آفتاب: غلامحسین محسنی اژهای این گفته را که وزارت اطلاعات حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ را پیشبینی نکرده بود، نپذیرفت و گفت: «آن زمان وزارت اطلاعات بروز چنین اتفاقاتی را بعد از انتخابات پیشبینی میکرد، اما نه به این عمق و سطح. اولین بار به احتمال قوی سال ۸۶ البته شاید هم سال ۸۷ بود گزارشهایی را به مسوولان ذیربط دادیم، مطرح کردیم دشمن در کشور ما دنبال انقلاب مخملی و انقلاب رنگین است. اما بعضی از مسوولان نظام من را مسخره کردند که این چه حرفی است که میزنید! تنها کسی که به گزارشهای وزارت اطلاعات اعتنا کرد و ما را تشویق کرد و دستور پیگیری داد مقام معظم رهبری بود.»
دادستان کل کشور در مصاحبه با ویژه نامه نوروزی روزنامه خراسان گفت: آن زمان وزارت اطلاعات بروز چنین اتفاقاتی را بعد از انتخابات پیشبینی میکرد، اما نه به این عمق و سطح! اینکه این مجموعه این گونه با هم متحد بشوند بعضی را میدانستیم، اما این گونه که چنین مجموعهای با هم متحد شدند و طی زمانی کوتاه به خارج از کشور وصل شدند آن هم به صورت علنی و عریان تصورش را نمیکردیم.
به گفته محسنی اژهای، یکی از کدهایی که روی آن زیاد کارشد بحث تقلب در انتخابات ۲۲خرداد ۸۸ بود. این موضوع را از حدود چند ماه قبل از انتخابات مورد توجه قرار دادیم. در نیمه دوم سال ۸۷ بود که آقایهاشمی رفسنجانی در نماز جمعه اولین استارت مربوط به این ماجرا را زد. ایشان مطرح کردند که باید مراقب بود که در انتخابات تقلب نشود. شواهد دیگری هم مطرح بود که میخواهند بعد از انتخابات مسائلی از جمله مساله تقلب را مطرح کنند.
دادستان کل کشور سپس تاکید کرد: در این زمینه خدمت آقایهاشمی رفسنجانی رفتم و توضیحاتی ارائه دادم خدمت بعضی آقایان دیگر هم رفتم. دو سه نوبت با آقای کروبی صحبت کردم با آقای موسوی هم همین طور.
همان موقع به آقای موسوی گفتم به عنوان یک مرجع رسمی نظارتی و کسی که مدعی است، حاضرم با استدلال با هر کسی که شما بگویید تمام مسائل را بررسی کنیم. بسیاری از کسانی که اطراف آقای موسوی بودند افرادی اطلاعاتی بودند. من با مردم عوام روبهرو نبودم. به عنوان مثال آقای یونسی وزیر قبلی اطلاعات یکی از این افراد بود یا آقای امینزاده هم اطلاعاتی بودند.
ایشان به خوبی میتوانست بفهمد که وقتی من ادعا میکنم تقلبی صورت نگرفته و دلایل خود را ارائه میکنم آیا سخن راست میگویم یا خلاف. حتی بعضی از این افراد بازنشسته وزارت اطلاعات و افرادی اطلاعاتی بودند، بنابراین وقتی میگفتم ما ستاد داریم و در انتقال صندوقها از روزی که از انبار بیاورند چه کارهایی کردهایم یا در مورد پلمب صندوقها و انتقال آنها یا در زمان شمارش آرا و جمع بندی آرا چه کارهایی انجام دادهایم به خوبی متوجه میشدند که ما در وزارت اطلاعات چهکار کردهایم. آنها به خوبی میفهمیدند که کار اطلاعاتی یعنی چه؟
اژهای سپس درباره حادثه کهریزک گفت: در جریان ماجرای کهریزک به نظرم من اولین نفری بودم که نسبت به کهریزک هشدار دادم. در تیرماه سال ۸۸ بود که بر اساس تجربه برای سرکشی به زندان اوین رفتم تا از بازداشتگاه و زندانیان بازدید کنم. در بازدید اولی که داشتم چند زندانی را دیدم که از سر و وضع خوبی برخوردار نیستند، وقتی از جزئیات شرایط آنها پرسیدم گفتند که این زندانیها از کهریزک آمدهاند. من تا آن موقع نمیدانستم که کهریزک چگونه اداره میشود و در این مورد اطلاعی نداشتم. شاید این ایراد به من گرفته شود که تو به عنوان وزیر اطلاعات چرا از این موضوع اطلاع نداشتی که این ایراد را میپذیرم و ایرادی صحیح است.
