آفتاب: یلدا غیرحکومتیترین جشن باستانی ایرانیان است که برخلاف اغلب جشنهای باستانی که حکومتها در برپایی آنها دخل و تصرف داشتند، ماهیتی کاملا مردمی داشته است. برپایی جشنهای متعدد در تقویم ایرانی، گواه روشنی بر جایگاه شادی در فرهنگ ایرانیان است.
آیین شب یلدا، شاید از معدودترین پیوندهای باقیمانده در گذار تاریخ ایران زمین باشد که هنوز رنگ و بوی باستان و تاریخ میدهد. هنوز هم میشود در این شب، میهمان دعوتکرد، میهمانی رفت. بازار تنقلات و تفال و شبنشینیدر بلندترین شب سال داغ است. حتی میشود مشکلات معیشتی، فشارهای روحی و خستگیهای روزمره را برای یک شب هم که شده از ذهن دور کرد و شاد بود، چراکه شادی بزرگترین میراث نیاکان ماست.
محمود میرشکرایی(مردم شناس) معتقد است: جشن شب یلدا، از مردمیترین جشنهای ایران باستان است که تا به امروز به یادگار مانده است.
وی افزود: یلدا برخلاف اغلب جشنهای باستانی که با مناسبات مختلفی در تقویم ایران باستان لحاظ شده است و عموما حکومتها در برپایی آنها دخل و تصرف داشتند، ماهیتی کاملا مردمی داشته است و به نظر میرسد همین مردمی بودن در برگزاری، باعث ماندگاری این جشن شده است.
وی ضمن اشاره به پدیدهی شاد زیستن در فرهنگ ایرانی، گفت: در فرهنگ سرزمین ما ایران، شادی همواره حرف اول را میزده است و برپایی جشنهای متعدد در تقویم ایرانی، گواه روشنی بر این مدعاست. به عنوان مثال بهجز جشنهایی که سالانه در مناسبتهای خاص برپا میشده است، در ابتدای هر ماه و فصلی در ایران؛ جشن و پایکوبی بوده است. بنابراین به اعتقاد من؛ هیچ فرهنگ و تمدنی به اندازهی فرهنگ ایرانی رنگ شادی را به خود ندیده است.
این مردمشناس درخصوص ریشههای اولیهی برپایی این آیین اظهار داشت: شب یلدا در آیین کهن درواقع روزی است که خورشید متولد میشود. البته این تولد به معنای خاص کلمه نیست. توضیح آنکه خورشید از فردای یلدا، زمان تابشاش بر زمین افزایش پیدا میکند و این افزایش بهمثابه تولد به شمار میآمده است.
وی ادامه داد: تداخلها و شباهتهای زیادی در نوع برگزاری این مراسم با جشن مهرگان در فرهنگ مهر وجود داشته است. هرچند که این دو کاملا متفاوت هستند اما مهمترین اشتراک آنها این است که هر دوی آنها سرآغاز فصل سرما، البته در دو تقویم مختلف هستند.
میرشکرایی درمورد آیینهایی که در این شب رعایت میشده، گفت: احتمالا مهمترین نقش را در آیین شب یلدا(و البته جشن مهرگان) مشخصهی «رنگ» داشتهاست. چنانکه مردم سعی میکردند در این شب خوراکیهای سرخ یا سرخ مایل به صورتی بخورند و حتی لباسهایی به همین رنگ بر تن میکردند.
وی افزود: در این راستا میوهی انار از نخست؛ جایگاه ویژهای در شب یلدا داشته است. بعدها خرمالو اضافه میشود و هندوانه نیز به جهت رنگ سرخ-صورتیاش به این لیست افزوده شد. اما خوراکی دیگری که مردم در گذشته بسیار میخوردند، نوعی نوشابه به نام «شیر شیره» بوده که در شهریور ماه از انگور میگرفتند، خمره میزدند و در شب یلدا از آن استفاده میکردند.
این مردمشناس در ادامه سخنانش به تفال اشاره کرد و گفت: اصولا تفال در اغلب جشنهای ایرانی انجام میشد و در وهله نخست، نوعی تفریح به شمار میآمده و البته در آن نیمنگاهی به آینده نیز بوده است. اما تفال در آیین کهن ایرانی با چیزی که امروز از این کلمه تعبیر میشود، متفاوت است.
میرشکرایی ادامه داد: در جشنهای قدیمی، در میهمانیها؛ اسامی افراد در کوزهای ریخته میشد، هر بار قرعه به نام فردی میافتاد و کسی که در جمع بیشتر از همه با آوازها و ترانههای محلی آشنایی داشت، وصفالحال آن شخص؛ ترانهخوانی میکرد و فضای شادی را موجب میشد.
وی دربارهی فالحافظ توضیح داد: تفال بر دیوان حافظ شیرازی، یک پدیدهی شهری است. کمااینکه هنوز هم در برخی از روستاها، ترانهخوانی به همراه نوازندگی با سازهای بومی-محلی صورت میگیرد. بنابراین باید توجه داشت که فرهنگ تفال، ریشههایی بسیار عمیقتر از تاریخ حافظ در ایران دارد اما به هر تقدیر امروزه فال حافظ در ایران عمومیت پیدا کردهاست.
این محقق در پاسخ به اینسوال که آیا رسم و رسومهای یلدایی در زمانه ما، تحت تاثیر عوامل امروزی، کمرنگتر شده یا خیر، گفت: من اصلا چنین باوری به معنای کمرنگ شدن این آیینها ندارم. دلیلش هم این است که بعداز قرنها هنوز مردم با فرارسیدن این مناسبت، متوجه آن بوده و در حد استطاعت خود مقدماتی را فراهم میکنند آنهم با یک انار یا هندوانه. آنها سعی میکنند که شبی متفاوتتر از شبهای دیگر داشته باشند. بنابراین من معتقدم که این جشن به جهت مردمی بودنش، همچنان در فرهنگ ایرانی باقی خواهد ماند.