آفتابنیوز : آفتاب: سایت تابناک در رابطه با طرح ضربتی خودکفایی بنزین با سیروس سازدار نماینده مرند و عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی گفتو گو کرده است. بر اساس گزارش این سایت تولید بنزین به منظور خودکفایی تنظیم و تهیه شده و روزنهای برای این است که کشور در سایه تهدید قرار نگیرد اما به اذعان متخصصان این راهکار، موقتی بوده و سازمانهای مربوطه باید تلاش کنند تا با روشهای متدوال و مقرون به صرفه در بازه زمانی مشخصی کشور را از واردات بنزین خودکفا کنند. اما درمیان برخی افراد که این استراتژی را دایمی دانسته و بدون در نظر ضرورت برنامهریزی بلندمدت موضع گیری می کنند.
متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:
کشور ما توسط متخصصان داخلی در یک طرح ضربتی در زمینه تولید بنزین به خود کفایی رسید. این فرآیند را چگونه ارزیابی میکنید؟ در شرایط عادی این کار نباید انجام گیرد همانطور که در گذشته نیز انجام نمیشد. اما وقتی دنیا کشور ما را در محاصره اقتصادی و سیاسی قرار داده است تولید بنزین می تواند تحت نظر متخصصین به طور موقت صورت گیرد اما برای بلند مدت باید برنامهای برای افزایش ظرفیت تولید بنزین داشته باشیم. روند کنونی تنها برای کوتاه مدت می تواند توجیه داشته باشد اما از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست. بنزین تولیدی کشور استاندارد نیست، حتی برای افزایش کیفیت آن ۲۰میلیون لیتر بنزین وارداتی را با بنزین تولید داخل مخلوط میکردند.
این سوال مطرح است که چرا میگویند بنزین را تحریم میکنیم ولی گازوئیل را تحریم نمیکنند؟ این برای تبلیغات روانی است، به این دلیل که مردم به بنزین بیشتر از گازوئیل نیاز دارند و میخواهند جو روانی ایجاد کنند.
اما مشکل کار جای دیگری است، زمانی بحث واردات گوشت مطرح بود و میگفتند آیا این گوشتها ذبح شرعی شدهاند یا نه، اما نمیپرسیدند که اصلا چرا گوشت وارد میکنیم. اصل را رها میکنند و به فرع میچسبند. باید پرسید اصلا چرا بنزین وارد میکنیم؟ باید پرسید چرا کشوری که صد سال است نفت تولید میکند، نمیتواند بنزین مورد نیاز خود را تولید کند؟ یا اینکه چرا نمیتواند بنزین استاندارد و باکیفیت تولید کند؟ باید چنین سوالاتی پرسیده شود.
چه علتی باعث شد تحریم شویم؟ آیا واقعاً سیاست عاقلانهای در پیش گرفتهایم؟ اگر در عرصه بینالملل با کشوری مشکل داشته باشیم باید با تدبیر عمل کنیم. مطرح کردن مسائلی چون هولوکاست و یا مسائلی اسن چنینی چه سودی به حال کشور دارد؟ چرا هیچ زمانی مانند امروز، اسرائیل مورد پشتیبانی دنیا نبوده است؟ البته در این میان امداد الهی به کمک مردم فلسطین و مسلمانان آمد و ترکیه به میدان آمد و اسرائیل به کشتیهای ترکیه حمله کرد و تمام دنیا این حمله را محکوم کرد. الان اسرائیل پشتیبانی ملتهای دنیا را دارد. به چه دلیل؟ به دلیل افراطگریهای کشور ما. چرا؟ این همه مصاحبه در مخالفت با این امر چه سودی داشته است؟ دنیا را بر علیه خود بسیج کردهایم . چرا باید این گونه باشد؟
