آفتاب- گروه بینالملل*: با سفر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به واشنگتن، مذاکرات دوجانبه صلح در دوم سپتامبر 2010 پس از حدود دو سال وقفه و در حالی که روند ناموفق 17 سالهای را در پشت سر خود داشت، آغاز شد. از زمان به قدرت رسیدن باراک اوباما، دولت وی تلاش کرده است تا از کانالهای مختلف، دو طرف را به ازسرگیری مذاکرات ترغیب نماید. آغاز مذاکرات صلح میان فلسطین و اسرائیل، پس از وقفهای دو ساله و نقش ایالات متحده در میانجیگری این مذاکرات و جانبداری از راه حل دو دولت، پرسشهای متعددی را درباره رویکرد سیاست خارجی دولت اوباما در قبال مناقشه فلسطین و اسرائیل ایجاد کرده است.
اهداف دولت اوباما در میانجیگری مذاکرات صلح
دولت اوباما اهداف متعددی را در میانجیگری مذاکرات صلح میان فلسطین و اسرائیل تعقیب میکند. این اهداف شامل اهداف داخلی، بینالمللی و منطقهای است که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. نیاز آمریکا به ترمیم چهره بینالمللی خود (به ویژه بعد از سیاست خارجی ماجراجویانه دولت بوش)
2. جلوگیری از ورود کشورهای دیگر در نقش میانجی؛
3. جلب حمایت در انتخابات داخلی آمریکا؛
4. مهار ایران؛
5. احیای ناموازنۀ منطقهای به نفع اسرائیل؛
6. کاهش فشار افکار عمومی بر متحدین منطقهای آمریکا؛
همچنین باتوجه به اختلافات درونی گروههای فلسطینی (حماس- فتح) و فشار گروههای افراطی و تندرو در اسرائیل، توقف مذاکرات صلح میتواند در وهلۀ نخست موج افراط گرایی و اقدامات رادیکالی را در هر دو سوی منازعه دامن زند و در وهلۀ دوم، موجب سرایت موج افراط به منطقه شود. این امر میتواند ثبات منطقهای را شکننده و منافع آمریکا در منطقه را تهدید کند. از اینرو با شروع دور جدید مذاکرات با امیدهایی تازه، استمرار آن و تلاش در جهت موفقیت آن از جمله اهداف آمریکا در میانجیگری مذاکرات صلح محسوب میشود.
ابزارهای دولت اوباما در میانجی گری مذاکرات صلح
با توجه به خواست و اهداف دولت اوباما در میانجیگری مذاکرات صلح، این پرسش مطرح میشود که آیا آمریکا توانایی بسیج منابع در جهت خواست و اهداف خود را دارد؟ که در پاسخ میتوان به برخی از ابزارها و اقدامات ایالات متحده در 3 مسیر بالا به پائین، پائین به بالا و منطقهای اشاره کرد:
الف) ابزارهای مسیر بالا به پائین
تعیین «جورج میچل» به عنوان فرستاده ویژه ایالات متحده برای صلح خاورمیانه، نشان از عزم و خواست دولت اوباما در پیگیری روند صلح خاورمیانه و بهکارگیری ابزارهای رسمی و ویژه دارد. همچنین باراک اوباما در موارد متعدد ضمن حمایت از ایده دو دولت، خواستار توقف شهرکسازیها شده است. وی به دنبال حمله نظامی اسرائیل به کشتیهایی که در پی شکست حصر نوار غزه بودند، از بیانیه شورای امنیت سازمان ملل در اول ژوئن که این عمل را محکوم و خواستار رسیدگی بیطرفانه بدان شده بود، حمایت کرد.
در این سطح از اقدامات سیاسی باید به دیدارها و گفتوگوهای انجام شده میان مقامات آمریکا، اسرائیل و فلسطین نیز اشاره کرد؛ از جمله حضور محمود عباس در کاخ سفید در نهم ژوئن، دیدار ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل با هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا در 23 ژوئن، و پنجمین دیدار بنیامین نتانیاهو با اوباما در 6 جولای سال 2010.
ب) ابزارهای مسیر پائین به بالا
دولت اوباما تلاش کرده است تا با کمک ابزارهای مختلف از مسیرهای پائین به بالا بر مناقشه میان فلسطین و اسرائیل اثر گذارد. این اقدامات در بخشهایی چون اقتصادی، امنیتی، حکومتی و... انجام میگیرد.
اقتصادی: در بخش اقتصادی ایالات متحده ضمن حمایت مالی و نهادی از کنفرانس سرمایهگذاری فلسطین در ماه ژوئن، به همراه فرانسه و ایتالیا متعهد به پرداخت 655 میلیون دلار به منظور نهادسازی در کرانه باختری شد. همچنین در زمان بازدید محمود عباس از کاخ سفید، آمریکا اعلام کرد که مبلغ 400 میلیون دلار به تشکیلات خودگردان فلسطین به منظور هزینه در بخش مسکن، آموزش و زیر بنا درنوار غزه و کرانه باختری اختصاص میدهد.
امنیتی: آمریکا به همراه انگلیس، کانادا و اردن به نیروهای امنیتی فلسطین آموزش میدهد. در حدود 5 گردان از این نیروها به شهرهای اصلی کرانه باختری اعزام شدهاند. همچنین آمریکا به وزارت کشور تشکیلات خودگردان فلسطین با ارائه طرحهای امنیتی استراتژیک مشاوره میدهد.
