آفتابنیوز : آفتاب -حجت الاسلام علی عسگری(نماینده سابق مشهد و خادم بارگاه ملکوتی حضرت رضا(ع): نقد محتوایی سریالهای پخش شده از صدا و سیما توسط دانشپژوهان حوزههای علمیه و تلاش فرهنگی و مطالعاتی برای پویش، تصحیح و بازاندیشی، ضرورتی انکارناپذیر است. در همین راستا بازنگری فیلمهای دینی، مربوط به تاریخ اسلام و معارف مکتب اهل بیت (علیهم السلام) مهمترین وظیفه روحانیت است.
اینجانب به مثل دیگر طلاب حوزههای علمیه، نگارش یادداشت و سطور پیش روی شما خوانندگان محترم و عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) را از باب انجام تکلیف و رسالت دینی خود، ضروری دانستم و با توجه به مطالعات دینی و کسب اطلاع از طریق تضارب فکری اندیشمندان مسلمان در کنگره جهانی حضرت رضا (علیه آلاف التحیة و الثناء) و مشورت با کارشناسان دلسوز صدا و سیما، سالها پیش از این به نقد محتوایی فیلم امام رضا (علیه السلام) با عنوان سریال «ولایت عشق» اقدام نمودم.
ابتدا سعی کردم خلاصه مطالعه و برداشتهای آزاد و شخصی خود را از متن فیلمنامه در روزهای آغازین، شروع فیلمبرداری سریال، خدمت نماینده محترم رهبری و تولیت عظمای آستان قدسی رضوی (آیتالله واعظطبسی «دامت برکاته») تقدیم دارم. این اقدام بنده در آن زمان به طور طبیعی رهنمودهای سازنده، ضروری و به موقع معظم له را در پی داشت و بنا به دستور ایشان، قائم مقام تولیت آستان قدس رضوی با ریاست وقت صدا و سیما، جناب آقای دکتر لاریجانی مذاکره و مکاتبه کرد و پیگیریهای به عمل آمده باعث گردید مدتی فیلمبرداری سریال متوقف گردد.
در آن مقطع، کارگردان محترم، جناب آقای مهدی فخیمزاده، برای مذاکره به مشهد و پایبوسی مضجع شریف حضرت رضا (علیه السلام) ولینعمت همه ما ایرانیان مشرف شد و از طریق یکی از دربانان حرم مطهر، آقای نعیمآبادی در آسایشگاه خدام، ملاقات آقای کارگردان و تنی چند از منتقدین کاری سریال در یک فضای بسیار صمیمی با بنده حاصل شد.
در آن جلسه، با توجه به مذاکرات سازندهای که صورت گرفت، تصمیم کارگردان محترم سریال این شد که حتیالمقدور اصلاح مناسب و خوبی در این کار خداپسند صورت بگیرد. فراموش نمیکنم، در موقع خداحافظی، آقای فخیمزاده، رو به ضریح و قبر مطهر و نورانی حضرت رضا (علیه السلام) کرد و گفت: «یا امام رضا (ع)! کمک بفرمائید و عنایت کنید این پروژه و سریال مربوط به زندگی سرشار از معنویت شما، به سرانجام برسد و ما از شرمندگی عاشقان شما خارج شویم. پس از آن من فلان باشم که سر به سر شما و اجداد پاک و معصوم شما بگذارم.» بنده عرض کردم: «نگران نباشید، انشاءا... به کمک حضرت کار و تصمیم مورد نظر شما و صدا و سیما به سرانجام خواهد رسید.» و ایشان از آن جهت که بازیگر نقش «شمر» در سریال «تنهاترین سردار» بودند، خطاب به بنده فرمودند: «هیچ میدانی که شما نان «شمر» را آجر کردهای و فعلاً فیلمبرداری متوقف شده است؟!» عرض کردم: «حتم بدانید خیریتی در این کار بوده است و... .»
در هر حال، بعد از فراز و فرودهای زیاد، تلاش آقای فخیمزاده و عوامل دستاندرکار سریال به بار نشست و از سیمای جمهور اسلامی ایران پخش شد و تعریفها و تجلیلهایی هم به ویژه در ایام ولادت حضرت و جشنوارههای امام رضا (ع) از این اقدام فرهنگی صورت پذیرفت. با این حال، از نظر محتوی، نقصها و ایرادهایی پس از پخش سریال، مورد نظر این کمترین خادم بارگاه ملکوتی حضرت قرار گرفت که طرح آن خالی از لطف نیست؛ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
1. ضعف کارشناسی دینی و نبود یک تحلیل جامع از تفکر دینی مربوط به دوران حضرت رضا (ع): به نظر میرسد تعجیل کارگردان محترم و صدا و سیما برای ساخت در این رابطه مزید بر علت بوده است. چیزی که در ضمن پاسخگویی آقای فخیمزاده به منتقدین به طور تلویحی مورد پذیرش قرار میگیرد. ایشان به طور مکرر اعلام کرده که کارشناس و مجتهد مسائل دینی و سیره ائمه معصومین (علیهم السلام) نبوده و نیست و فرصت زیادی هم برای رجوع به همه بزرگان دینی شیعی نداشته است. در حالی که به عنوان مثال در نقطه مقابل این موضوع و پاسخ ایشان، مصطفی عقاد در رابطه با فیلم «محمد رسولالله (صلی الله علیه و آله)»، میگوید: «به جهت حساسیت موضوع، تحقیق و نگارش فیلمنامه و سناریو، 6 سال به طول انجامید و پس از آن علمای دانشگاه الازهر مصر و در کنار آنان، علمای شیعه لبنان با وسواس و دقت زیاد و تحسینبرانگیزی در مورد فیلمنامه و محتوای آن اظهارنظر کردند و وقتی موشکافیها و کارشناسیهای لازم انجام شد، با توجه به همه کارشناسیهای یاد شده، اقدام به تولید صورت گرفت.»