البته میدانستم بازداشتگاهی بهنام کهریزک هست. به هر صورت پیگیری کردم و فهمیدم که وضعیت آنجا مناسب نیست، لذا به بعضی مسوولان گفتم که وضعیت آنجا مناسب نیست و زندانی به آن جا برده نشود. همان زمان بود که در۱۸ تیرماه باز تجمعات و درگیریهای خیابانی صورت گرفت و تعدادی متهم به آنجا بردند.
دادستان کل کشور افزود: گزارش داده بودم آنجا وضع مناسب نیست. بعدا شنیدم از دفتر رهبری هم ابلاغ شده بود که به این زندان زندانی نبرید، بعضی از آقایان گفته بودند ما در زندان اوین از نظر جا محدودیت داریم. میگفتند امکان اینکه همه متهمان از جمله متهمان مواد مخدر و دیگر متهمان را در یک جا نگهداری کنیم نیست، بنابراین باید اینها را جابهجا کنیم. در آن زمان مقام معظم رهبری فرمودند اگر جا ندارید آنها را آزاد کنید. در ذهن من اینگونه است که این ماجرا مربوط به شب ۱۹ تیر میشود؛ اما آقای مرتضوی میگفتند شب ۲۱ تیر بوده است. ولی صرف نظر از این موضوع ما مطلع شدیم که تعدادی را به آنجا بردهاند.
اژهای آن گاه در تکمیل گفتهاش اظهار کرد: بر همین اساس هم دستور داده شد که آنهایی را که بردند، سریع منتقل کنند که به نظر میرسد در انجام این دستور قدری تعلل شد.
چنین دستوری بعد از ظهر داده شد و آخر شب بر آن تاکید شد، ولی عملا تا زمانی که انتقال صورت گرفت ۲۴ ساعت طول کشید که البته شاید این زمان غیر طبیعی نبود، ولی به هر تقدیر از بعداز ظهر و بهخصوص آخر شب که در حضور دادستان کل وقت آقای دری نجفآبادی و آقای مرتضوی دادستان تهران تاکید شد که حتما اینها منتقل شوند که با تاخیر 15- 10 ساعته منتقل شدند. اما در مورد عملکرد وزارت اطلاعات در این زمینه نیز باید بگویم قضاوتمان باید بر مبنای شرایط خاص زمانی و موقعیت خاص آن زمان باشد.
اگر شرایط زمانی و موقعیتها را در نظر نگیریم نقد وارد است؛ اما اگر آن شرایط را در نظر بگیریم یا نقد وارد نیست یا نقد صورت گرفته کمرنگ میشود. اینکه چرا بعضی از این متهمان روزهایی در زندان ماندهاند و بعد آزاد شدهاند و بعد ممکن است تبرئه شوند؟ باید گفت وقتی جمعی بر خلاف قانون به خیابان میریزند آتش میزنند، تخریب میکنند و نیروی انتظامی آنها را دستگیر میکند، ممکن است افرادی که دستگیر میشوند الزاما مجرم نباشند ممکن است برخی از آنها صرفا نظاره گر بوده باشند یا مشکل کمی داشته باشند.
از طرف دیگر شاید در شرایطی کسانی که دستگیر شدهاند مشکلشان صرفا با سوال و جواب حل بشود؛ اما در شرایط دیگر اینگونه نباشد.