آفتابنیوز : آفتاب: جایزه سالانه ایگنوبل که یک هفته قبل از معرفی برندگان جایزه نوبل معرفی میشود، توسط بنیاد ایمپروببل ریسرچ پایهگذاری شده و هدف از آن، توجه به تحقیقاتی است که شاید در نگاه اول شما را به خنده بیاندازد، اما در پس این خنده تفکر عمیقی نهفته که ارزش واقعی این تحقیقات را مشخص میکند.
برندگان امسال ایگنوبل، پژوهشگرانی از اقصی نقاط جهان که همگی آنها در یک ویژگی با هم مشترک بودند؛ آن هم این که به تحقیق روی چیزهایی پرداخته بودند که کمتر کسی آنها را جدی میگیرد، کسی چه میداند شاید حتی خود آنها هم در ابتدا از چنین فکری به خنده افتاده باشند!
گروه فورت دتریک و دیگر برندگان برای اولین بار در تاریخ ایگنوبل برنده یک جایزه نقدی هم شدند: در رقابت با 1.3 میلیون دلار امریکا که به برندگان جایزه نوبل داده میشود، به هر برنده این جایزه 10 تریلیون دلار! تعلق گرفت، ولی متاسفانه این بنیاد به جای دلار امریکا، دلار زیمبابوه در اختیار داشت!!!
ایگنوبل مهندسی برای فین کردن نهنگ دایان جندرون از انستیتوی ملی پلیتکنیک مکزیک و همکارانش با اثبات این که میتوان از هلیکوپترهای کنترل از راه دور برای جمعآوری ترشحات بینی نهنگها استفاده کرد، جایزه ایگنوبل مهندسی را به خود اختصاص دادند.
این گروه در حال تحقیق بر روی سلامت نهنگها با نظارت بر مایعی است که از بینی (اگر بتوان آن را اینگونه نامید) نهنگها خارج میشود. در تحلیل میکروسکوپی، از این خروجی میتوان استفاده کرد تا دریافت که کدام گونههایی از باکتریها در داخل بدن یک نهنگ سالم و یا بیمار از هر سن و سالی یافت میشود.
ولی به وضوح روشن است که جمعآوری این ترشحات به سادگی فین کردن در یک دستمال نیست؛ اما هنگامی که یک نهنگ آب را با فشار از سوراخ بالای سر خود بیرون میداد، پاسخ این سوال به معنای واقعی کلمه به صورت این پژوهشگران برخورد کرد(!). جندرون توضیح میدهد: «خیلی بو دارد! و حتما باید در آن باکتری یافت شود».
گروه از هلیکوپتری یک متری که از روی یک قایق کنترل میشد، استفاده کرد تا ظروف کشت میکروب را بالای سر نهنگها و در معرض آبی که میپاشند، به پرواز درآورند. این روشی غیرتهاجمی است که هرچند نهنگها متوجه آن میشوند، ولی اهمیتی به آن نمیدهند.
کارنا آسودو وایتهاوس از انجمن جانورشناسی لندن میگوید: «آیا هیچ راه دیگری برای نمونهگیری از بزرگترین پستاندار جهان بدون دست زدن به او به ذهن شما میرسد؟»
ایگنوبل صلح: ناسزاگویی درد را کاهش میدهد اگر کسی از افراد مورد علاقه شما بتواند بارانی از ناسزا را بر زبان جاری کند، احتمالا خبر از چیزی دارد که شما ندارید: ناسزا گفتن نوعی واکنش به درد است و واقعا میتواند به تسکین درد کمک کند! دستکم این ادعایی است که گروهی از پژوهشگران دانشگاه کیل انگلیس مطرح کردهاند و توانستهاند با ادعای خود، جایزه صلح امسال را به خود اختصاص دهند.
این پژوهشگران با طراحی تحقیقی گسترده، از داوطلبان خواستند تا دستهای خود را تا هر وقت که میتوانند، در آب بسیار سرد قرار دهند. کسانی که اجازه داشتند که یک ناسزا را تکرار کنند، در مقایسه با گروه دیگر که مجاز به انجام چنین کاری نبودند، توانستند درد را دستکم 50 درصد بیش از گروه دیگر تحمل کنند.
