آفتابنیوز : آفتاب: شهرام شکیبا سال 89 را اسفبارترین سال برای طنز رسانهای ایران مینامد. او میگوید: خندین یک نیاز روحیست که باید برآورده شود.
شکیبا معتقد است: ظرفیت و استعداد خندیدن مردم، در مواجهه با طنزهای تصویری تغییر کردهاست اما همانطور که مبانی طنز مطبوعاتی ثابت هستند، استعداد خوانندگان ایننوع طنز همچنان یکسان باقی مانده است.
شکیبا افزود: ذائقهی مردم در طنزهای تصویری نسبت به چند سال قبل، تفاوتها عمدهای داشتهاست و دلیل اصلی این تغییر، تقابل و تکثر شبکههای جهانیست که مخاطبان ایرانی را تحتالشعاع قرار داده است. زمانی مردم تنها 2 کانال تلویزیونی را تماشا میکردند اما امروزه امکان تماشاکردن شبکههای خارجی باعث میشود مخاطبان به نگاه تازهای دست پیدا کنند، به طوریکه امروز کسی به طنزهای تصویری 5 سال پیش نمیخندد.
وی ضمن بیان این مطلب که ذائقهی مردم از ظنز کلامی به سمت طنز موقعیت سوق پیدا کرده، گفت: مخاطبان به صورت ناخودآگاه با موضوعاتی همچون ریتم آشنا شدهاند. قبلا داستانگویی در برنامهها ریتم و ضرباهنگ کندی داشت و اندازهی قابها و نمادها محدودتر بود. حتی شیوههای شوخیسازی نیز تغییر کرده و نمیشود مخاطب را فقط با طنز کلامی خنداند.
این طنزپرداز ادامه داد: در حوزهی طنز مطبوعاتی تغییرات عمدهای ظرف این چندسال اخیر رخ ندادهاست. در طنز مطبوعاتی شیوههای طنزپردازی ثابت است و این سوژهها هستند که عوض میشوند و طبیعتا سوژهها با مناسبات روز خلق میشوند و تنها در دورهای خاص امکان خندادن مخاطبان را دارد. مثلاً جریان استیضاح مهاجرانی(وزیر وقت ارشاد) یا اشتباه نمایندهای در صحن مجلس که سیمین دانشور را با سیمین بهبانی اشتباه گرفت، امروز دیگر هیچکسی را نمیخنداند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا ذائقهی مردم در مواجه با مشکلات اقتصادی و اجتماعی تغییر کردهاست یا خیر، اظهار داشت: من بر این باور نیستم. درست است که مسائلی همچون تورم و اقتصاد گریبانگیر خانوادههای ایرانی بودهاست اما این به این معنا نیست که مردم دیگر نمیخواهند یا نمیتوانند بخندند. اتفاقا امروزه این نیاز در میان مردم دیده میشود تا جاییکه یک خانواده حاضر میشود در ماه 10هزار تومان یعنی چیزی معادل یک چهارم سهم یارانه یکی از اعضای خود را صرف خرید فیلمها و یا سریالهای طنزی همچون قهوهتلخ بکند. این اتفاقیست که سابق بر این کمتر رخ میداد.
شکیبا در توضیح سخنش اضافه کرد: اینکه چرا خانوادههای ایرانی که اغلب دچار کم و کاستهای اقتصادی هستند، در چنین شرایطی برای خندیدن هزینه میکنند، جای سوال و بررسی دارد. به اعتقاد من نیاز مردن به شاد بودن و خندیدن از یکسو و ضعف رسانهی ملی در تولید و پخش آثار طنز و کمیک ازسوی دیگر باعث شده خانوادهها خود برای اغنا کردن نیاز شادخواری، آستین بالا بزنند.
وی وضعیت طنز در رسانههای سال 89 را اسفبار توصیف کرد و درمورد صدا و سیما گفت: انگار مسولان صدا و سیما براین باورند که خندیدن برای مردم گناه به شمار میآید. آنها در سال 89 هیچ برنامهی درخوری در حوزهی طنز نساختند و نگاه اشتباهی به جایگاه طنز داشتهاند.
این طنزپرداز ضمن بیان این مطلب که صدا و سیما بسیار سیاستزده عمل میکند، ادامه داد: مدیران رادیو و تلویزیون فکر میکنند اگر با طنز که بنمایهی آن انتقاد است، به پارهای از امور اجرایی دولت انتقادی وارد شود، دولت ضعیف میشود و احیانا دشمنان داخلی و خارجی از ضعیف شدن دولت به نفع خود استفاده خواهند کرد. این غلطترین نگاه به طنز در طول تاریخ صدا و سیمای ایران است. چراکه ما باری ایجاد همدلی و آشتی بین مردم و مسئولان دولتی چارهای بجز استفاده از طنز انتقادی نداریم.
وی اضافه کرد: وقتی صداوسیما مانع کوچکترین انتقادات در قالب طنز میشود و بر اشتباه خود اصرار دارد، نتیجه این میشود که یک شبکهی ماهوارهای با نام فارسی وان، از موقعیت استفاده کرده و با تولید و پخش ضعیفترین آثار تلویزیونی ارکان اخلاقی جامعهی ما را هدف قرار میدهد و مسئولان رده بالای کشور را نگران میکند.
شکیبا، سینمای کمیک ایران را نیز مورد انتقاد قرار داد و گفت: به نظر میرسد سینمای کمیک ما راه خود را در استفاده از طنز، گم کردهاست. به نحوی که کارگردانان سینما به سمت ساخت آثاری می روند که باید در تلویزیون ساخته شوند. اگر بنا باشد سینمای کمیک ایران تنها با استفاده از خوشمزگیهای بازیگرانی که سابقهی خنداندن مردم را داشتهاند؛ اداره شود و تنها با این وسیله مردم را به سینما بکشاند، باید به موقعیت طنز در سینما شک کرد.
وی بازهم مقصر اصلی موقعیت سینمای کمیک در ایران را مسولان صدا و سیما میداند و میگوید: سینماگران تقصیری ندارند زیرا سینما برای بقا به گردش سرمایه نیاز دارد و در شرایطی که رسانهی ملی کشور با بهرهگیری مستقیم از منابع مالی وظیفهی خود را درست انجام نمیدهد، طبیعیست که پای این آثار به سینما باز شود و سینماگران تنها به دلیل توجیهات اقتصادی، به جای نوآوری در حوزه طنز از تجربیات تکراری بازیگران معروف کمیک بهره ببرند زیرا این مطمئنترین راه است.
این طنز نویس اضافه کرد: مردم به خندیدن و شاد بودن نیاز مبرم دارند. همانطور که باید نیازهای اولیه انسان از قبیل غذا، سرپناه و ... مرتفع شوند، نیازهای روحی مردم را نیز باید مورد توجه قرار داد. از طرفی نباید ظرفیت مردم را در درک طنز و انتقاد نادیده گرفت و نگرانیها دراین مورد که انتقاد دولت را ضعیف میکند، اشتباه است. بنابراین مسولان رسانهی ملی باید فکری به حال مرتفع کردن این نیاز در مردم بکنند، چراکه در غیر اینصورت، مردم باری خندیدن از راههای دیگر استفاده خواهند کرد که ممکن است برخی از آنان مثل استفاده از شبکههای ماهوارهای به نفع جامعه نباشد.