آفتابنیوز : آفتاب: رسول صدر عاملی کار گردان مطرح سینمای ایران در یادداشتی که چند سال قبل در شماره نوروزی همشهری منتشر شد به حمایت از عادل فردوسیپور پرداخت. قسمتهایی از این یادداشت به بهانه پخش مجدد برنامه نود از دوشنبه شب برایتان منتشر میشود که به شرح زیر است:
برخی آدمها هستند که گویا خداوند به آنها، به نگاه وصورت و نحوه حرفزدنشان کاریزمایی داده است که باعث میشود باور پذیر و دوست داشتنی باشند. عادل فردوسیپور مجموعهی اینها را دارد. یادم میآید چند سال پیش در مورد ورودش به تلویزیون میگفت که از طریق فراخوان و قبول شدن در امتحان ورودی وارد این عرصه شده است. یعنی هیچ پارتی نداشته و تنها به خاطر عشق و علاقه و دانش خودش به تلویزیون آمده است.
عادل این کاریزما را داشت و به سرعت توانست به شهرت برسد. ولی میدانیم که گاهی شهرت به تنهایی کافی و فضیلت نیست؛ مهم محبوب شدن است که کار دشواری است و فقط با باورپذیری مخاطب به دست میآید. اینگونه بود که عادل خود را بین فوتبالیستها با گزارشهایی که معلوم بود با مطالعه به دست آمده جا داد و با نوع نگاه خودش به فوتبال، تماشاگران را به این عرصه و حواشی ابعاد آن علاقهمند کرد. حواشی و ابعادی که در لایه اول به نظر میرسد تنها قرار است جذابیت برنامه باشد، اما در ادامه هر کدام از آنها بیهیچ شعر و شعاری درسهای قهرمانی و انگیزههای معرفت ورزشی را به تماشاگر میآموزاند.
سری اول برنامه نود تنها مورد توجه فوتبالدوستها قرار گرفت و یادم هست که بین خانوادهها برای دیدن این برنامه و سریالهای تلویزیونی معمولا درگیری ایجاد میشد. اما خیلی طول نکشید که در دل خانوادهها جا باز کرد و آرام آرام شاهد بودیم که حتی مادرهایهای خانواده - و اغراق نیست اگر بگوییم حتی مادربزرگها و پدربزرگها - هم با نود به فوتبال علاقه مند شدند.
عادل در فضای برنامهاش نمونه کوچکی از کل جامعه را به نمایش میگذاشت و من معتقدم اگر او گزارشگر نمیشد، حتما سینماگر میشد. چون او سینما را خوب میشناسد و علائق هنرمندانه دارد. از سویی، دراماتیک بودن فوتبال نیز همان روح جذابیت سینما را دارد که در چند ثانیه میتواند سرنوشت بازی را عوض کند.
او هر هفته به اندازه ساخت یک فیلم سینمایی، برای برنامهاش درگیر اجرا و مطالعه بود و به یقین میتوانم بگویم در ناخودآگاه خود یک روزنامهنگار و گزارشگر حرفهای را همراه با یک کارگردان خوب سینمایی داراست. او از موضوع برنامهاش که ورزش بود فراتر رفت و با شناختی که از سینما داشت، ریتم درست هنرمندانه را در چیدمان میهمانها، ورود و خروج آنها و زمان و چگونگی پرسش و پاسخها به کارگرفت تا جایی که اگر برنامه چهار ساعت هم طول میکشید، تماشاگر هرگز خسته نمیشد.
عادل با موضوع برنامهاش که داوری و تحمل نقدپذیری را گسترش میداد توانست تحمل شنیدن و خوب شنیدن دیگری را پیش از پاسخ دادن بیاموزاند. و یادمان نرود که سالهای پیش اهالی فوتبال چه ادبیاتی داشتند و فردوسیپور چگونه با استمرار برنامهاش این ادبیات را تغییر داد و به آنها آموزاند که خود را در جایگاهی ببینند که از طرف مخاطب تماشا و به قضاوت گذاشته میشود.