ناسزاگویان همچنین ضربان قبل بالاتر و سطح درد کمتری را به نسبت گروه مودبتر از خود نشان دادند، که شاید به دلیل پاسخ «بجنگ یا بپر» بود که با فعل و انفعالاتی مانند کاهش سطح آدرنالین، سطح تهدید را کمتر میکند.
ولی تحقیقات بیشتر نشان میدهد که این کاهش درد در کسانی که به طور معمول بددهن نیستند، خیلی بیشتر است؛ در حالی که این کاهش برای کسانی که عادت به ناسزاگویی دارند کم و یا ناچیز است.
ریچارد استیونز از روانشناسان دانشگاه کیل که در این تحقیق مشارکت داشته، میگوید: «ناسزا گفتن خوب است، ولی در آن افراط نکنید».
ایگنوبل شیمی: واقعیت در مورد آب و نفت حادثه چاه نفت شرکت بریتیشپترولیوم (بیپی) و لکه نفتی خلیج مکزیک شاید توانسته باشد باور قدیمی عدم امکان ترکیب آب و نفت را نقض کرده باشد. اکنون این شرکت به همراه اریک آدامز از امآیتی (انستیتو فناوری ماساچوست)، اسکات سوکولوفسکی از دانشگاه ایاندام تگزاس و استفان ماسوتانی از دانشگاه هاوایی برای اثبات این که آب و نفت با هم ترکیب میشوند، توانستهاند جایزه ایگنوبل شیمی را از آن خود کنند.
این سه دانشمند، یک دهه پیش با سرویس مدیریت معادن ایالات متحده و 23 شرکت نفتی همکاری کردند تا تاثیرات یک لکه نفتی را در آبهای عمیق بررسی کنند. آنها 60 متر مکعب از انواع ترکیبات نفت خام و گاز طبیعی را در عمق 800 متری آب در دریای نروژ آزاد کردند و تلاش کردند تا بر خروجی آن نظارت کنند و ببینند که چه اتفاقی میافتد. آنها با شگفتی دریافتند که جریانهای اقیانوسی در 300 متری بالای بستر دریا، ترکیباتی از نفت و حبابهای گاز را در تودههایی به دام میاندازد. ولی البته شگفتی آنها به اندازه شریکشان در این جایزه نبود! شرکت بیپی در بهار و تابستان سال جاری نتایج تحقیقات آنها را در مقیاسی بسیار بزرگتر و طولانی مدتتر (و البته پر هزینهتر) در خلیج مکزیک تجربه کرد.
سوکولوفسکی میگوید: «اگر اقیانوس بیحرکت بود، آنگاه نفت چاه حادثه دیده به سرعت به سطح آب میآمد و با آب اقیانوس ترکیب نمیشد. ولی آزمایشها و پژوهشهای میدانی که ما انجام دادیم، نشان داد که جریانهای اقیانوسی و تفاوت چگالی منجر به این میشوند که قطرات کوچک نفت از توده اصلی جدا شوند و با آب مخلوط شوند. احتمالا این خوب است که حجم وسیعی از نفت با آب مخلوط شده و در زیر سطح آب باقی مانده، چرا که میکروبها راحتتر میتوانند آن را تجزیه کنند و تاثیر آن را بر حیات وحش کاهش دهند».
ایگنوبل مدیریت: کارایی بهینه مدیریت شانسی شاید بیپی بتواند از پژوهشهایی که برنده جایزه مدیریت سال جاری شد نیز سود ببرد. آلساندرو پلوچینو، آندرئا راپیساردا و سزار گارافالو از دانشگاه کاتانیای ایتالیا، نگاه تازهای به اصل پیتر انداختند. این سه نفر با استفاده از نظریه بازیها نشان دادند که بهترین راه برای ارتقای بازدهی یک سازمان، این است که یا هر بار به طور تصادفی به یک نفر از کارمندان ارتقای رتبه داده شود، و یا به طور تصادفی به بهترین و بدترین اعضا ارتقا داده شود. و این یعنی اینکه برای ارتقا نیازی به داشتن شایستگی نیست!
