آفتابنیوز : آفتاب: درآستانه سالگرد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، معصومه ابتکار از دانشجویان فعال در جریان تسخیر سفارت آمریکا در سال 1358 نگاه واقع بینانه نسبت به واقعه 13 را مورد تاکید قرارداد و گفت: در بین تسخیر کنندگان کسی را نمیشناسم که پشیمان باشد.
ابتکار بامورد توجه قرار دادن نقش دانشجویان در جریان تسخیر سفارت آمریکا در 13 آبان 1358 اظهارداشت: «اگر بخواهیم درک درست و همه جانبهای از این واقعه داشته باشیم، در ابتدا بایستی فضای آن دوران را به خوبی درک کنیم و ببینیم در چه شرایط دانشجویان به چنین تصمیمی رسیدند و اصلا چرا دانشجویان در این مسیر گام برداشتند.»
وی خاطرنشان کرد: «این واقعه زمانی رخ داد که هشت ماه از انقلاب گذشته بود و در واقع انقلاب عظیم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در کشور رخ داد ،ساختارها هنوز آشفته بود و فقط یک دولت موقت وشواری انقلاب شکل گرفته بود. دراین زمان بسیاری از ساختارهای سیاسی همچون مجلس شکل نگرفته بود، ونگارش قانون اساسی کامل نشده بود. به همان ترتیب بحث دولت، دستگاههای امنیتی و انتظامی و اطلاعاتی همگی در وضعیت آشفته ای قرار داشتند و اگرچه کار و تلاش صورت میگرفت، ولی هنوز تا استقرار یک وضعیت با ثبات و تسلط بر تمام مسایل فاصله زیادی وجود داشت.»
این عضو بنیاد باران با بیان اینکه دانشجویان متوجه چنین اوضاعی بودند، خاطرنشان کرد: بعد از انقلاب باتوجه به اینکه فضای نسبتا آزادی در دانشگاه به وجود آمد، طی آن تمام گروهها فرصت داشتند، دیدگاههای خود را مطرح کنند، تقریبا برای همه این گروهها چه گروه دانشجویان مسلمان و چه گروه های دیگر که فعالیت داشتند، این پرسش مطرح بود که آسیب پذیری یک انقلاب از کجا شروع میشود ؟
ابتکار گفت: «درآن زمان دانشجویان بحث می کردند که چه تهدیداتی فراروی جریان انقلاب قرار خواهد گرفت. همه نیز براین نکته واقف بودند، آمریکا که منافع خود را در منطقه و ایران از دست داده است، نپذیرفته که چنین انقلاب بزرگی منافعش را در منطقه تهدید کند، بنابراین به نوعی به دنبال راهحلی بود که رژیم مورد نظر خود را به عرصه بازگرداند.»
این عضو عضو بنیاد باران گفت: «از طرفی ما در ایران تجربه تلخ 28 مرداد 1332 را پشت سر گذرانده بودیم و به چنین تجربهای اشاره میشد و اگر چه نسل ما در آن دوران حضور نداشتند، ولی پدران ما آن دوران را مورد توجه قرار میدادند، چنانچه پدر من مرحوم دکتر تقی ابتکار که استاد دانشگاه تهران بود، شرایط سالهای 1332 و اتفاقاتی که در آن دوران افتاده بود را تعریف کرده و گفته بود که چطور در اثر غفلتی که پیش آمد آمریکا توانست با یک کودتا نهضت ملی دکتر محمد مصدق که نخست وزیر قانونی کشور بود، را از میان براداشته و کلا کشور را از مسیر توسعه ،پیشرفت و مردمسالاری به سمت 25 سال دیکتاتوری و استبداد سیاه ببرد و همه اینها مسایلی نبود که دانشجویان به راحتی از کنار آن عبور کنند.»
