانونمداری و التزام به اجرای قانون اساسی و قوانین رایج در كشور میان دو جناح اصلاحطلب و اصولگرایان معقول و معتدل تعامل ایجاد كرد تا در مقابل طیف اقتدارگرایی كه در اقلیت است، مواضع قاطعی را اتخاذ كنند.
وی با اشاره به اینكه «معمولا روند جریانهای اصلی شناخته شده در همه كشورهایی كه فعالیتهای سیاسی در آن نهادینه شده است، جریانهای اصولگرا و اصلاحطلب است كه عدهای طرفدار وضع موجود هستند و عدهای تغییر را میخواهند»، خاطرنشان كرد: این دو نقشه جریانهای مهم در جوامع سیاسی را تشكیل میدهند.
وی با بیان اینكه «عناوینی مثل معتدل، بیطرف، مستقل برچسبهایی موقتی هستند » تصریح كرد: كسانی كه اصولگرا و یا اصلاحطلب هستند و میخواهند از اعتدال پیروی كنند، بیشتر در شیوه و عمل اختلاف سلیقه دارند تا دیدگاهها، استراتژی و اهداف احزاب.
راكعی همچنین با بیان اینكه «معمولا كار غیر حزبی در فعالیت سیاسی منجر به استبداد در طول تاریخ سیاسی شده است» افزود: معتقدم مسائل سیاسی چون به همه ملت مربوط است، باید از طریق احزاب و خرد جمعی هدایت شود.
وی دو جریان اصلاحطلبی و اصولگرایی را «جریانهای اصلی و ریشهدار كشور» دانست و اظهار كرد: اگر كسی به این دو جریان متعلق نباشد معلوم است فعالیت سیاسی جدی نداشته و یا تفكر سیاسیاش ریشه ندارد، مثل برخی عناوینی كه در زمان انتخابات مطرح میشوند و بعدها از بین میرود و معلوم نمیشود با چه هدفی آمدند و رفتند و شناسنامه و رسمیت ندارند. اینها جریان و طیف سیاسی به حساب نمیآیند.
وی خاطرنشان كرد: ممكن است برای سروسامان دادن به اوضاع سیاسی كشور و رسیدن به وضع بهتر، عدهای از معقولان و متفكران هر دو جناح اصولگرای سنتی و اصلاحطلبان در چارچوب نظام و قانون اساسی، دور هم جمع شوند و تصمیماتی بگیرند و برای پایان دادن به قانونگریزی برخی در كشور، متحد شوند.