کد خبر: ۱۱۸۸۴۶
تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱۳۸۹ - ۰۸:۵۱

لطفا یکبار هم از جعبه سیاه مدیریت بگویید

ابتکار
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: روزنامه ابتکاردر سر مقاله امروز خود با اشاره به حادثه غمبار سقوط هواپیما نوشت: از مدت‌ها انتظار و آلودگی هوا و خشک شدن زمین و سوختن جنگل‌ها، بالاخره با تاخیری طولانی زمستان واقعی همراه با سوز سرما و برف و باران همه جای ایران را فراگرفت. مردم کشورمان که دیگر چشم امید خود به جبهه‌های هوای کم فشار و پرفشار و توده‌های ابر را از دست داده بودند، به‌یک‌باره پذیرای قدم نورسیده برف و باران شدند، تا در نیمه راه دی‌ماه دل‌شان خوش شود که خدای آسمان و زمین آنها را فراموش نکرده است. چرا که به بیان قاآنی شیرازی: «ابر با آن تیره‌رخساری که پوشد روی روز/ مردم چشم است دهقان را ز باران داشتن».

اما این فقط روی خوش ماجرا بود و در گوشه‌ای از کشور همه چیز دست به دست هم داده بود تا از یک اشتباه مدیریتی دیگر، قربانگاهی ساخته شود برای پیشکش کردن جان ۷۷ نفر از شهروندان پیش پای باران رحمتی که از آسمان نازل می‌شود. روز ۱۹ دی‌ماه هواپیمای بوئینگ ۷۲۷ با بیش از ۱۰۰ نفر سرنشین علیرغم بارش شدید برف و باران و نامساعد بودن اوضاع جوی، پس از دو ساعت اما و اگر، با چراغ سبز مسئولین هواپیمایی کشوری، مهرآباد را به مقصد فرودگاه ارومیه ترک می‌کند اما ساعتی بعد سراز قربانگاه کلیسا کندی در ۷ کیلومتری ارومیه در می‌آورد و فاجعه ای رقم می‌خورد.

بله به همین راحتی ۷۷ خانواده داغدار می‌شوند وبیش از ۳۰ قربانی دیگر در بیمارستان‌های شهر در دوراهی مرگ و زندگی، دست و پنجه نرم می‌کنند و بار دیگر سفید پوش شدن زمین به قیمت سیاه پوش شدن مردمان کشورمان تمام می‌شود.

تلخی ماجرای ارومیه وقتی تشدید می‌شود که یادمان بیاید ۵ سال پیش درست در همین روز و در همین مکان و در همین اوضاع جوی، یک هواپیمای دیگر نیز سقوط می‌کند و ۱۱ تن ازمقامات ارشد نظامی کشور از جمله شهید احمد کاظمی به شهادت می‌رسند. اما حتی تجربه‌های گذشته نیز حریف سوء مدیریت‌ها نمی‌شود.

برف و باران اگرچه برترین نعمات الهی و مهم ترین فرصت‌ها برای زندگانی و حیات آدمی است و در لطافت طبعشان خلاف نیست، اما هر گاه که دست مداخله گر انسان ناشیانه به این چرخه وارد شد، این رحمت بی پایان، به سادگی و ازسرندانم کاری به نقمت و مرارت و تهدید برای زندگی بدل می‌شود. باران متحول کننده و روینده، روزی به مدد سوء مدیریت بحران آلودگی به باران اسیدی مبدل شده و سر و روی شهروندان را تا یک قدمی انواع سرطان می‌کشاند و روزی دیگر به سبب سوء استفاده ازخاک و جنگل و طبیعت به سیل خروشان مبدل می‌گردد و همه چیز را می‌شوید و می‌برد و خرابی را جایگزین می‌کند. برف سفید و بی آزار روزی جان صدها انسان را در راهبندان ناشی از سوء تدبیر در راهداری‌ها به خطر می‌اندازد و روزی دیگر حریف هواپیمای بوئینگ پیر و از کار افتاده پرواز ۷۲۷ می‌شود.

همین چند هفته پیش در موعد تعطیلات آغازسال جدید، به دلیل برف شدید در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی، صدها و شاید هزاران پرواز طی یک هفته لغو و برنامه ریزی‌های هزاران نفر در این کشورها به هم می‌ریزد. اما مسئولین فرودگاه‌ها و متولیان پرواز،علیرغم داشتن مدرن ترین هواپیماها و فشار طبیعی مردم، زیر بار درخواست‌ها برای ازسر گرفتن فعالیت هواپیماها و متوسل شدن به شگرد نخ نمای سعی و خطا در پرواز‌ها نمی‌شوند و طبیعتا علیرغم اینکه صدها هزار نفر برای هفته‌ها در مبدا ماندند و به مقصد نرسیدند و سردرگمی بی سابقه ای بر مردم این کشورها حاکم شد اما همه آن مردمان زنده و سالمند و خونی از بینی کسی نریخت. وچنین است در جریان حادثه آتشفشان ایسلند و … . مثال‌هایی از این دست زیاد است.

بر اساس گزارش رسانه ها، خانواده‌های قربانیان حادثه و مسافرانی که از این سانحه جان سالم به در برده اند، همگی یک سوال واضح از مسئولین دارند: چرا مسوولان هواپیمایی با وجودی که اوضاع جوی بسیار نامساعد بود اجازه پرواز می‌دهند تا جان هموطنان این گونه به خطر بیفتد؟

اما در واکنش به این سوالات بی جواب، بهبهانی وزیر راه و ترابری ساده ترین موضع ممکن را اتخاذ می‌کند. او با بیان اینکه «چیزی که در این حادثه مطرح نبوده، بحث مدیریتی است» تلویحا مردم را مقصر اصلی حادثه ارومیه قلمداد کرده و تاکید می‌کند که «در شرایط نامساعد جوی مردم فشار می‌آورند که پرواز انجام شود» و ظاهرا مسئولین هم ناچار به گوش دادن به درخواست مردم برای رفتن به قربانگاه هستند.

آیا پراندن بوئینگ پیر ۳۷ ساله و از کار فتاده در چنین آب و هوایی چیزی به جز سوء مدیریت است؟ آیا عدم تجهیز فرودگاههایی مانند ارومیه و.. به امکانات لازم برای فرود در شرایط دشوار آب و هوایی چیزی غیر از سهل انگاری مدیران است؟ دادن اجازه پرواز با وجود اطلاع کامل از شرایط جوی و مجهز نبودن فرودگاه مقصد اگر قضیه و تصمیمی مدیریتی نیست، پس چیست؟ و به راستی چند سانحه هوایی دیگر باید اتفاق بیفتد تا مدیران ارشد کشور مجاب شوند سازمان‌های متولی تردد هوایی مردم نیازمند تغییر و تحول هستند؟

اما متاسفانه و بر حسب عادت مالوف مدیران ارشد کشورمان، بجای سخن گفتن از جعبه سیاه مدیریت خود از انتظار برای بررسی محتویات جعبه‌های سیاه هواپیمای‌های ساقط شده سخن می‌گویند. جناب آقای وزیر، رئیس محترم سازمان هواپیمایی و ….. لطفا دست نگه‌دارید و برای یکبار هم که شده مردم را به جعبه سیاه هواپیما و تشکیل ستاد‌های بررسی سانحه حواله ندهید و بیایید صاف و پوست کنده حکم به سوء‌مدیریت خود و زیر مجموعه‌های‌تان بدهید تا لااقل برای فرداهای دیگر این حادثه تلخ تجربه‌ای و عبرتی باشد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین