آفتابنیوز : آفتاب: آینده نوشت: چرا یک شبکه محدود تلویزیونی با تعداد پرسنل انگشتشمار میتواند در برابر شبکههای تلویزیونی سازمان عریض و طویل صدا و سیما با بیش از 30 هزار پرسنل و بودجه سالیانه 500 میلیارد تومانی عرض اندام کند؟
چگونه میتوان با پدیده MBC فارسی، فارسی 1، من وتو و سایر شبکههای ماهوارهای در حال ظهور برخورد کرد؟ آیا با صرف ارسال پارازیت موضوع قابل حل است که اگر اینگونه بود شاهد رشد تصاعدی مخاطبان و اثرگذاری این شبکهها نبودیم؟
از سوی دیگر ظرفیت اجرایی، مالی و مدیریتی سازمان صدا و سیما نیز دارای محدودیتهای طبیعی میباشد، اگرچه رفع تنگنظریها، با استفاده از هنرمندان و فیلمسازان توانا و بهبود شرایط مدیریت و فنی صدا و سیما بر توانمندیهای این مجموعه عظیم قطعا خواهد افزود و فرصت بروز استعدادهای کارکنان این سازمان را فراهم میکند، اما نمیتوان انتظار داشت، در دنیای متنوع و متکثر کنونی به ازای تاسیس دو شبکه بیگانه، صدا و سیما شبکه تلویزیونی مشابهی را راهاندازی کند.
بنابر این به نظر میرشد تنها راه مقابله با موج جدید تهاجم تلویزیونی، شکستن انحصار در تلویزیون و گشودن مسیر حضور بخش خصوصی و مردمی در این عرصه است تا پتانسیل و ظرفیت نامحدودی به ظرفیت محدود صدا و سیما برای تولید و پخش برنامهها اضافه شود.
طبیعی است سیاستگذاری، مدیریت و کنترل تلویزیون خصوصی در داخل کشور، مزیت فراوانی به فضای کنونی که نظام هیچگونه کنترل محتوایی بر شبکههای تلویزیونی ماهوارهای ندارد و این شبکهها به ترویج انواع و اقسام ناهنجاریهای اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی و دینی میپردازند، دارد و در صورت ورود بخش خصوصی به این عرصه بازوی دیگری در کنار سازمان صداو سیما در عرصه جنگ نرم و مقابله با تهاجم فرهنگی ایجاد میشود که میتواند نیاز فزاینده و عطش فرهنگی جامعه به تنوع و تکثر در برنامههای تلویزیونی را بدون ایجاد بار مالی انسانی و ساختاری برطرف سازد.
...نکته مهم در این میان حفظ ابزارهای حاکمیتی برای مدیریت و کنترل شبکههای خصوصی است که در بخش پخش امواج و فرستندههای تلویزیونی میتواند کنترل حاکمیتی حفظ گردد تا زمینه نگرانیها برای سوژه استفاده از تلویزیون خصوصی علیه امنیت ملی رفع گردد. در این میان عدم مخالفت و مقاومت مدیران صدا و سیما در برابر ایجاد و فعالیت رادیو تلویزیون خصوصی یکی از ملزومات تسریع در پیمودن این مسیر است.
مدیران صدا و سیما نباید تاسیس تلویزیون خصوصی را تهدیدی برای خود و جایگاه این سازمان بدانند چرا که با توجه به پیشینه و امکانات مالی و فیزیکی صدا و سیما، این سازمان عملا غیرقابل جایگزینی برای شبکههای تلویزیونی خصوصی خواهد بود اما شکل گرفتن فضای رقابت و نوآوری میتواند موجب خلق فرصتها، شناسایی نیروها و ایجاد نشاط در این عرصه شود که در بهبود عملکرد رسانه ملی نیز موثر خواهد بود.
در این شرایط، به نظر میرسد، پرداختن جدی به مقوله تاسیس تلویزیون خصوصی نه به عنوان یک ایده و آرزو بلکه به مثابه واقعیتی اجتنابناپذیر در قرن 21 که با حضور رسانههای نوین و دیجیتال نظیر تلویزیون اینترنتی و هزارن شبکه ماهوارهای تلویزیون عملا دوره انحصار در رسانهها را خاتمه داده است، یک نیاز ضروری جامعه است.