ابتکار ادامه داد: «دانشجویان در مقطعی احساس میکردند که آمریکا برنامه هایی از این دست را برای ایران خواهد داشت، به ویژه اینکه چند سال قبل از آن، در شیلی چنین برنامهای را برای حکومت آلنده پیاده کرد. بنابراین دانشجویان تکرار تاریخ، تاریخ معاصر را مقایسه میکردند و می دانستند که چنین خطری وجود دارد، بنابراین دانشجویان مسلمان دور هم جمع شدند و براساس این شرایط به این نتیجه رسیدند که باید یک حرکت اعتراضی قوی انجام شود.»
وی در ادامه با اشاره به فضای رسانهای که عمدتا در سطح بینالمللی وجود داشت و غلبه رسانهها از سوی غرب بود، گفت: «دانشجویان در این راستا می خواستند انحصاری که علیه ایران شکل گرفته بود را بشکند و توجه مجامع بینالمللی که متاسفانه به ملت ایران و اتفاقات رخ داده در کشورمان نگاهی نداشتند را جلب کند و بر این اساس دانشجویان تصمیم گرفتند بدون خشونت و اسلحه به شکل اعتراضی و کاملا مسالمتآمیز این اقدام را انجام دهند.»
ابتکار همچنین درباره میزان استقلال دانشجویان در واقعه 13 آبان نیز اظهار کرد: «در این جریان ابتدا تمام نمایندگان دانشجویان مسلمان و انجمنهای اسلامی که آن زمان در تحکیم وحدت نیز نماینده داشتند، از سوی 6 دانشگاه اصلی تهران شامل دانشگاه تهران، شهید بهشتی، صنعتی شریف، پلی تکنیک، علم و صنعت و تربیت معلم دور هم جمع شدند و موضوع را به بحث گذاشتند و کاملا مساله محرمانه تلقی میشد و به هیچ عنوان قرار نبود موضوع به بیرون انتقال پیدا کند، چرا که امکان داشت گروههای دیگر این برنامه را خراب و یا اینکه پیشدستی کنند، کما اینکه گروههای چپ و چریکهای فدایی خلق قبل از این چنین اقدامی را انجام داده بود.»
وی با تاکید بر اینکه چنین تصمیمی کاملا دانشجویی بود به دلائل مخالفت نمایندگان دانشگاههای علموصنعت و تربیت معلم اشاره و اظهار کرد: «امروز هم هرگز نمیتوان دروغ گفت و انکار کرد و گفت که دانشجویان با امام هماهنگی نکردند و امام موافق نبود.»
این عضو بنیاد باران حرکت دانشجویان در این راستا را هوشیارانه توصیف و اظهار کرد: «دانشجویان معتقد بودند اگر امام(ره) مخالف این موضوع باشند، به مجرد اینکه اعلام کنند از انجا خارج میشوند ،مساله مهم این بود که نامی که دانشجویان برای خود انتخاب کردند (دانشجویان مسلمان پیرو خط امام) حاکی از این بود که دانشجویان، مسلمان هستند و خط و مشی امام(ره) را قبول دارند،ضمن اینکه با سیاستهایی که بعد از آن پیگیری کردند، به هیچ عنوان اجازه ندادند گروههای سیاسی و احزاب از این حرکت بزرگ وجنبش دانشجویی به نفع خود، بهرهبرداری کنند؛ چرا که به هر ترتیب چه گروههای چپ همچون سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و چه احزاب در قدرت مثل حزب جمهوری اسلامی علاقه پیوستن به این جریان را داشتند، ولی دانشجویان به هیچ وجه اجازه بهرهبرداری سیاسی را به گروههای سیاسی نمیدادند؛ چرا که معتقد بودند این حرکتها جریانی است که باید به نفع ملت انجام شود و به هیچ عنوان نباید دستخوش بازیهای سیاسی قرار بگیرد.»