چرا پس از گذشت این همه سال نتوانستهایم بنزین مورد نیاز خود را تولید کنیم؟ دانش نداریم؟ بودجه نداریم؟ چرا به جای طرح اینگونه مسائل ظرفیت پالایشگاهها را بالا نمیبریم؟ چرا طرح پالایشگاه خلیج فارس اجرا نمیشود؟ وقتی بلوف میزنند که اتوبان حرم تا حرم ساخته میشود، اگر بودجه داریم چرا پالایشگاه احداث نمیکنند؟ چه مقدار از راهها و جادههای کشور باقیمانده و راهاندازی نشده است؟ گفتهاند می خواهیم آب دریای خزر را به سمنان بیاوریم. چگونه؟ چرا توقعات بیجا ایجاد میکنید؟
با توجه به چشم اندازهای پروژه پارس جنوبی، عملکرد ایران در این میدان گازی مشترک چگونه است؟ ۲۸فاز پارس جنوبی باید تا سال ۱۴۰۰ باید به بهرهبرداری برسد. با این حال از برنامه عقب هستیم و با هر روز دیرکرد این پروژه یک میلیون دلار منفعت را از دست میدهیم در حالیکه قطر از میادین مشترک بهرهبرداری میکند. عنوان میکنند که روند کار خوب است. پروژهها را چند بار افتتاح میکنند؟ چرا هیچ بروندادی ندارند؟
۸ فاز اول پارس جنوبی به بهرهبرداری رسیده است. فاز ۱، ۸۳ ماهه به اتمام رسید و در آن زمان مشکلات و تحریمهای امروز وجود نداشت. فاز ۲ و۳ ، ۶۶ ماهه به پایان رسید که پیمانکاران آن خارجی بودند. فاز۴و۵ ، ۶۵ ماهه و فازهای ۶و۷و۸ ، ۹۰ ماهه به اتمام رسید. اما فازهای ۹ و ۱۰ که از سال ۸۱ آغاز شده، با گذشت ۸ سال پیشرفت کار ۹۶ درصد است و این فازها به بهرهبرداری کامل نرسیده است و هر روز تاخیر باعث از دست رفتن سرمایه کشور است. این طور نیست که اگر از مخازن بهرهبرداری نکنیم، این ذخایر برای ما باقی خواهد ماند زیرا قطر که ۱۱ سال زودتر از ما بهرهبرداری از این مخازن را شروع کرده است و الان نیز بیش از ۲ برابر ما از این مخازن بهرهبرداری میکند.
بیم این میرود که اگر با این سرعت به پیش برویم پس از اتمام این پروژهها چیزی در مخازن وجود نداشته باشد، به این دلیل حتی یک روز تاخیر قابل پذیرش نیست.
فازهای ۱۵و۱۶و۱۷و۱۸ ، ۵۰ درصد و فاز ۱۲ که از سال ۸۴ شروع شده است ۳۲ درصد پیشرفت فیزیکی دارد. چرا در تکمیل این فازها تسریع نمیکنند؟ اگر این فازها به بهرهبرداری برسند میتوان در حدد ۱۵۰ میلیون لیتر از این مخازن برداشت کرد. به جای این کار فازهای ۲۲و۲۳و۲۴ را شروع کردهاند و میخواهند آن را ۳۵ ماهه بسازند. امیدواریم که ساخته شود. ولی بهتر نیست کمی با مدیریت منابع مالی و انسانی سیاستگزاری کنیم.
اگر در شرایط حاضر تمرکز و سرمایه خود را روی فازهای نیمه تمام قرار دهیم بهتر است یا اینکه منابع را صرف ایجاد فازهای جدید کنیم؟ اگر نسبت به امکانات خود پیش میرفتیم و برنامهریزی میکردیم تاکنون پروژهها به پایان رسیده بود در حالیکه الان زمان قرارداد پروژهها به پایان رسیده است. علت این مشکلات این است که برنامهریزی استرتژیک و بلندمدت وجود ندارد و تصمیمگیریها لحظهای است.
برنامهریزی استراتژیک برای بهرهبرداری از مخازن نفت و گاز در کشور وجود ندارد. اگر غیر از این است وزارت نفت اعلام کند و بر اساس آن نیز به پیش رود. عملکرد وزارت نفت باعث شده است که در برداشت از مخازن نفت و گاز مشترک از رقبا عقب باشیم.
