آفتابنیوز : آفتاب: 40 سال به آسانی گذشت، زمانی که در ۱۳ بهمن سال ۱۹۷۱ اولین نشست سران کشورهای پیشگام در شهر ساحلی رامسر برای تدوین میثاق و چارچوبی برای انتخاب و حمایت جهانی برای تالابهای حائز اهمیت جهانی از لحاظ زیستگاه پرندگان مهاجر منعقد شد، ایران نیز پیشگام شده و به محض اجرایی شده کنوانسیون در سال ۱۹۷۵ به یکباره ۱۸ تالاب را در همان سال در این فهرست بینالمللی گنجاند و بسیاری از این مناطق تالابی در کشور ما، نظیر پارک ملی دریاچه ارومیه، پناهگاه حیات وحش تالاب و شبه جزیره میانکاله، منطقه حفاظت شده و ذخیرهگاه زیستکره دریاچههای ارژن و پریشان، پناهگاه حیاتوحش تالاب بینالمللی شادگان، از بالاترین جایگاه قانونی مناطق برخوردار شدند؛ و خلاصه این که مجموعاً ۲۲ تالاب با مساحت یک میلیون و ۴۸۱ هزار و ۱۴۷ هکتار را در این فهرست به کنوانسیون رامسر معرفی کردیم که در این میان مجموعه تالابهای میانکاله و “لپوی زاغمرز” در ۲۳ ژوئن سال ۱۹۷۵ با شماره ۲۱ R 001، اولین تالاب بینالمللی معرفی شده از ایران و سی و ششمین تالاب بینالمللی در سطح جهانی در فهرست تالابهای حائز اهمیت جهانی در کنوانسیون رامسر است.
در طی این مدت 40ساله زحمات و تلاشهای زیادی برای حفظ یکپارچگی اکوسیستم تالاب کشیده شده و نیروی انسانی بسیاری به طور شبانهروزی جهت کنترل کمی و کیفی این زیستگاه مهم جهانی که اعتبار ایران و استان مازندران و شهرستان بهشهر در زمینه حفاظت از تالابها است، متحمل زحمات و صدمات شده و بعضاً جانشان را در این مسیر فدا کردهاند.
حال در آستانه ورود به چهلمین سال میثاق جهانی کنوانسیون تالابها که اتفاقاً این بار قرار است کشورمان میزبان سران کشورهای عضو این کنوانسیون را که تعداد اعضاء آن را در حال حاضر ۱۵۹ کشور با بیش از ۱۸۵۰ تالاب تشکیل میدهند در شهر رامسر باشد، خبرهای ناخوشایند و بیمهریهایی بر تالابها به ویژه تالاب میانکاله به عنوان اولین و مهمترین تالاب کشور به گوش میرسد.
یکی از این نامهربانیها، ایجاد راه دسترسی از شهر بهشهر به ساحل دریای خزر است. ایجاد یک مسیر دسترسی فی نفسه کار بسیار خوبی است اما اگر احداث آن به قیمت نابودی یک اکوسیستم بی نظیر و ارزشمند باشد داستان متفاوت است.
خوب است بدانیم که این مسیر دسترسی کذایی از جنوب تالاب میانکاله شروع شده و پس از عبور از خلیج گرگان، زونهای امن آبی و خشکی تالاب و شبه جزیره میانکاله به شمال آن و جنوب دریای خزر میرسد. امروزه هرگونه تغییر کاربری اکوسیستمهای طبیعی و استفاده از آن در جهان بر اساس سود و زیان اکولوژیکی و بومشناختی صورت میگیرد. به کمک آن اثرات مفید و غیرمفید تغییر کاربری را مشخص کرده و ارزیابی میکنند. با ارزیابی اثرات توسعه ما میتوانیم مشخص کنیم که فعالیت آتی ما چه منافع و چه خسارتهایی بر سیستمهای طبیعی محیط زیست ما وارد می کند. این کار برای زیستگاههای غیرحساس اجباری است حال اگر بخواهیم نگاهی به زیستگاه تالابی و با ارزش تالاب میانکاله بیاندازیم میبینیم که این تالاب یکی از منحصربه فردترین تالابهای جهان و خاور میانه است.
