آفتابنیوز : آفتاب- سرویس فرهنگی: «این بداخلاقیها را متوقف کنید زیرا نه زیبنده نظام اسلامی و سیره رهبران بزرگوار آن است و نه با شان، فرهنگ و ادب ملت عزیز ایران همخوانی دارد»؛ این بخشی از جملات آقای منوچهر متکی است که تا چند روز قبل وزیر امورخارجه در دولت آقای محمود احمدینژاد بوده و ظاهراً مشی دولت را تایید میکردهاند، اما الان ایشان هم صراحتاً از «بیاخلاقیها» گلایهمندند. مسأله سقوط اخلاقی در جامعه ایران، موضوعی است که طی چند سال اخیر بسیاری از دلسوزان کشور در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نسبت به آن ابراز نگرانی کرده و هشدار دادهاند، درحالیکه همواره از سوی دولتمردان اساساً انکار شده است. اما اینبار طرح مسأله «بداخلاقیها» توسط وزیر همان دولتی که دائماً وجود چنین عارضهای را رد کرده، بیانگر عمق موضوع، دامنه و صحت آن در جامعه ایران است.
تردیدی نیست که جامعه ایران، جامعهای در حال گذار است و یکی از مشخصههای چنین جوامعی، تحول در مبانی فکری و سیاسی افراد جامعه و منازعه و جدال برای کسب موقعیتهای سیاسی و اجتماعی و سهیم شدن در توزیع قدرت و ثروت میباشد. تحرک اجتماعی و جابهجایی در طبقات اجتماعی یکی دیگر از ویژگیهای جوامع در حال گذار و از جمله ایران است. لذا از این رهگذر، مسائل و مشکلات اجتماعی و اخلاقی در جامعه پدیدار میشوند و در مواردی اساس و بنیان جامه دستخوش بیثباتی شده و این مسأله به دغدغه فکری دولتمردان و اندیشهورزان سیاسی مبدل میشود. راه علاج مشکل، تمسک به اخلاق و رعایت موازین دینی و انسانی است. اخلاق به عنوان نقشه راه زندگی میتواند نجاتبخش و شفابخش دردهای عارضشده در جامعه باشد.
با توجه به مشکلاتی که اخلاقیات و ارزشهای جامعه ما را تهدید میکنند، ضروری است برای یافتن راهحل این مسائل چارهاندیشی کرده و تدابیر لازم اتخاذ شود که ذیلاً پیشنهاداتی ارائه میشود.
مسائل اجتماعی و مشکلات اخلاقی موضوعات فرهنگی هستند که به روانشناسی اجتماعی و روابط اجتماعی مردم یک جامعه وابسته هستند و درمان آنها فقط از طریق فرهنگی امکانپذیر است و باید توسط متخصصان و متولیان این امر شناسایی، واکاوی و درمان شوند. یکی از نهادهایی که در امر به معروف و نهی از منکر تخصص داشته و میتواند از متون مذهبی، قرآن و احادیث استفاده کند جامعه روحانیت و حوزههای علمیه در سراسر کشور هستند که از دیرباز امور تربیتی و نشر احکام دینی در میان مردم را عهدهدار بودهاند.
تلقی عمومی این است که نهاد روحانیت در حال حاضر بیشتر به مسائل سیاسی ورود پیدا کرده و نسبت به اخلاقیات جامعه حساسیت کمتری نشان میدهد، فلذا باید در جهتگیری خود بازنگری کرده و مشکلات اجتماعی جامعه را درمان نمایند. آموزش و پرورش، ارشاد اسلامی، دانشگاهها و سازمان تبلیغات اسلامی نیز باید با هماهنگی و همدلی، تمام امکانات کشور را به کار گیرند و به شرح زیر برای حل مشکل بکوشند:
1- تبلیغ، نشر و گسترش اصول و احکام اسلام و سیره ائمه علیهم السلام در میان مردم؛
2- اصلاح سیستم تعلیم و تربیت از سطوح ابتدایی تا دانشگاه؛
3- بسیج امکانات و ذخایر فرهنگی کشور و عمق دادن به باورهای ملی و مذهبی؛
4- بهرهگیری از مشارکت اجتماعی و بهرهگیری از سلایق فکری مختلف؛
5- حمایت و تقویت سازمانهای غیردولتی و تعامل با احزاب و یاری جستن از آنها؛
6- گسترش عدالت اجتماعی و رعایت حقوق شهروندی و حذف روابط تبعیضآمیز؛
7- گسترش نظارت اجتماعی از طریق امر به معروف و نهی از منکر؛
8- توسعه تولیدات فرهنگی و امکانات رسانهای و گردش آزاد اطلاعات؛
9- تغییر فضای فرهنگ در عرصههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و رعایت حیطه خصوصی زندگی افراد؛
10- مبارزه با فقر و رانتخواری و کاهش فاصله فقیر و غنی؛
11- توجه به عقلانیت در گفتار و رفتار و پرهیز از ترویج خرافات و بیان روح و جوهره دین برای مردم؛
12- توزیع قدرت سیاسی و گفتمان آزاد و رقابت سیاسی سالم در انتخابات و احترام به حقوق شهروندان؛
13- نقدپذیر شدن مسئولان، شایستهسالاری در اداره کشور و تقویت اقتدار معنوی مردم؛
14- اعتبار بخشیدن به زندگی افراد جامعه و حفظ حرمت و کرامت انسانها؛
15- احترام به افکار عمومی و رعایت حقوق اقلیتها و اقوام ایرانی برای جلوگیری از بروز تنشهای اجتماعی و سیاسی؛
16- اجرای تمام عیار قانون و احترام به آن توسط مردم و مسئولان؛
17- اصلاح نخبگان فکری و سیاسی و ایجاد روحیه تواضع در دولتمردان؛
18- توجه دادن مردم به ارزشهای اسلامی و ایرانی و بازیابی آنها و بازگشت به خویشتن؛
19- بهرهگیری مطلوب از وسایل ارتباط جمعی و تبیین و تعمیق ارزشها و هنجارها از طریق ساختن فیلمها و سریالهای تلویزیونی و سایر رشتههای ماندگار هنری؛
20- تقویت بنیان اخلاقی خانوادهها و حمایت همه جانبه از این واحد اساسی اجتماعی و آموزش مهارتهای زندگی به افراد خانوادهها؛
21- گسترش مراسم عبادی از راههای معقول و کارساز به منظور دفع پلیدیها و ناپاکیها؛
22- ایجاد اشتغال مولد و بهرهگیری از اقتصاد کشور در جهت حذف فقر؛
23- حذف رقابتهای سیاسی مخرب و قانونمند و قانونپذیر کردن احزاب و دستهجات سیاسی؛
24- اصلاح روشهای سیاسی و اجرایی و هم چنین اصلاح ساختار اجرایی کشور و بهرهگیری از نخبگان در اداره امور و توسعه کشور.
امید است با اتخاذ تدابیر صحیح و بهکارگیری نیروهای لایق و کارآمد و به کارگیری شیوههای اجرایی راهگشا و مؤثر بتوانیم جامعهای سالم و صالح متشکل از افراد و مدیران سالم و صالح را پایهریزی کرده و مفاسد اخلاقی را از چهره و پیکره جامعه زدوده و ریشه تمام بداخلاقیها و مشکلات اجتماعی را از بیخ و بن برکنیم و جامعهای که شایسته نظام اسلامی و ایران سرافراز باشد بر پایههای عدالت و برادری، محکم و پا بر جا داشته باشیم.