آفتاب- محمد سلطانیفر*: مقاومت دیکتاتورهایی نظیر قذافی از یک منظر قابل بحث میباشد؛ نوع دیکتاتورهایی که هماکنون موج اصلاحات اخیر بر آنان شدت یافته این نگرانی را در ذهن همه متبادر میسازد که دیر یا زود این افراد باید صحنه سیاست را ترک کنند.
اما از این منظر دیکتاتورها که بر این ترک صحنه سیاست بنگریم خواهیم یافت که بسیاری از آنان پس از رفتن از صحنه دیگر نمیتوانند حتی ادامه حیات دهند و به همین دلیل مجبور هستند که تا پایان عمر در مقابل خواست مردم مقابله کنند و حتی آنان را به وحشیانهترین حالت بمباران کنند چراکه میدانند حالت وسط و میانی برای آنها وجود ندارد. و در صورت نبودن در قدرت با مرگ آنهم از نوع فجیع خود مثل صدام حسین مواجه خواهند شد.
کشتار میلیونی، بهایی است که در مقابل این دیکتاتورها ـ که جایی برای فرار ندارند ـ مترتب است.
تونس و مصر دو نوع متفاوت از این دیکتاتورها هستند. آنها هشیارانه قبل از دست زدن به قتل عام جان خود را فدای ادامه و تداوم دیکتاتوری خود نکردند و خیلی زود با کشته شدن کمتر از 200 نفر در هر کشور بهراحتی عقبنشینی کردند البته هنوز هم معلوم نیست چه آیندهای برای آنها مترتب خواهد شد.
اگر کشوری مثل آمریکا در زمان محمدرضاشاه هم بخواهد این نوع دیکتاتورها را پناه دهد معلوم نیست عاقبتی بهتر از روابط تیره در کشور ایران و آمریکا در طول 32 سال گذشته داشته باشد.
در ثانی روابط کشور پناهدهنده نزد انقلابیون به طور همیشه تیره و تار خواهد ماند و حتی برای کشتن این دیکتاتورها شاید انقلابیون نقشههای طولانیتری را بکشند و ناامنی را به داخل خاک آنها بکشانند.
راهحل بسیار خام و لیکن قابل بحث آن است که در جغرافیای دنیای امروز مجمعالجزایرهای بدون سکنهای در بسیاری از جاها وجود دارد که میتواند توسط پول به غارت برده شده. این دیکتاتورها اولاً آباد شود که حسن آن در دنیا ماندگار خواهد ماند. ثانیاً فضای کشتار را برای خود به عنوان تنها راه باقی مانده نبینند.
اطراف اندونزی، مالزی، در دریای آرام و حوزه کارائیب بسیاری از این جزایر کوچک وجود دارد که سازمان ملل میتواند برای آنها چارهاندیشی کند. این فکر شاید در ابتدا این توجیه را پیدا کند که سازمانی نظیر سازمان ملل به دنبال حمایت از دیکتاتورهاست. اما اینچنین نیست بلکه این عمل خواهد توانست جلوی ژنوساید و نسلکشی جریانی توسط دیکتاتورها را بگیرد.
فراموش نکنیم این حریم فضای امنیت تنها برای دیکتاتورها نیست بلکه فضای آزادی برای انقلابیونی است که قصد دارند علیه دیکتاتورها قیام کنند و امیدوار خواهند شد که قصابی نظیر قذافی تا آخرین گلوله خود مردم به کار نخواهد بست.
به شکل عینی و غیرشعاری روی این نظریه فکر کنم.
دنیا نمیتواند این حجم از دیکتاتورها را در یک جزیره جای دهند چراکه آنها در یک گلیم نمیگنجند و لیکن جزایر متعدد کنار هم امکان هرگونه تعامل و حتی کنترل آنها را هم برای جامعه جهانی سادهتر خواهد کرد.
این مجمعالجزایر برای دیکتاتورهایی است که نمیخواهند دست به کشتار وسیع بزنند و چنانچه دیکتاتوری علیرغم دانستن این حریم امن باز هم کشتار کرد او جنایتکار مریضی است که در هر دادگاهی و در هر محکمهای باید حکم نابودیاش را صادر کرد.
*(عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات)