آفتابنیوز : آفتاب: دزدها دوست این پرستار را در برابر چشمانش از پای درآوردند و او را نیز مجبور به سکوت کردند.
روزنامه اطلاعات پنجشنبه دوم آذرماه سال 1340 در صفحه 19 به نقل از فرانس سوار نوشت:
یک پرستار انگلیسی از یک سال و نیم پیش مدام با کابوس وحشتناکی دست به گریبان است. وی روز 19 آوریل 1960 به خانه دوستش لوئیز ورل رفت و درست موقعی به آنجا رسید که دو راهزن دوستش را خفه می کردند.
دزدها فوراً این پرستار را که لوسی نام دارد با ضربات مشت خود نقش بر زمین کردند و زن بیچاره که قدرت حرکت نداشت اجباراً شاهد مرگ دلخراش دوستش گردید.
دزدها موقعی که میخواستند از منزل بیرون بروند گفتند: اگر چیزی را به پلیس بگویی تو را خواهیم کشت.
لوسی از ترس هیچگاه از این صحنه وحشتناک با کسی سخن نگفت. ولی در این اواخر وقتی یکی از قاتلین لوئیز دستگیر شد لوسی آنچه میدانست به مامورین پلیس گفت.
او افزود: باید مرا ببخشید من از دزدها میترسیدم و نمیتوانستم راز آنها را آشکار سازم. موقعی که وارد اطاق دوستم شدم از وحشت بر زمین میخکوب گردیدم.
قضات لوسی را گناهکار ندانستند و او را آزاد نمودند. ولی همسایههای لوئیز حاضر نشدند او را ببخشند و زن بیچاره مجبور گردید به خانه جدیدی برود تا از زخم زبان و نگاههای پرنفرت همسایگانش را که او را به بزدلی محکوم میکردند، در امان باشند.