2. نظر به آن چه که گفته شد، چون در سریال تعریف درست و جامعی از ولایت و سیاست دینی حاصل نیامده است و جاذبههای ظاهری و جذب مخاطب بیشتر مورد نظر بوده، علیرغم عنوان سریال که «ولایت عشق» نامیده شده است، ولایت امام معصوم پاک (علیه السلام) که عالیترین و بهترین نماد مربوط به عشق الهی است، با کمال تأسف در بخش وسیعی از سریال مغفول واقع شده و شروع سریال با مرگ هارون، چهره نابکار عباسی، کلید خورده و عزاداری ناشی از فوت خلیفه عباسی، به تصویر کشیده شده است و بخش قابل توجهی از مهمترین پلانهای سریال، در خدمت جلوههای ویژه مأمون و سیاست تزویز و حقبهجانب او قرار دارد.
سوال و نقدی که در این ارتباط در ذهن هر بینندهای نقش میبندد، این است که جلوهگری و اسبسواریهای خانم لادن طباطبایی و دوست همراهش چه ربطی به ولایت عشق و فرهنگی دینی آن روز دارد؟!
3. در سریال، زندانیان و مبارزین نستوه علوی، با وضع کثیف، ژولیده و شبیه وحشیها به صورت نامطلوبی به تصویر کشیده شدهاند و هنگامی که زندانبانان قرص نانی به سوی آنها پرتاب میکنند، یک باره هجوم میبرند و از هم چنگ میزنند و...؛ این بخش سریال از آن جهت که افراد آزاده، عدالتخواه و مبارز را به سخره گرفته و دینباوری آنان را زیر سؤال برده است، از قسمتهای پر ابهام است.
4. عنصر ایرانیت در سریال بیشتر از گرایش و علاقهمندی وسیع مردم به اسلام و اهل بیت رسول خدا (ص) منظور نظر قرار گرفته؛ در پلان مربوط به شهر نیشابور، بیان حدیث سلسله الذهب و نحوه پردازش آن در فیلم، دچار تحریف است در حالی که اگر این اتفاق پیش آمده در مسیر سفر حضرت به خوبی به تصویر کشیده میشد، میتوانست عنصر اسلامیت و ولایت دینی را عینیت ببخشد.
5. در مورد جریان ولایتعهدی امام رضا (علیه السلام)، به دو جریان اجبار و عمل به تکلیف در کنار هم پرداخته شده است و با استناد به یک مأموریت از پیش طراحی شده و پیشفرض ذهنی، اجبار و تقدیر مطلق و غیرقابل انعطافی به نام دین به بیننده القاء میشود. این حالت قَدَری مسلکی که امام معصوم (ع) را فردی منفعل، تسلیم و... معرفی میکند، به عجز کارگردان و فیلمنامهنویس دلالت دارد و نشان میدهد قدرت تحلیل فلسفه پذیرش ولایتعهدی را نداشته و دلایل استوار و عقلپسند موضوع و مسأله، قابل دفاع بودن پذیرش ولایتعهدی، آثار و برکات مثبت اقدام و حرکت امام(ع) در این رابطه و بسیاری از ابعاد فکری و سیاسی حضرت در سریال مبهم باقی مانده است.
و ای کاش عوامل دستاندرکار سریال و دوستان صدا و سیما در این رابطه به مطالب و سخنان سنجیده و تحلیل جامع رهبر معظم انقلاب اسلامی که در کنگره جهانی حضرت رضا(ع) ایراد گردیده و از تلویزیون نیز پخش شد، دقت میکردند و یک چنین اشتباهی در حوزه فکری شیعه که با عالم آل محمد(ص) بودن امام رضا(ع) منافات دارد، صورت نمیگرفت.
6. اقدامهای فرهنگی، آگاهیبخشی و بسیار مؤثر حضرت رضا(ع) در دوران حضور ایشان در مدینه و قبل از هجرت به خراسان و مرو، در سریال مورد غفلت واقع شده است. قلب واقعیت و دردآور بودن موضوع و مطلب آن گاه در سریال آشکار میشود که فرستاده مأمون به مدینه، در مورد فعالیتهای امام(ع) چنین اظهار میدارد که: «علی ابن موسی الرضا(ع) نه تنها علیه حاکمیت غاصب و ظالمانه دستگاه خلافت عباسی دست به حرکتی نزده و مجاهدتی نداشته است بلکه در ساکت کردن افراد ناراحت و معترض نیز نقش مؤثری داشته است.»