اصل پیتر که موضوع کتابی محبوب در سال 1969 / 1348 بود، بیان میدارد که در یک نظام سلسله مراتبی، هر کارمندی به طور مداوم ارتقای شغل میگیرد تا اینکه بالاخره به جایی میرسد که لیاقت آن را ندارد! نکته جالبتر اینجاست که در این رتبه به طور نامحدود باقی میماند.
گروه راپیساردا برای این مشکل راهحل عجیبی یافتند؛ ارتقای تصادفی کارمندان. با خلق مدلهای کامپیوتری از سازمانی با 160 نفر کارمند، آنها دریافتند که چنین سیستمی میتواند کارایی بالاتری به نسبت سیستمی داشته باشد که در آن افراد بر حسب شایستگیهای خود ارتقای مقام میگیرند. حتی ارتقای متناوب بهترین و بدترین کارمندان نیز از مدل استاندارد ارتقا بر حسب شایستگی بهتر بود.
به گفته راپیساردا، دلیل این امر این است که نمیتوانید بگویید که چون افراد در کار قبلی خود خوب بودهاند، پس در شغل فعلی نیز خوب خواهند بود؛ در نتیجه ارتقای تصادفی در عمل بازدهی کلی را بهبود میبخشد: «ایده این است که اگر کسی واقعا خوب کار میکند، بهتر این است که جابجا نشود! به او پاداش بدهید، ولی او را در جای خود نگاه دارید. کسی که یک دکتر خوب است، شاید یک رئیس خوب برای بیمارستان نباشد».
ایگنوبل بهداشت عمومی: کشف میکروب ریش مانوئل باربیتو, چارلز متیوز و لری تیلور از اداره سلامت و ایمنی فورت دتریک مریلند به خاطر کار بر روی یک خطر آزمایشگاهی که اولین بار در سال 1967 / 1346 به وجود آن پی برده شد، جایزه امسال ایگنوبل بهداشت عمومی را به خانه بردند.
باربیتو توضیح میدهد: «دانشمندی که هیچگاه برای ما مشکلی ایجاد نکرده بود، هنگامی که در یک آزمایشگاه قرنطینه شده کار میکرد، ریش گذاشته بود. این دانشمند از اصلاح صورتش خودداری میکرد، چرا که هیچگونه شواهدی وجود نداشت که نشان دهد این ریشها یک خطر محسوب میشوند».
این شد که باربیتو و سه داوطلب ریشهای خود را به مدت 73 روز نتراشیدند و سپس باکتریهای بیخطری را روی آنها اسپری کردند و نشان دادند که شستشو و پاک کردن جرم از روی یک صورت ریشدار خیلی سختتر از یک صورت صاف است!
آنها که به همین حد قانع نشده بودند، ریش مصنوعی را روی یک مانکن گذاشتند، یک باکتری بیماریزا را روی آن اسپری کردند و در نهایت مانکن را در معرض جوجهها و خوکچههای هندی قرار دادند. نتیجه آزمایش مشخص بود: برخی از این موجودات مریض شدند. البته این تنها نتیجه نبود، حاصل دیگر این آزمایش، پذیرفتن واقعیت و آشتی همکارشان با ادوات اصلاح صورت بود.
ایگنوبل پزشکی: تجویز شهربازی برای آسم افراد مبتلا به آسم به این که همیشه دارو مصرف کنند و دستکم یک اسپری تنفسی در جیب بغل خود داشته باشند، عادت کردهاند. ولی پژوهشگرانی از هلند با ابداع روش درمانی غیرعادی برای این بیماری، جایزه ایگنوبل پزشکی را به خود اختصاص دادند: سوار شدن بر رولر اسکیت!
