آفتابنیوز : آفتاب: یک روزنامه عربی با انتشار مقالهای با نام «رباعیات خیام ... من الذی نظمها؟! (رباعیات خیام را چه کسی سروده است؟!)» مدعی شد، بخش اعظم رباعیات منسوب به عمر خیام را دیگران برای او سروده و خیام آنها را به نام خود منتشر کرده است!
در سال های اخیر، می بینیم کشورهای عربی در تلاشند تا با عرب دانستن بیشتر دانشمندان ایرانی همچون بوعلی سینا، بیرونی و امثال آنان، برای خود پیشینه تمدنی درخوری بسازند؛ موضوعی که متأسفانه آنگونه که باید، مورد توجه دولتمردان ما واقع نشده است. با این اوصاف، باید منتظر بود که چندی بعد، همین جریان عربی، خیام را نیز دانشمند عرب بنامند.
پس از اقدام طنزآمیز یک روزنامه عربی درباره تشکیک تدوین شاهنامه توسط فردوسی، این بار یک روزنامه کویتی، با انتشار مقاله ای با نام «رباعیات خیام ... من الذی نظمها ؟! (رباعیات خیام را چه کسی سروده است ؟!)» مدعی شد، دیگران بخش اعظم رباعیات منسوب به عمر خیام را برای او سروده و خیام آنها را به نام خود منتشر کرده است!
روزنامه «القبس» چاپ کویت، «عمر خیام» را دانشمند ریاضی دان عرب! و ستاره شناس ایرانی معرفی کرد که در سال 439 در نیشابور متولد شده و در سال 526 در زادگاهش رحلت کرده است.
در ادامه این نوشتار به قلم «جهاد فاضل» آمده است: در ادبیات قدیمی ایرانی، خیام به عنوان یک دانشمند ستاره شناس و ریاضی دان معرفی شده و هیچ یک از متون ایرانی او را به عنوان شاعر معرفی نمی کنند؛ بنابراین، اشعار منتسب به او خالی از شک و تردید نیست!
وی مدعی است: در زمان حاضر، نگاه ادب شناسان ایرانی به خیام نیز نگاه علمی به زاده نیشابور است و هیچ گاه او را در ردیف فردوسی، حافظ، سعدی و جلال الدین رومی (مولوی) نمی دانند.
بر پایه این گزارش، یکی از دلایلی که نویسنده این نوشتار درباره تشکیک اشعار خیام میآورد، این است که در سال درگذشت خیام، شمار رباعیات او 36 رباعی و چند سال بعد این تعداد به شصت و در سالها و قرنهای بعدی، 426 تا 1030 رباعی به نام او ثبت شده است؛ بنابراین، نمیتوان اطمینان داشت که او این تعداد رباعی را در زمان خود سروده باشد، ضمن اینکه در رباعیات موسوم به خیام، بسیار بیشتر از شاعران هم عصر او واژه های شراب و شاهد و میدیده می شود که بعید است خیام جرأت میکرده که در فضای دینی آن روزگاران، اینگونه تجری کرده و قهقهههای مستانه و وصف در آغوش گرفتن شاهد را این گونه تصویر کند!
نتیجهگیری نویسنده این مقاله نیز بسیار جالب است؛ بنابراین، میتوان مطمئن شد که رباعیات موجود را کسانی که دوستدار او بودند، سروده و به دانشمند ریاضیدان عرب! و ستارهشناس ایرانی نسبت دادهاند.
هرچند درستی یا نادرستی این ادعا را باید متخصصان و اساتید ادبیات و زبان فارسی تشخیص دهند، بهرهگیری از عنوان ریاضیدان عرب در متن ـ که به دلیل تکرار نمیتواند سهوی باشد ـ به استناد همین متن، بیشتر به طنزی خطرناک میماند، زیرا در سالهای اخیر، میبینیم که کشورهای عربی در تلاش هستند با عرب دانستن بیشتر دانشمندان ایرانی همچون بوعلی سینا، بیرونی و امثال آنان، برای خود پیشینه تمدنی درخوری بسازند؛ موضوعی که متأسفانه آنگونه که باید، مورد توجه دولتمردان ما واقع نشده است و اگر روند همین پیش رود، چندی نخواهد پایید که همین جریان عربی، خیام را نیز دانشمند عرب بنامد.