نهادی: آژانس ایالات متحده برای توسعۀ بینالمللی از پروژههایی که ارتقای ساختار حکومتی و سطح دموکراسی را در قلمروهای فلسطین در دستور کار دارند، حمایت میکند. در دوم ژوئن، این نهاد متعهد به پرداخت 25 میلیون دلار به منظورکمک به تلاشهای تشکیلات خودگردان فلسطین در جهت توسعه چهارچوب قانونگذاری برای ارتقاء تجارت و سرمایه گذاری گردید.
ج) ابزارهای مسیر منطقهای
علاوه بر دیدارهای مقامات فلسطینی و اسرائیلی که پیشتر به آن اشاره شد، رؤسای دول منطقه از جمله بحرین، کویت، لبنان، عربستان سعودی و ترکیه در سفر به واشنگتن، مسائل منطقه و روند صلح خاورمیانه را با مقامات آمریکا مورد بررسی قرار دادهاند. تعیین «رابرت فورد» به عنوان سفیر آمریکا در سوریه که اولین سفیر ایالات متحده در آن کشور پس از ترور رفیق حریری، نخستوزیر لبنان در سال 2005 و ظن دست داشتن سوریه در آن محسوب میشود، نشان دیگری از تلاشهای آمریکا در این سطح است.
به این ترتیب ایالات متحده مناسبات منطقهای و مذاکره با کشورهای تأثیرگذار بر مناقشه فلسطین و اسرائیل را در دستور کار دارد.
در کنار سیاستها و اقدامات یاد شده از سوی ایالات متحده در جریان مناقشه فلسطین و اسرائیل، توجه به این نکته حائز اهمیت است که حمایتهای آمریکا از اسرائیل در ابعاد مختلف، همچنان به قدرت خود باقی است. به عنوان مثال در ماه می سال 2010، اوباما از کنگره درخواست تصویب 205 میلیون دلار برای سیستم دفاعی اسرائیل کرد و همچنین برای سال 2010 ، کمک سالانه 2.775 میلیارد دلاری در بخش امنیتی را تمدید کرد.
به عبارت دیگر، دولت اوباما ضمن حفظ سیاست حمایت از اسرائیل، با انجام مجموعهای از اقدامات برای جلب اعتماد فلسطینیان، سعی در ادامۀ مذاکرات صلح و ثمربخشی آن دارد؛ تا از رهگذر آن اهداف منطقهای، بینالمللی و داخلی خود را نیز تأمین نماید. بر این اساس دولت اوباما ناگزیر از کمک، حمایت و جلب اعتماد دو طرف، هر چند با نسبتهای متفاوت، است. میتوان گفت که دولت اوباما در این مسیر نه سیاست «سلب حمایت» از اسرائیل بلکه فاصلهگیری از سیاست «حمایت بیقید و شرط» از اسرائیل را در پیش گرفته است و در تلاش است تا از این طریق تداوم مذاکرات صلح را امکانپذیر گرداند.
نتیجه گیری
آنچه دولت اوباما تلاش دارد تا بهعنوان چهارچوب کلی سیاست خارجی خود تبیین کند و به نمایش گذارد، بر محورهایی چون چندجانبه گرایی و تأکید بر نهادهای بینالمللی و قانون استواراست. در چنین بستری، دولت اوباما حل و فصل مناقشه فلسطین و اسرائیل و در مقطع کنونی استمرار مذاکرات صلح را در راستای منافع ایالات متحده معرفی میکند.
به عبارت دیگر، امنیت اسرائیل نه فقط جزء اصول کلی سیاست خارجی آمریکا بلکه حل و فصل مناقشه میان فلسطین و اسرائیل در جهت اهداف منطقهای، بینالمللی و داخلی ایالات متحده نیز عنوان میشود؛ بهویژه آنکه تغییرات در موازنۀ زیر منطقهای (خلیج فارس) و ناموازنۀ منطقهای (خاورمیانه)، که به دنبال حمله آمریکا به افغانستان و عراق و سپس برداشت از هستهای شدن جمهوری اسلامی ایران پدید آمد، اهمیت پرداختن به حلقۀ طلایی ناملایمات خاورمیانه را نزد سیاستمداران آمریکا مضاعف ساخته است.
از اینرو آمریکا در تلاش است تا با میانجیگری در مذاکرات صلح وتکیه بر راه حل دو دولت، آثار منفی تحولات منطقهای دهۀ اخیر را کاهش و به مجموعه ای از اهداف خود دست یابد. به عبارت دیگر، انجام مذاکرات صلح در راستای خواست و مجموعه اهداف دولت اوباما قرار دارد و از سوی دیگر دولت وی تلاش کرده است تا با بهرهگیری از ابزارهای متعدد از جمله انتصاب نماینده ویژه، اختصاص بودجه، دیدارها و مذاکرات دو و چندجانبه با طرفین مناقشه و کشورهای مؤثر منطقه، ورود به بخشهای اقتصادی و امنیتی دو طرف و...، منابع موجود را در راستای اهداف خود بسیج کند. با این وجود نتایج این دور ازمذاکرات نیز چندان متفاوت از دورههای گذشته به نظر نمیرسد.
*این یادداشت متن خلاصه شده گزارشی راهبردی با عنوان "اهداف و ابزارهای دولت اوباما در میانجیگری مذاکرات صلح" است که توسط معاونت پژوهشهای سیاست خارجی مرکز تحقیقات استراتژیک منتشر شده است.