آفتابنیوز : آفتاب: محمدکاظم روحانینژاد خبرنگار صدا وسیما در شرق آسیا، در وبلاگش نوشت: چندی پیش، بسی محترم وزیری ازمن خواست برنامهای را که مجموعه تحت فرمانش اجرا میکند بهشکل نوین! گزارش کنم، پرسیدم جناب وزیر چگونه؟ گفت شما خیلی خشک و جدی همه گزارشها را یکسان مخابره میکنی. (البته راست میگوید ) اما من دوست دارم این برنامه را با هیجان، لبخند و شور ونشاط خاصی گزارش کنی! عرض کردم انشاا.. منظورتان این نیست که کمری بچرخانم، تنهای بلرزانم، دستی بیفشانم و پایی بلغزانم که با توجه به نوع فعالیت و سابقه 20 ساله بنده، ارزانقیمت است!
جناب وزیر فرمود: نه منظورم این است که خیلی جدی نباش با لبخند و حالت صمیمانه این مکان را معرفی و گزارش کن. جناب وزیر در رهنمود خود با نشان دادن یک ستون گفت: مثلا از پشت این ستون با هیجان بیرون بیا و بگو سلام بیننده عزیز! می دونین من کجام؟!، با من همراه بشید، آن وقت با موزیکی تند، جلوههای تصویری این مکان را نشان بده تا مردم احساس کنند یک جای خیلی زیبا، دیدنی و با نشاطی است!
(خدا رحم کرد ستونش نازک بود)! فکر کردم که راست میگوید، چند وقتی است تحولاتی دراین زمینه رخ داده و بنده جا ماندهام، خاطرم هست، 20 سال پیش که کارم را در صداوسیما شروع کردم کلاسهای آموزشی ضمن خدمت میرفتیم و استادان آن زمان که هرکدامشان در این عرصه "یلی" بودند همواره تاکید داشتند که خبرنگار باید جدی و با وقار باشد البته نه به این معنی که خشن و عصا قورت داده ظاهر شود بلکه در سخن گفتن رعایت متانت کند و در لباس پوشیدن منضبط و مبادی آداب رسمی باشد، نمونه هایی را هم مثال میزدند که هنوز هم مورد احترامند. آن زمان بخشی از دوره آموزشی ما در مجتمع "زیبا کنار"، نزدیک رشت برگزار میشد، وقتی که تست صدا و تصویر میدادیم، استاد از ما میخواست رو بهدریا بایستیم و 10بار از عمق حلق و انتهای ریه عدد "10 "را هوار بزنیم تا تشخیص دهد تارهای صوتی چه وضعی دارند و آیا به درد این کار میخوریم یا نه؟
استاد دیگری طرز چرخاندن فک و دهان آموزش میداد تا هنگام گفتن واژهها "لغوه" نگریم و بتوانیم درست تلفظ و بدون نمایان شدن تاثیر محتوای خبر درچهره و قیافه، بیطرفی را حفظ کنیم، استاد دیگری داشتیم که اداب معاشرت و لباس پوشیدن میآموخت تا اصطلاحا آدمهای "جلفی" بهحساب نیاییم. خلاصه این همهکار میشد تا خبرنگار و گوینده جلو دوربین آنگونه باشند که مردم بپذیرند، اما امروز درچارچوب تحول مورد نظر بزرگوارانی مثل همین جناب وزیر، اگر هنگام گزارش دادن و یا خبر خواندن، پیراهن خبرنگار و گوینده زرد گل منگولی و شلوار مخمل قرمز باشد هارمونیاش بیشتر، بدون کت و با آستینهای ورمالیده، مردمیتر و با "تنبان" اصیل و خودمانیتر است، ایضا کمی "فوکول" هم پیشانی را تزیین کند مجذوب جوانان خواهد بود.
چنانچه کج نشسته، دست و بالک زده، کمی ابرو چرخانده، لبی نازک کرده (پناه برخدا) با صدایی ملایم، واژهها "نیمه جویده" ادا کنی بسیار صمیمانهتر جلوه میکند و مخاطبان بیشتری را میخکوب میسازد ولو اینکه خدای نکرده بلا دور، خبر عزا و یا حتی افشای یک دزدی و تخلف اداری باشد.
مثلا وقتی میخواهی کشته شدن عدهای از مردم را در حادثه طبیعی گزارش کنی حتما باید جذاب و اینگونه شروع شود که "آخی، حیفشون، این بدنهای ناز یه روز نماد عشق و عشوه و طرب بودن!! اما دست خشن و بیرحم طبیعت از راه رسید و همه شونو پرپر کرد!! و اگر جنایت صهیونیستها در صبرا و شاتیلا را هم بخواهی گزارش کنی اینگونه شیکتر است: "الهی له شن این امریکا و اسرائیل، خاک بر سرا عاطفه که هیچ، از خودشون خواهر، مادر هم ندارن!! اینجاست که مخاطبان خواهند گفت: به به! عجب نوآوری شد آقاجان!!