بنابراین جهت حفظ ویژگیهای طبیعی این تالاب بایستی تلاشی مضاعف را در سال همت مضاعف انجام دهیم. چنانچه این کار بدون توجه به ارزیابی اثرات توسعه و برآورد خسارات ناشی از این فعالیت در تالاب صورت گیرد و نتایج این تغییر کاربری پیشبینی نشود بایستی منتظر نابودی کامل بخشهای عمدهای از تالاب میانکاله و از دست رفتن ارزش زیستی و در آینده ای نزدیک محو زیبایی و چشم انداز دست نخورده آن باشیم.
باید دانست که تغییراتی که در اکوسیستمهای طبیعی صورت میگیرد معمولا غیربازگشت است و بازگرداندن آن به حالت اولیه نیاز به صرف هزینه زیادی دارد. نمونهای از آن را میتوان به حضور ببر مازندران در این شبه جزیره در چند دهه قبل اشاره کرذ که به دلیل شکار بیرویه و تخریب زیستگاه نسل آن از بین رفت و در سال جاری با اینکه هزینه زیادی جهت احیای نسل آن صورت گرفت ولی دیدیم که همه تلاشهای صورت گرفته در اولین قدم عقیم ماند ، هزینه زیادی پرداخت شد و یکی از آنها نیز تلف شد.
از سوی دیگر وضعیت اسفبار تالابهای بینظیر و مهم کشور مانند میانکاله، انزلی، هامون، پریشان، بختگان، شادگان و… با توجه به پرچمداری کشورمان در حفاظت از تالابها در جهان و نقش بستن نام شهر رامسر به عنوان محل تولد کنواسیون حفاظت بر تالابها، وجهه ما را در دیدگاههای جهانی خدشهدار میکند . این کار باعث می شود که تالاب هایمان از لیست تالابهای بینالمللی حذف شده و وارد “لیست مونترو” (تالاب های در معرض خطر نابودی) شوند و این کار نیز از ارزش و اعتبار کشورمان از لحاظ معیارهای کنوانسیون رامسر و توانایی ما در حفظ و نگهداری تالابهای بینالمللی می کاهد.
از آنجاییکه سازمان حفاظت محیط زیست متولی حفاظت از مناطق تحت مدیریت خود است و این تالاب همزمان با نقش بینالمللی به عنوان میراث بشریت، به عنوان پناهگاه حیات وحش نیز دارای اهمیت است اما متاسفانه اخیرا سازمان حفاظت محیط زیست بر اساس درخواست و فشارهای برخی از مسئولان محلی بدون انجام ارزیابی اثرات توسعه با احداث جاده موافقت کرده است.
با توجه به اینکه وظیفه حفاظت از محیط زیست کشور به این سازمان واگذار شده است انتظار میرود که این سازمان در جهت نقش و وظیفه خود و انجام امور محوله با دقت عمل بیشتری کار خویش را انجام دهد.
اعلام این اقدام و تصویب ایجاد جاده در تالاب میانکاله درست در آستانه ورود به برگزاری چهلمین سالگرد نشست کنوانسیون رامسر و تأیید آن از سوی مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست جای هیچ گونه دفاعی را در حفاظت و پاسداشت تالابها بر جای نگذاشته است.
وحید زمانی کارشناس و فعال زیست محیطی در مورد وضعیت کنونی خلیج گرگان و تالاب میانکاله میگوید: موقعیت ویژه زمین شناختی شرایطی را فراهم آورده تا بر عمق خلیج گرگان از شرق به غرب کاسته شده و عرصههای واقع در ضلع غربی خلیج گرگان تشکیل تالاب کم عمق را بدهند که به دلیل نی زار و وفور منابع تغذیهای از پلانکتونهای گیاهی و جانوری آن، شرایط برای زیست و تغذیه انواع اردکهای روی آبچر ،فلامینگوها و پرندگان کنار آبزی فراهم شده است.
