آفتابنیوز : آفتاب: ژوزه ساراماگو، برنده فقید جایزه نوبل ادبیات با مجموعهای از خاطراتش از کودکی و بزرگسالی به دنیای ادبیات بازگشت.
در این کتاب خاطرات با عنوان «خاطرات کوچک» شاهد احیای دو زندگی هستیم. اولی زندگی پسرک بچه مدرسهای کنجکاو و متفکر، گشت و گذارش در مزارع زیتون و بیدار شدن حساسیتش به کلام و داستان. دومی که حس کنجکاوی خواننده را بیشتر برمیانگیزد خاطرات ساراماگو، نویسنده مطرح پرتغالی است.
این برنده نوبل ادبیات ژوئن پیش درگذشت، اما نوای «خاطرات کوچک» چنان نزدیک، مهربان و سرشار از محبت نسبت به کودکی نویسنده است که خواندن کتاب را شبیه همنشینی با پدربزرگی خوشسخن میکند.
نثر این کتاب محاورهای و تودرتو است و مدام بین خانه محقر پدر بزرگ مادری در روستای کوچک آزینهاگا و خانههای پدر و مادر نویسنده در لیسبون در رفت و آمد است.
این روش نامتعارف گاه بسیار جذاب میشود مانند: جایی که پس از یادآوری خاطره تحقیر شدن در یک رابطه عاطفی ساراماگو ناگهان پاراگراف بعدی را چنین آغاز میکند: «هیچ وقت ماهیگیر خوبی نبودم...». این میانپرده ماهیگیری به نوبه خودش با خاطرهای نامربوط از یک «زن خیاط» دنبال میشود. «زن خیاط» نامی بوده که مادر ساراماگو به نوعی کرم درختی داده است.
این رویکرد تکهتکهای خودش یادآور ذات غیرقابل پیشبینی به ذهن رسیدن خاطرات است. به قول ساراماگو: «تصاویر، کلمات، بارقهها و چهرههایی خاص... به سمت ما بازمیگردند.» و هیچ توضیحی نیز وجود ندارد. «ما آنها را فرانمیخوانیم، فقط وجود دارند.»
درنتیجه میتوانیم به صحت این خاطرات شک کنیم، حتی او در جایی به خاطرهای احساسی بازمیگردد تا سن و سالش را تصحیح کند:«احتمالا شش ساله بوده نه آنطور که قبلا گفتم یازده ساله!». ساراماگو این تبصره را با زبان محاوره خاتمه میدهد: «باری، حالا که جمع و جورش کردم و بار اشتباه از وجدانم برداشته شده میتوانم ادامه دهم.»
گفتن «بار اشتباه» برای مسئلهای چنین کوچک و همچنین لحن خودمانی ساراماگو نشان از صداقت تمام و کمال او به عنوان یک نویسنده دارد.
پشت جلد کتاب آمده است: «بگذار کودکیت راهنمایت باشد.» و به نظر میرسد این جمله چراغ راه ساراماگو در نوشتن «خاطرات کوچک» بوده است: سادگی و معصومیتی کودکانه در ذهن پیرمردی دانا جولان میدهد.
این کتاب به قیمت 22 دلار توسط نشر هاتون میفلین هارکرت در 192 صفحه به چاپ رسیده است.