استرتژی برداشت از مخازن آزادگان و مجنون چیست؟ پس از ۴سال دیگر عراق کجا خواهد بود و ما کجا؟ آقایان ادعا میکنند برنامه ریزی استراتژیک دارند. پس چرا چیزی ارائه نمیدهند؟ چرا مجلس را در جریان امور قرار نمیدهند؟ چرا از ظرفیت کشور استفاده نمیشود؟ وضعیت متخصصین وزارت نفت چگونه است؟ چرا از توان فنی متخصصین داخلی استفاده نمیشود؟ آیا مدیریت وزارت نفت، انگیزشی است؟ وزارت نفت برای نگهداشتن متخصصین چه برنامهای دارد؟
متخصصین شرکت نفت یک روزه تربیت نشدهاند. اگر واقعا می خواهیم کاری انجام دهیم ابتدا باید سرمایه انسانی داخلی را بسیج کنیم.
آیا شیوه مدیران شرکت نفت، جذب حداکثری متخصصین نفت است؟ به نظر من که اینگونه نیست. مشکل وزارت نفت نیروی انسانی و مشکل مدیریتی است که ابتدا باید این مشکل را برطرف کرد. درست است که باید به دنبال منابع مالی بود اما تکلیف منابع انسانی چه می شود؟ آیا برای نگه داشتن متخصصین تلاشی میشود؟
چرا نمیتوانیم با استفاده از نیروی داخلی پالایشگاه بسازیم و همچنان نیازمند متخصصین خارجی هستیم؟ صد سال است که نفت تولید میکنیم ولی از لحاظ تجهیزات نفتی عقب هستیم. باید پرسید که چرا پس از ۱۰۰سال تولید نمی توانیم تجهیزات مورد نیاز خود را تولید کنیم؟ چرا باید وابسته باشیم؟ در این ۳۰سال چه برنامهای برای قطع وابستگی داشتهایم تا امروز خودکفا باشیم؟ در حالی که تولید تجهیزات در داخل کشور حتی میتوانست اشتغال ایجاد کند و قسمتی از مشکل بیکاری را حل کند.
امروز هم از نظر تجهیزات و هم از لحاظ نیروی انسانی وابسته ایم. باید برنامه داشته باشیم و در نیروها انگیزه ایجاد کنیم و نیز رویکرد تولید در داخل داشته باشیم. در مواردی که به نیروهای داخلی و متخصصین فرصت داده شده است این نیروها توانایی خود را نشان دادهاند. بیش از ۸۰ درصد اقتصاد کشور به نفت وابسته است. آیا نباید در این زمینه پیشرفت کنیم؟ چه وقت میخواهیم در تولید نفت و گاز و حفاظت از مخازن روی پای خود بایستیم؟
مراحل تدوین اساسنامه شرکت نفت در چه مرحلهای است؟ از سال ۵۸ شرکت نفت اساسنامه خود را ارائه نداده است و با گذشت ۳۰سال این شرکت هنوز اساسنامه ندارد. وزیر نفت هم که حقوق خود را از شرکت نفت میگیرد.
پس از انقلاب، انفال باید در اختیار حاکمیت قرار میگرفت نه اینکه در اختیار یک شرکت باقی بماند.
وزیر نفت مسئول صیانت از مخازن و حفظ محیط زیست است. در حالی که مجموعه کوچکی برای شرکت نفت تصمیمگیری میکند و حاکمیت نقشی در این تصمیمات ندارد.
شرکتها باید زیر نظر شرکت نفت باشند در حالیکه شرکت نفت همه کاره است و هر کاری که بخواهد انجام میدهد. پس نظارت حاکمیتی چه میشود؟چرا شرکت نفت بر اساس اساسنامه زمان طاغوت اداره میشود؟ آیا اهداف آن زمان با اهداف جمهوری اسلامی یکسان است؟ پس چرا وزارت نفت تشکیل شد؟ انفال در اختیار افراد خاصی است و هرگونه که بخواهند عمل میکنند و پس از گذشت ۳۰سال نظارتی بر آن وجود ندارد.