او ادامه می دهد: از سوی دیگر این منطقه محل آشیانه سازی و جوجهآوری پرندگان تالابی مقیم و وابسته به تالاب در فصل بهار و تابستان است ضمن اینکه پوششهای گیاهان شناور آبزی در این بخش از تالاب محل تخمریزی و پرورشگاه طبیعی آبزیان خلیج را در شامل میشود که پشتوانهای برای حفظ ذخائر ماهیان دریای خزر بهشمار آمده و از این رو زیستگاهی غیر قابل جایگزین برای آبزیان و پرندگان است.
زمانی تاکید می کند: به تدریج که از غرب تالاب به سمت شرق آن پیش برویم با افزایش عمق تالاب شرایط برای گونهها تغییر کرده و محیط برای برخی از گونههای پرندگان غواص مهیا میشود که در مقایسه با سایر گونهها از تنوع و جمعیت پایینی برخوردار هستند.
او اضافه می کند:بر مبنای همین خصوصیات اکولوژیکی محیطهای با عمق آب متوسط و کم که به عنوان تالابهای با عمق آب متوسط و سطحی (Shallow water) معروف هستند، مهمترین بخش یک تالاب را تشکیل میدهند که هم از نظر تنوع پرندگان و هم تراکم آن در مقایسه با سایر بخشهای تالاب از کارکرد بالاتری برخوردار هستند و معمولاً این بخش از تالابها در زمره نقاط امن گنجانیده میشوند
این کارشناس محیط زیست تصریح می کند: متاسفانه مسیر و گذر احداث جاده در تالاب میانکاله دقیقاً منطبق بر این بخش حیاتی از تالاب است که از دو زون امن آبی و دو زون امن خشکی در شبه جزیره میانکاله که مهمترین زیستگاه دائمی دو گونه حمایت شده قرقاول خزری و دراج است، عبور می کند و فاجعهای از نظر محیط زیستی به بار خواهد آورد که غیر قابل بخشودنی از سوی آیندگان و غیر قابل جبران و دفاع است.
او با بیان اینکه شبه جزیره و پناهگاه حیات وحش میانکاله در بر دارنده تنها بازمانده عرصههای تل ماسه ای ساحلی و انارستان وحشی شمال کشور است، اضافه میکند: این ناحیه با بیش از 10 هزار هکتار وسعت، هر ساله میزبان دوستداران و جوامع محلی است که از انار ترش آن به عنوان یک محصول ارگانیک در تهیه رب انار بهرهمند میشوند.
زمانی تصریح می کند: از سر دلسوزی از مسئولین سازمان محیط زیست عاجزانه درخواست می کنم، هم اینک که در اوج مهاجرت پرندگان مهاجر قرار داریم گروهی از متخصصان و کارشناسان مطلع و بیطرف را به همراه مسئولان پیگیر احداث جاده مذکور به این منطقه اعزام کنند تا دقیق تر به موضوع نگریسته و گزینه مناسبی را در ضلع غربی بیرون تالاب و خلیج مکانیابی کنند تا از فاجعه محیط زیستی جلوگیری شود.
او با ذکر این نکته که در حال حاضر نیز راه دسترسی دیگری به ساحل دریای خزر و شمال شبه جزیره میانکاله از طریق “زاغمرز” و “بندر امیر” میسر است، میافزاید: البته چنانچه مسوولین محلی نیاز به چنین راهی را احساس میکنند میتوانند از طرق مختلف مسیر ارتباطی را کاهش دهند برای مثال احداث جاده بهشهر به زاغمرز که طول مسیر دسترسی را به شدت کاهش میدهد.
این فعال عرصه محیط زیست در پایان تاکید می کند: چنانچه در بعد ملی نیز به مساله نگاه کنیم موارد زیر قابل تامل است، اول اینکه این تالاب مربوط به همه اقشار جامعه ماست و تنها به ساکنان استان یا شهرستانی تعلق ندارد و دوم اینکه ارزش یک پناهگاه و ذخیرهگاه زیستکره و یک تالاب بینالمللی فراتر از این است که بخواهیم برای راضی نگهداشتن عدهای از افراد و تأمین یک بخش از نیاز تفرجی گروهی از اهالی، کلیت ارزش و کارکردهای چند جانبه و پیچیده تالاب را که برای نسلهای امروز و آتی میبایست محفوظ بماند متأثر کنیم.