کد خبر: ۱۰۵۷۷۳
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۷:۴۵

موضوع انشاء: علم بهتر است یا گاو

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب (منبع: وبلاگ شهرام شکیبا): نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس، عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی، مدیرعامل بنیاد دانشنامه جهان اسلام، عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، عضو مجمع عالی مجالس آسیایی، عضو شورای عالی آموزش و پرورش، رئیس کنگره بین‌المللی روز جهانی فلسفه، عضو هیأت امنای مدارس زنجیره‌ای فرهنگ، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی،‌ همگی نگرانند.

حالا خودتان حدس بزنید ماجرا چقدر مهم است که این همه شخصیت تأثیرگذار با هم نگرانند. گیریم همه‌شان یک نفر باشند: غلامعلی حدادعادل. وقتی ایشان جای این همه آدم می‌توانند کار کنند، طبیعتاً نگرانی شخص‌شان، نگرانی جمعیتی کثیر از مدیران فرهنگی کشور است.

موضوع نگرانی این جماعت از بابت انشاست. آقای غلامعلی حدادعادل در گفت‌وگو با «فارس» گفته‌اند: «در حال حاضر یکی از نگرانی‌ها در رابطه با آموزش زبان و ادب فارسی، ضعیف شدن درس انشاء در مدارس است.»

به جهت الزام بررسی موضوعات مهم فرهنگی در شرایط کنونی به سرعت به چند مدرسه در تهران رفتم تا با بررسی دفاتر انشای بچه‌ها موضوع را پیگیری کرده و گزارشی مبسوط برای کلیه شخصیت‌های نگران یادشده ارسال کنم تا بلکه جماعت مذکور از نگرانی درآیند.

انشای اول 

اثر کرمعلی کرامت کلخورانی
موضوع انشاء: علم بهتر است یا ثروت

به نام خدا

البته بر همگام واضح و مبرهن می‌باشد که علم بهتر است از ثروت. چون چرا که هرکس علم داشته باشد، وضعش خوب می‌شود. بابای بنده همین پریشب که من و غلام ‌داداش هفتمی‌ام دعوای‌مان شد، از بابت اینکه وقتی من رفته بودم وسط غذا مستراح، غلام گوشت کوبیده مرا خورد و من هم با زانو زدم توی کمرش که گفت: «آخ» و با سر رفت توی کاسه. بابایم وقتی داشت با کمربند همه ما حتی مامانم را کتک می‌زد، وسطش خودش را هم با کمربند می‌زد و می‌گفت: «خاک بر سر من که شماها را درست کردم. اگر سواد داشتم که شماها را درست نمی‌کردم.» معلوم بود که بابایم خیلی عصبانی است چون حرف‌های اشتباهی می‌زد. بابای ما اگر بلد بود ما را درست کند،‌ این غلام کره‌خر را درست می‌کرد که وقتی من می‌روم مستراح گوشت کوبیده‌ام را نخورد. به هر حال علم بهتر است از ثروت. البته ما هم به زودی وضع‌مان خوب می‌شود چون بابایم می‌گفت داداش هشتمی‌تان که به دنیا بیاید، دولت بهمان پول می‌دهد. من می‌خواهم به بابایم بگویم با آن پول برود مدرسه علم یاد بگیرد تا ما را درست درست کند که غلام کره‌خر وقتی من می‌روم مستراح، گوشت کوبیده‌ام را کوفت نکند. این بود انشای من.

انشای دوم

اثر اکبر اکبرپور کبیرآبادی
موضوع انشاء: فوائد گاو را برشمارید

به نام خدا

من خیلی از شما معلم زحمت‌کش خوب ممنون می‌باشم که این موضوع انشا را برای ما انتخاب فرمودید چون از خواست خدا من در این‌باره مطالعه‌دار می‌باشم. پریشب که من با تیرکمون مگسی زدم پس یخه محسن چار چشم پسر اوس منوچ و آقای ناظم ارجمند انضباطم را داد ۲٫ شب بابایم گفت: «اگر ننه‌ات عوض تو یک گاو زاییده بود وضع‌مان بهتر می‌بود. گاوه هم شیر می‌داد. هم گوساله می‌زایید. هم پوست و گوشت و روده‌اش فایده داشت. توی مدرسه‌م بچه‌ها رو اذیت نمی‌کرد. مثل گاو سرش را می‌انداخت پایین می‌رفت و می‌آمد، کاری هم به کار کسی نداشت.» لذا فواید گاو درست همان فوایدی است که من ندارم . فقط گاو شاخ دارد که من ندارم. از این جهت انصافاً‌ من از گاو بهتر می‌باشم. این بود نتیجه‌گیری انشای امروز بنده درباره گاو.

انشای سوم
اثر: بابای بچه
موضوع انشا: فواید همه چیز

به نام او که زیب زیبایی در بستر مستور هنر نهاد

مشاطه‌گران سخن پارسی چنین زلف سخن را به شانه خوابانیده‌اند که هرچه که بیند دیده/ خدایش آفریده است گر دیده می‌باشد و هر چیز که در عالم در چشم پیدا و معلوم و مفهوم و مسموع باشد لابد از آثار دادار و‌ آفریدگار گردیده بوده است اما چون به دلیل آنکه بشر و انسان و‌ آدمی‌زاد اهل نسیان است دائم پیوسته همواره همیشگی باید ارشاد گردیده است بوده باشد تا هنگ فرهنگ برای چنگ هماهنگ نموده است باشد. لذا بابای من مواظب است از همه چیز در جهان بشریت و بابای من برای فواید همه چیز مفید فایده فراوان و موفور باشیده است. این بود همه آنچه از خانه من به بیاض A4 دفترم تراوید.

انشای چهارم
اثر: کامبیز کارواش
موضوع انشا: بدی‌های ماهواره 

In the name of God

ماهواره‌ها در جهان کنونی یک طوری به ما تهاجم کرده‌اند که همه‌‌اش به ما حرف‌های بد می‌گویند و استکبار جهانی می‌باشد. این ماهواره ما هم هی خراب است. چون همه‌‌اش شبکه‌های گداها را نشان می‌دهد. از آن آدم‌هایی که از بس گدا می‌باشند و پول ندارند لباس بخرند تن‌شان کنند. اگر ماهواره راست می‌گوید پولدارها را نشان بدهد. ماهواره بد است همه‌اش سالوادور زن نمی‌گیرد و دخترهای مردم را سرکار می‌گذارد. البته من دلم خنک می‌شود، از بس که ویکتوریا هم هی مردها را سرکار می‌گذاشت. ماهواره بد است هی وسط فیلم به آدم آگهی نشان می‌دهد که دستگاه بفروشند تا شکم و دماع آدم‌ها کوچک شود. اصلاً نه کارتون دارد نه جشن رمضان.

خدا را شکر ما در خانه‌مان ماهواره نداریم، چون ناموس‌دار می‌باشیم. اینها هم که گفتم همه‌اش را در تاکسی دیده و شنیده‌ام.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین