آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه کیهان در یادداشت روز خود به قلم حسین شریعتمداری با عنوان «چراغ از بهرخاموشی نگهدار» با اشاره به داستان رستم وسهراب و دسیسهچینی افراسیاب به صورتی تلویحی از وجود افراسیابها در حلقه نزدیکان محموا احمدینژاد خبر داد.
شریعتمداری نوشته است: چند روز پیش، در نشست جمعی از دانشجویان با برادر عزیزمان جناب آقای دکتر احمدینژاد، یکی از حاضران طی سخنی که بوی تند فتنه از آن به مشام میرسید، خطاب به رئیسجمهور محترم میگوید «امروز روزنامههایی مثل کیهان و شرق دائما دولت را مورد هجمههای سنگین خود قرار میدهند» و جناب رئیسجمهور در پاسخ اظهار میدارند «خوشبختانه، نه کیهان میخوانم و نه شرق»!
«نسخههای یک روزنامه، گویاترین سند برای نشان دادن مواضع و خط مشی آن است، بنابراین، فقط مروری گذرا بر مواضع کیهان که ثبت و مکتوب است، تردیدی باقی نمیگذارد که این روزنامه از اصلیترین مدافعان آقای دکتراحمدینژاد و دولت ایشان در مقابل بدخواهان و بداندیشان بوده و هست و البته، بدیهی است که هرجا میان مواضع دولت یا دولتمردان و خط روشن و تعریف شده اصولگرایی، زاویهای دیده و یا ببیند، با نگاهی دلسوزانه به آن پرداخته و میپردازد، بیآنکه در انتقادهای هر از چندگاه خود از مرز انصاف عبور کند و یا مرزبندی مشخصی با دشمنان نداشته باشد. نگاهی به انتقادات هر از چندگاه- و البته کم شمار کیهان- و مقایسه آن با رخدادهای بعدی به وضوح نشان میدهد که در انتقادهای مورد اشاره، حق با کیهان بوده و دغدغههای دلسوزانه این روزنامه بیعلت نبوده است.»
«رئیسجمهور محترم در پاسخ به ادعای یکی از حاضران که کیهان را به هجوم سنگین و دائمی علیه دولت متهم کرده بود، میفرمایند«خوشبختانه، نه کیهان میخوانم و نه شرق» و سوال این است که اگر کیهان نمیخوانید از کجا میدانید مواضع این روزنامه هجوم سنگین علیه دولت است؟! تنها پاسخ منطقی ریاستمحترم جمهوری به این پرسش آن است که گزاره «هجوم کیهان به دولت» را دیگران به ایشان گزارش دادهاند! و این دقیقاً همان نکته مورد نظر در یادداشت پیشروی است و این نگرانی و دغدغه جدی را پیش میآورد که آن «دیگران» چه کسانی هستند؟! و آیا نباید احتمال داد که در سایه روشن اطراف ایشان «افراسیاب» به کمین نشسته است. افراسیابی که وظیفه- و شاید مأموریت- او فتنهانگیزی و تفرقهافکنی میان اصولگرایان است. آیا حضور احتمالی این افراسیاب در کنار احمدینژاد نگران کننده نیست؟!»
«کاش برادر عزیزمان جناب آقای دکتر احمدینژاد نگاهی به اطراف خویش می انداخت و مشخصات و هویت برخی از این اطرافیان را که امروزه در شمار نزدیکترین افراد به ایشان هستند، با کسانی که طی چند سال گذشته در کنار وی بودهاند به مقایسه مینشست.
برخی از آنان- تاکید میشود که فقط برخی از آنها نظیر آن آقای اخراجی فلان وزارتخانه و...- چگونه آمدهاند؟ و برخی از یاران فداکار، اصولگرا و کارآمد قبلی چرا در کنار ایشان نیستند؟! بیآنکه- خدای نخواسته- قصد مقایسه مثل به مثل در میان باشد، و فقط به عنوان یک هشدار منطقی باید گفت که ماموریت عوامل نفوذی دشمن تنها ترور و انفجار نیست، بلکه مهرهچینی بیخاصیتهای گوش بهفرمان و دور کردن کارآمدهای متعهد از کنار مسئولان یکی از اصلیترین و شناختهشدهترین مأموریت آنهاست.
«اینگونه نفوذیها را چگونه میتوان شناخت؟! به یقین نباید در جیب و کیف آنها، کارت شناسایی سازمانهای ماموریت دهنده را جستجو کرد! آنان بعد از نفوذ و جایگزینی دست به کار ماموریت خود میشوند، و از جمله بااهمیتترین و شناختهشدهترین انواع ماموریت آنها علاوهبر خالی کردن اطراف یک مسئول بلندمرتبه از نیروهای وفادار و متعهد که به آن اشاره شد، تنگ کردن دایره دوستان، متهم کردن یاران متعهد و دلسوز به دشمنی، دست زدن به اقدامات ضدارزشی و نسبت دادن آن به مسئولان و هنجارشکنیهای دیگری از این دست نیز هست.»