آفتابنیوز : آفتاب: نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در نامهای سرگشاده به احمدینژاد، عنوان کرد: رأی مردم به شما رأی به اسلام و حمایت از رهبری است، اگر بر این گونه مواضع خود پافشاری کنید به زودی پایگاه مردمی خود را از دست خواهید داد و به اقشار سهلانگار نسبت به دین نیز نمیتوان تکیه کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، متن نامه سرگشاده دکترعلی مطهری خطاب به احمدینژاد به این شرح است:
سخنان جنابعالی در مصاحبه زنده با شبکه خبر سیما در روز جمعه 26/6/89 در واقع تبیین دوباره تز مکتب ایران به جای مکتب اسلام بود و حاکی از آن است که اجرای این تز یک برنامه طراحی شده از سوی آقای مشائی و جناب عالی برای جمهوری اسلامی است.
برخی برنامههای روزهای اخیر مانند چفیه انداختن به گردن کورش نمادین نیز این ظن قوی را تقویت میکند. بدیهی است که سخن گفتن از ایران باستان و شخصیتهای آن دوره مانند کوروش در ذات خود اشکالی ندارد، اما در جایی و فرصتی مانند مجمع عمومی سازمان ملل، سخن راندن از تمدن ایران باستان بهجای تمدن اسلامی و تبیین منشور حقوق بشر کورش بهجای حقوق بشر مورد نظر اسلام، آنهم توسط مقام اول اجرایی نظام جمهوری اسلامی که منادی احیای تمدن بزرگ اسلامی است، گذشته از کجسلیقگی، حاکی ازیک تز و پروژه درزمینه سیاست خارجی و داخلی است که البته آثار منفی زیادی از نظرصدور انقلاب اسلامی و نیز سرخوردگی اقشار متدین و حامی اصلی انقلاب که فرزندان خود را جز برای اسلام و تحقق آرمانهای اسلامی فدا نکردند خواهد داشت.
بدیهی است که در منشور کورش نقاط مثبت نیز وجود دارد، اما اولاً موحد بودن کورش مورد تردید است و به هر حال وی متدین به دین رسمی زمان خود نبوده است. ثانیاً رفتار وی با مردم بابِل با سیره انبیاء سازگار نبوده است. کورش پس از فتح بابِل، مردم بتپرست را به نام آزادی عقیده در بتپرستی خود آزاد گذاشت و این یعنی آزادی عقیده به سبک غربی، در حالی که ابراهیم خلیل علیه السلام در زمانی که مردم از شهر خارج شده بودند وارد بتخانه شد و همه بتها را شکست مگر بت بزرگ و تبر را به گردن او انداخت و وقتی مردم از او سئوال کردند، گفت کار بت بزرگ است و باعث شد که مردم به فطرت الهی خود باز گردند، دست از بت پرستی برداشته به توحید باز گردند.
مطهری ادامه داد: پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز پس از فتح مکه اولین کاری که انجام داد این بود که وارد کعبه شد و همه بتها را به دست علی علیه السلام شکست. در واقع ابراهیم خلیل و پیامبر اسلام زنجیر عقاید خرافی را از دست و پای مردم زمان خود باز کردند و آنها را آزاد نمودند چون قصد استعمار آنها را نداشتند، اما کورش مردم بابِل را همچنان در زنجیر خرافات باقی گذاشت همچنان که ملکه انگلستان نیز در دوره استعمار هند وقتی وارد بتخانههای آن سرزمین میشد به نام آزادی عقیده بیش از خود هندیها به بتها احترام میگزارد، زیرا او بهتر از هر کس دیگر میدانست که اگر این زنجیرها از دست و پای مردم هند باز شود دیگر او نمیتواند این ملت را استعمار و منابع ثروت او را غارت کند.
در اینجا توجه جنابعالی را به سخن شهید آیتالله مطهری در کتاب آینده انقلاب اسلامی ایران جلب میکنم. گویی ایشان اینگونه انحرافات را پیشبینی میکردند.
ایشان در بحث آزادی عقیده و آزادی تفکر و فرق میان این دو می فرمایند: «عدهای میگویند ببینید ما چه ملتی هستیم! ما در 2500 سال پیش اعلامیه حقوق بشر را امضاء کردیم. کورش وقتی وارد بابِل شد، با اینکه خودش بت پرست نبود و تابع مثلاً دین زردشت بود، معذالک گفت تمام معابد بتپرستی که در اینجا هست محترم است. پس ما ملتی هستیم طرفدار آزادی عقیده. این بزرگترین اشتباه است. از نظر سیاسی هر چه میخواهید تمجید کنید زیرا اگر کسی بخواهد ملتی را به زنجیر بکشد باید تکیه گاه اعتقادی او را هم محترم بشمارد، اما از نظر انسانی این کار صد در صد خلاف است.»
اما سؤال من از جناب رئیسجمهور این است که آیا اصرارشما بر مطرح کردن مکتب ایران به جای مکتب اسلام به همان دلیلی نیست که آقای مشائی افاضه فرمودند که امروز در دنیا از مکتب اسلام نباید سخن گفت زیرا از اسلام برداشتهای مختلف وجود دارد، بلکه باید از مکتب ایران سخن گفت.
اینجانب برادرانه و مشفقانه به جناب عالی نصیحت میکنم که برخی مواضع شما که با اساس اسلام سروکار دارد مانند آنچه در مسأله عفاف و حجاب اتفاق افتاد و آنچه درموضوع مکتب ایران رخ میدهد و به رغم مخالفت علمای بزرگ بر آنها اصرار میورزید، جایگاه شما را در میان توده مردم و اقشار متدین تنزل خواهد داد و تا حدودی تنزل داده است. رأی مردم به شما رأی به اسلام و حمایت از رهبری است، اگر بر اینگونه مواضع خود پافشاری کنید بهزودی پایگاه مردمی خود را از دست خواهید داد و به اقشار سهلانگار نسبت به دین نیز نمیتوان تکیه کرد.