سایمون ریتولد از دانشگاه آمستردام و از اعضای این گروه توضیح میدهد: «احساسات منفی پیش از سوار شدن بر رولر اسکیت، با تنگی نفس ارتباط دارد. چنین چیزی حتی برای کسانی که سابقه بیماریهای تنفسی ندارند هم صادق است. ولی ما همچنین دریافتیم که احساسات مثبت بعد از پایان سواری با رولر اسکیت، با برطرف شدن مشکل تنگی نفس همراه است؛ حتی در بیماران با سابقه پیشین آسم».
نتیجه اخلاقی این کشف این است که شهربازی، بهترین درمان آسم به شمار میرود.
ایگنوبل طراحی سیستم حملونقل: راهآهن کپکزده در سال 2008، گروهی از پژوهشگران ژاپنی و مجارستانی با اثبات این که کپک لجن میتواند با موفقیت در یک مسیر پر پیچ و خم مسیریابی کند، برنده ایگنوبل طراحی سیستم حملونقل شدند. در سال جاری برخی از اعضای این گروه بار دیگر این جایزه را برنده شدند، البته این بار برای طراحی یک شبکه راه آهن کارامد با استفاده از همان کپکها.
آنها، کپک لجن را بر روی نقشهای که توکیو و شهرهای اطرافش را نشان میداد، کشت کردند؛ به جای هر یک از شهرها یک ذخیره غذایی قرار دادند و اجازه دادند که کپکها با رشد طبیعی، یک شبکه را تشکیل دهند.
مارک فریکر از کالج پمبروک دانشگاه آکسفورد میگوید: «ما میدانیم که انسانها چگونه شبکه خود را ایجاد کردهاند، ولی آیا راهحل کپکهای لجن هم میتواند راه حل مفیدی باشد؟ شبکهای که کپکهای لجن ایجاد کردند تا حد زیادی شبیه به شبکه موجود راه آهن توکیو بود؛ و جالب اینجاست که شبکه جایگزینی که کپکهای لجن پیشنهاد دادند، بازدهی کمتری از شبکه فعلی ندارد! با اعمال الگوهای طبیعی شبکهسازی کپکهای لجن به یک مدل کامپیوتری، دانشمندان میتوانند طراحی شبکههای هوشمند حملونقل را از یک منبع عجیب و غریب بیاموزند».
ایگنوبل فیزیک: جوراب را روی کفش بپوشید نتایج عجیب یک آمارگیری عجیبتر (!) نشان میدهد که وقتی افراد جوراب به پا داشته باشند، احتمال اینکه روی یخ لیز بخورند، کمتر از وقتی است که جوراب به پا نداشته باشند. و شگفتانگیزتر (و یا شاید احمقانهتر) این که این امر وقتی محقق میشود که افراد جوراب خود را روی کفش یا چکمه خود به پا کنند. این تحقیق عالمانه! و این نتایج نبوغآمیز را لیان پارکینز، شیلا ویلیامز و پاتریشیا پریست از دانشگاه اوتاگو در نیوزیلند به دست آوردهاند.
در روزهای متعددی در هر زمستان، خیابانهای شیبدار داندین در نیوزیلند با لایهای از یخ پوشیده میشود و برای افرادی که هوس پیاده روی در این خیابانها را داشته باشند، دام خطرناکی را پهن میکنند.
پارکین میگوید: «در گذشتهها هم واقعا برخی از افراد در چنین روزهایی جوراب خود را روی کفش به پا میکردند. تصور انجام چنین آزمایشی در ابتدا سبب خنده اعضای گروه شده بود، ولی در ادامه به طور جدی آنها را به فکر فرو برد. به عنوان افراد دانشگاهی بهداشت عمومی، ما احساس کردیم که وظیفه داریم این مورد را به طور مناسب بررسی کنیم و دریافتیم که چنین تجربهای واقعا به انسان تعادل بهتری بر روی سطوح شیبدار یخ زده میدهد».
داوطلبان آزمایش که جوراب به پا کرده بودند به نسبت دیگران خیلی راحتتر و با اطمینان بیشتری راه میرفتند و هیچ کدام نیفتادند؛ حتی با وجود اینکه خیلی از کسانی که جورابهای خود را به طریقه درست! به پا کرده بودند، پایشان لیز خورد.