آفتابنیوز : آفتاب-(ماهنامه مدیریت ارتباطات- شماره هشتم): «مواردی داشتهایم که فردی با یک وزیر امور خارجه مصاحبه کرده که اسمش را نمیدانسته یا اسم مصاحبهشونده را اشتباه گفته یا حتی مثلاً اسم کسی را گفته که 10 سال پیش مرده است! خب، چنین خبرنگاری کجا اطلاعات کافی برای به چالش کشاندن بحث را دارد؟ قدرت چالشگری ابزار اصلی خبرنگاری است که متأسفانه در جامعه ما در حال نفی شدن است.»
شنیدن این جملات از زبان مردی که خود از مصاحبهگران تلویزیونی بوده، تلخ است؛ تلخ از این جهت که این ایراد از جانب کسی بر مجریان و مصاحبهگران تلویزیونی وارد میشود که به اذعان خبرگان عرصه رسانه، بیتردید اهلیت و صلاحیت اظهار نظر در این حوزه را دارد، بنابراین در وارد بودن ایرادی که او وارد میکند و البته دیگران نیز بر آن صحه میگذارند، چه بسا شک جایز نباشد.
علی اکبر عبدالرشیدی در گفتو گوی اختصاصی با ماهنامه مدیریت ارتباطات٬ در مورد برنامههای گفتوگو محور تلویزیون هر چند که منکر محدودیتها نمیشود اما سهم بیشتر را متوجه ضعف حرفهای مصاحبهگران میداند که برخیهاشان بهزعم او حتی یک نوشته را از رو هم نمیتوانند بخوانند.
او روزنامهنگار، مترجم، نویسنده و خبرنگاری است که دردهههای۱۹۸۰ و۱۹۹۰ میلادی از سوی سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران خبرنگار حوزه اروپا، سازمان ملل متحد، جنبش عدم تعهد، اوپک و اتحادیه اروپا بوده است. علاوه بر آن وی اجرای بسیاری از مصاحبههای مهم با شخصیتهای برجسته جهانی و همچنین انبوهی از برنامههای گفتوگومحور را در کارنامه دارد.
وی در گفتوگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات تأکید کرده است: «در عرف ما اینگونه جا افتاده که مصاحبهکننده باید سؤال خود را مطرح کند و کنار بنشیند. این سؤال در عین حالی که باید مؤدبانه باشد، گستاخانه و طلبکارانه نیز نباید باشد. ضمن اینکه شما به عنوان مصاحبهکننده اصلاً کی هستید؟ این خیلی نکته مهمی است؛ شما یک خبرنگارید، پس هرچه بخواهید بپرسید باید در چارچوب قوانین رسانه باشد. در واقع در کشور ما داستان این است که شما باید بپرسید و کنار بنشینید، پس از آن من بهعنوان مصاحبهشونده هستم که سؤال شما را جواب میدهم. حالا اینکه چقدر جواب میدهم، اصلاً چه جوابی میدهم با چه معیاری جواب میدهم، مصاحبه را به کجا میرسانم و... دیگر به من بستگی دارد. در کشور ما اینگونه تعریف شده که شما حق ندارید وسط صحبت من بیایید»!
وی پاسخ این سؤوال که: «پس در این میان نقش مخاطب چه میشود»؟ را اینطور می دهد:«مخاطب هم به همین روند عادت کرده است، یعنی ما او را اینگونه عادت دادهایم که اگر سؤال مصاحبهگر را به کلی هم متوجه نشد، سخت نگیرد، چرا که طبق معیارهای ما فقط جواب مهم است. برای همین هم شما دیدهاید که در بسیاری از مصاحبهها، سؤال را در میآورند و تنها جواب باقی میماند در حالی که در جوامع حرفهای یا پیشرفته، خبرنگار -حتی اگر حقوقش را از رسانه بگیرد- کارمند آن رسانه محسوب نمیشود؛ خبرنگار نماینده افکار عمومی جامعه است و موظف است هر سؤالی که در جامعه وجود دارد را بپرسد.در کشورهای صاحب رسانههای قدرتمند، مصاحبهشونده حق دارد هر پاسخی که دوست دارد بدهد، اما اگر خبرنگار راضی نشد، حق دارد در مقابل پاسخ بایستد و از ادامه صحبتهای طرف مقابل جلوگیری کند؛ ضمن اینکه مصاحبهشونده هم به شخصیت حقیقی خبرنگار به عنوان اینکه «تو کی هستی؟» نگاه نمیکند. مصاحبهشونده خبرنگار را در قالب شخصی میبیند که از جانب افکار عمومی سؤال میکند. این در واقع تفاوت ماهوی کار رسانهای در کشور ما و جوامع دیگر است».
خبرنگار ماهنامه مدیریت ارتباطات به عبدالرشیدی گفت: «آقای عبدالرشیدی! همه چیز را هم گردن مصاحبهشوندگان و ساختارها نیندازیم. مصاحبهگران ما به لحاظ حرفهای چقدر توانایی ورود به چالش با طرف مقابل خود را دارند؟ شاید به همین دلیل باشد که مصاحبهشونده خود را ملزم به پاسخ دادن نمیداند».
وی پاسخ داد: «بله، یکی از ویژگیهای مهم مجری یا مصاحبهکننده توانایی ایجاد چالش است که در کشور ما بهطور کلی فرهنگ آن نهادینه نشده است. اصولاً مصاحبهگری در ایران هنوز تعریف نشده است. چالش را بیادبی، گستاخی و فضولی میدانند، در حالی که چالش در فرهنگ غرب ویژگی اصلی مصاحبه است. در آنجا اگر شما به عنوان مصاحبهکننده کل زمان مصاحبه را هم صرف چالش با طرف مقابل کنید، کسی به شما خرده نمیگیرد. به همین دلیل هم هست که بهترین مصاحبهکنندهها در جوامع پیشرفته اولاً کسانی هستند که دانش بالایی دارند و دوماً چالشگران خوبی هستند. لذا ما باید بدانیم که درباره دو دنیای کاملاً متفاوت صحبت میکنیم».
گفتنی است در گفت گوی ماهنامه مدیریت ارتباطات با عبدالرشیدی٬سؤوالات متعددی در زمینه محدودیت های برنامه های گفت وگو محور و الزامات اجرا در این برنامه ها مطرح شده است.
ماهنامه مدیریت ارتباطات در شماره جدیدش- دی ماه ۸۹- پروندهای در مورد «مجریگری در برنامههای گفتوگومحور تلویزیونی» منتشر کرده و در آن با مجریهای برنامههای گفتوگوی رسانه ملی از جمله علیاکبر عبدالرشیدی، داریوش کاردان، مرتضی حیدری، علی درستکار، محمدرضا شهیدیفر، رضا رشیدپور و... گفتوگوهایی انجام داده است. در این گفتوگوها به محدودیتهای رسانهای و سطح کیفی مجریگری در اجرای چنین برنامههایی پرداخته شده است.