ابتکار همچنین درباره نقش روحانیت نیز در این حرکت هم گفت: «براساس شرایط، اقای موسوی خویینیها که سابقه خوبی با دانشجویان داشتند و دانشجویان میدانستند که ایشان ارتباط مستقیمی با مرحوم حاج احمد آقا و حضرت امام(ره) داشتند، به عنوان رابط و شخصی که تا پایان راه همراه امین و دانشجویان بودند ،نقش تاثیرگذاری داشتند.»
وی گفت: «همچنین اصل این حرکت که شاید شکل دیگری به این جریان اعتراضی داد، حمایت خود امام (ره)از این جریان بود، چنانچه امام(ره) این حرکت را انقلاب دوم نامیدند و به این جمع دانشجویان اعتماد کردند و باعث شدند انسجام و وحدت ملی پشت سر این حرکت شکل بگیرد و عملا کشور یک بار دیگر بتواند در مقابل مشکلاتی که میرفت ا نقلاب را از پای در بیاورد با یک روحیه بلند ایستادگی کند و یک حرکت رو به رشدی دنبال کند.»
ابتکار در ادامه در بیان ارزیابی خود از میزان شعاری و یا واقعی بودن جریان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا نیز اظهار کرد: «من اصلا فکر میکنم هم اکنون که در سی و یکمین سال این واقعه قرار داریم، باید این فرصت را فراهم کنیم که به این موضوع واقع بینانه نگاه شود. به این مفهوم که هم هزینهها و هم دستاوردها دیده مورد توجه قرار بگیرند.»
وی افزود: «با نگاه واقعبینانه میتوان دریافت اگر برآیند این حرکت که حتما هزینههایی هم برای کشور داشته است، فقط همین ممانعت از یک کودتای احتمالی و یا فقط این باشد که دخالتهای بیمورد و غیرقانونی آمریکا را در کشور ما مانع شده باشد، وزن این منفعت در مقابل آسیبهایی که البته قابل تحلیل است، قابل اهمیت است.»
وی گفت: «دانشجویان امروز اصل واقعه را تایید میکنند و همین دانشجویان میگویند در آن فضا وشرایط ،تصمیم منطقی یک جمع دانشجویی تحقق یافته است، ولی اینکه بعد از آن چه اتفاقی افتاد و چه بهرهبرداریهایی از این جریان شد و چگونه این جریان مناسبات ایران و آمریکا و دیگر مناسبات بینالمللی را تحت تاثیر قرار داد جای ارزیابی و نقد دارد.»
وی با تاکید بر اینکه ما باید به سمت یک تحلیل واقع بینانه از این موضوع حرکت کنیم، خاطرنشان کرد: «متاسفانه گاهی اوقات با یک روند عامدانهای در جهت تحریف این تاریخ مواجه میشویم و میبینیم برای اینکه گروه های خاصی بتوانند وضعیت کنونی و وضعیت خاصی را توجیه کنند، اصل آن واقعه تاریخی و تحلیلهایی که نسبت به آن واقع میشود، را تخریب و تحلیل میکنند، چناچه در راستای این که گفته میشود، نباید با یک نگاه شعاری و یکسویه با این مسأله برخورد کرد عده ای این طور القا میکنند که پس عدهای از این دانشجویان پشیمان شدنددر حالی که در آن جمع دانشجویان و تصمیم گیران اصلی که در آن زمان بودند به شخصه کسی را که از حرکت خود در سال 58 به این مفهوم که آن حرکت را اشتباه بداند و امروز پشیمان شود نمیشناسم ولی کسانی را میشناسم که نسبت به اتفاقات بعد از آن واقعه نقد دارند.»
وی دسته بندی دانشجویان موثر درجریان 13 آبان رایک ترفند سیاسی دانست و گفت: «طیفی از رهبران دانشجویان مسلمان خط امام آن دوران، امروز نه تنها در قدرت نیستند، بلکه منزوی و در حاشیه نیز قرار دارند، اما یک تلاش عامدانهای در جهت تخریب چهره و وجههی آنها صورت میگیرد که بالاخره مثلا زندانی بودنشان نیز قابل توجه باشد.»