این گزارش مأمور خلیفه عباسی، هر چند که از باب رعایت تقیه ممکن است امکان توجیه پیدا کند ولی فعالیتهای مبارزاتی، تشکیلاتی و امیدبخش حضرت برای مردم که دلیل مهم نگرانی خلیفه است و او آن را کتمان نکرده و حضرت را به همان دلیل و دلایل دیگر در مضیقه قرار داده است، چیزی است که پردازش درستی از آن به عمل نیامده و ابعاد مهم، اثربخش و جهتآفرین آن در سریال به تصویر کشیده نشده است؟!
آیا عوامل دستاندرکار سریال و کارگردان محترم، خواستهاند بگویند امام رضا (ع) دارای مرام و مذهب فردی بوده است و به مسئولیتهای اجتماعی و خطیر سیاسی ابداً کاری نداشته است؟ چیزی که متأسفانه در پرداختن به شخصیت آذردخت همسر فضل ابن سهل، ابن عقیل و هشام بن ابراهیم و پر رنگ کردن آنها به جای چهرههایی مثل فضل بن شاذان، دعبل خزاعی، شاعر حماسهسرای مبارز و دهها چهره از جان گذشته و مبارز دیگر در کنار حضرت، در ذهنها تداعی شده است.
7. در مورد مسیر سفر حضرت رضا (ع) از مدینه به خراسان و اتفاقهایی که در این مسیر طولانی به وقوع پیوسته، سخنهای زیادی گفته شده است که سریال در این رابطه سکوت کرده و فقط جریان حضور حضرت در نیشابور مهد علم و پایتخت فکری ایرانیان مسلمان مورد توجه قرار گرفته است آن هم ناقص و تحریفآمیز؟! و چون کارگردان محترم شاید خواسته آن حضرت را در این شهر و در میان حلقه باشکوه مردم، خاکی و مردمی نشان دهد کجاوه و هودج زرین حکومتی را از بخش مهم پلان ارائه حدیث سلسلة الذهب حذف کرده، این کار و اقدام ایشان، مصداق بارز اجتهاد در برابر نص است. اتفاقی که موارد آن در کم توجهی و کم دقتی در رابطه با حفظ امانت و تراث ائمه(علیهم السلام) و از آن جمله امام رضا(ع) کم هم نبوده است؟!
8. در پرداختن به موضوع شهادت حضرت رضا(ع) و پیام بسیار اثربخش آن، غفلت بزرگی صورت پذیرفته است. حضور زنان نوغان در مراسم باشکوه تشییع پیکر حضرت و گل باران نمودن پیکر پاک و مطهر ایشان که با ابراز عشق و عقیده پاک مردم ولایتمدار خراسان همراه بود و سکوت ناپسند و بهتآور سریال در این رابطه، هیچ توجیهی ندارد و میتوان گفت که قطعه مهمی از تاریخ حیاتآفرین و نویدبخش شیعه و امام رضا(ع) در آن به نیسان و فراموشی سپرده شده است؟! به طوری که نتیجهگیری و حرکت هدفمند سریال را با کاستی مواجه ساخته است.
در هر حال هم چنان که در شروع این نقد کوتاه اشاره شد، آغاز و پایان سریال دارای نقص فاحش است. شروع سریال به مرگ هارون و عزاداری بنی العباس و انسانهای به ظاهر مسلمان و دو رو، برای او اختصاص داده شده و جنگ قدرت بین امین و مأمون؛ که در این بخش طولانی و مهم از حضور داهیانه و هدایتگرانه حضرت رضا(ع) خبری نیست در حالی که میشد به عنوان افشای ماهیت پلید هارون و بنی العباس، شروع سریال با ارائه تصویر از شهادت مظلومانه امام موسی کاظم(ع) به انجام میرسید؟! و پایان سریال هم به پیروزی قاطع حضرت رضا(ع) و نقش مؤثر ایشان در بیداری اسلامی و حقیقت ناب دینی و ایمان و وفاداری مردم میپرداخت و مهمترین قطعه فیلم که تشییع باشکوه مردم و عشق زایدالوصف آنها به حضرت قرار داده میشد.
کوتاه سخن اینکه، به نظر میرسد علیرغم تعریف و توصیفها، این سریال از آغاز و پایانش نمونه روشنی از مظلومیت امام غریب و معصوم مدفون در خراسان است. کسی که سایه لطف خدا محسوب میگردد و بسیار رئوف و مهربان است و چشم امید منتظران به آستان مقدس اوست و مشهد او ملجأ و مقام لطف الهی است.
امید آن که با ظهور فرزند بزرگوارش حضرت مهدی (ارواحنا فداء) پرده از مظلومیت او و اجدادش برداشته شود.
انشاءا...