کد خبر: ۱۲۴۰۵۷
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱۳۹۰ - ۱۲:۳۷

انحطاط اخلاقی و جامعه امروز ایران

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب- سرویس فرهنگی: معنای لغوی انحطاط، فرود آمدن، پست شدن، به پستی گراییدن است. هرگاه فرد یا جامعه‌ای به انحطاط اخلاقی دچار شود، برخلاف میل خود به کارهای پست و پلید دست می‌زند و در جهت سقوط اخلاقی و تهی شدن از ارزش‌های معنوی و الهی حرکت می‌کند. انحطاط اخلاقی، خطرناک‌ترین پدیده‌ای است که به آرامی و به تدریج، ریشه‌های فضایل اخلاقی جامعه را می‌خشکاند و مانند موریانه، ستون‌های بر پا دارنده اجتماع را از درون تهی کرده و باعث فروپاشی آن می‌شود. خطر انحطاط اخلاقی برای کشور از هر خطری سهمگین‌تر است و بی‌توجهی به این امر مهم، گناهی نابخشودنی است. در شرایطی که به اذعان صاحب‌نظران برخی وقایع در سطوح مختلف بیم بروز بحران اخلاقی در جامعه ایران را به‌وجود آورده‌است؛ تامل جدی درباره این مهم، آن هم در آغاز سالی جدید، ضروری به‌نظر می‌رسد. 

انحطاط اخلاقی به شیوه‌ها و شکل‌های مختلفی در جامعه بروز می‌کند و براساس شواهد تاریخی، ابتدا از ناحیه سرآمدان و نخبگان فکری و سیاسی سر بر می‌آورد و در نهایت به افراد جامعه سرایت می‌نماید و با عمومیت یافتن آن، موجبات نابودی و هلاکت جمعی فراهم و جامعه را دچار بحران اخلاقی و اجتماعی خواهد کرد. آثار و شواهد بحران اخلاقی زمانی آشکار می‌شود که به هشدارها و علائمی که حکایت از انحطاط اخلاقی داشته باشند بی‌اعتنا باشیم و آنها را جدی نگرفته و درصدد حل و فصل آنها برنیاییم. 

این یک امر بدیهی است که تمام آسیب‌های اجتماعی، ریشه در بحران اخلاقی و ضعف اخلاق در جامعه دارند. مفاهیمی چون مشارکت، وفاق، همبستگی ملی، اخلاق اجتماعی و فضیلت‌های سنتی روزبه‌روز از معنای واقعی خود دورتر می‌شوند. در چنین اوضاع و احوالی، تلاش برای تحقق آرمان‌های بشری، دستیابی به امنیت، سعادت، استقرار عدالت و سایر ارزش‌های انسانی و اجتماعی عقیم می‌ماند و به جای آنها، تضاد و تعارض، خشونت، خصومت، جنگ و گرایش به ضد ارزش‌ها و رذیلت‌های اخلاقی گسترش می‌یابد و به عبارتی، ارزش‌های اخلاقی، رنگ می‌بازند. 

در گذشته بیشتر اخلاق فردی حاکم بود و هرکس برحسب تربیت خانوادگی، معتقدات مذهبی و رعایت ارزش‌های قابل قبول تا اندازه‌ای حد خود را نگه می‌داشت، ولی در دوران جدید، معیارهای گذشته دگرگون شده و تراکم جمعیت در شهرها، همه را نسبت به همدیگر ناشناس کرده و بر نیازها و برخوردها افزوده است. پس ناگزیر ‌باید نوعی اخلاق اجتماعی که از ادب قرار دادن و قانون ناشی می‌شود جانشین آن شود. این اخلاق اجتماعی جزء ضرورت روزمره شده است که ‌رعایت آن، زندگی تلخ و ناممکن خواهد شد. 

هنگامی که بحران اخلاقی و بحران اعتماد و مشروعیت بر فضای سیاست سایه انداخت، دفاع از هنجارها، اصول و ارزش‌های والای اخلاقی، انسانی و اجتماعی، جای خود را به ریاکاری و مال‌اندوزی می‌دهد و زبان و قلم و سایر ابزارهای فرهنگی و شیوه‌های تبلیغی، وسیله‌ای برای توجیه سیاست‌های غلط، نارسایی‌ها، خطاها و غفلت‌ها می‌شود. از آنجا که سرمایه اخلاقی هر ملت، آن را از آسیب‌پذیری مصون می‌دارد، لذا برای رهایی از این بحران، چاره‌ای جز گام نهادن در مسیر بازیابی ارزش‌ها و احیای اخلاق در درون فرد فرد اعضای جامعه نیست و تنها یک انقلاب درونی در سایه گسترش آگاهی فردی و جمعی می‌تواند جامعه را نجات دهد. 

در وضعیت بحران اخلاقی و مخدوش شدن اخلاقیات، مجالی برای منطق ارتباط و عمل ارتباطی باقی نمی‌ماند و نتیجه آن ازهم‌گسیختگی و ازخودبیگانگی در مقیاس وسیع و عمیق است. در چنین وضعیتی، در واقع زندگی اجتماعی مشترک غیرممکن خواهد شد و به عبارت ساده‌تر، زندگی اجتماعی موجب نوعی تنگ‌خلقی می‌شود که می‌توان نامش را بیماری «بیزاری از هم‌نوع» گذاشت و در چنین وضعیتی هرکسی چنین می‌پندارد که همشهری‌اش زندگی را بر او تنگ کرده است. اختلافاتی که در مراکز تجمع پیش می‌آید، یکی از نمونه‌های این بحران و زندگی بدون فرهنگ و اخلاق است. بی‌تردید چنانچه فرهنگ و اخلاق در کار نباشد، نمی‌توان جلوی اجحاف و سوءاستفاده از مقام و موقعیت را گرفت. آنچه مشخص است این‌که اگر عنصر فرهنگ به حال خود رها شود، هنجارهای بازدارنده اخلاقی، توان مقابله با فشارها و اختلافات ناشی از پدیده‌های نو را نداشته باشند، طبیعی است که نظام سیاسی جامعه از تعادل و توازن خارج و وحدت و امنیت به مخاطره می‌افتد. بر این اساس روشنفکران و نخبگان جامعه، باید برای ریشه‌یابی تهدیدها و مسائل اجتماعی با دیدی آسیب‌شناسانه به پدیده‌های نو بنگرند. 

چنانچه جامعه‌ای به بحران اخلاقی دچار شود، به تدریج و آرام آرام به صورت خزنده و موریانه‌وار پایه‌های نظام اجتماعی و به تبع آن، اصول اساسی ساختار سیاسی جامعه را از درون تهی و تخریب خواهد کرد. لذا ضرورت دارد برای رویارویی با این پدیده ویران‌گر، از تمام استعدادها و توانمندی‌های فکری و فرهنگی با شیوه‌های معقول، منطقی و مؤثر بهره‌برداری کرد. غفلت و بی‌توجهی نسبت به آن، خسارات جبران‌ناپذیری را به وجود خواهد آورد و تعادل و توازن جامعه را به هم خواهد ریخت و در نهایت ثبات و امنیت آن را به چالش خواهد کشید. 

وقتی مردم، خدا را فراموش کنند، به ارزش‌های اخلاقی و معنوی پشت پا بزنند، در توزیع امکانات رفاهی و ثروت، راه را بر دیگران بسته و انحصارطلبی کنند، باید انتظار چنین روزی را بکشند. وقتی عده‌ای اندک به چپاول سرمایه‌های کلان پرداخته و جمع مال و ثروت را وجهه همت خویش قرار دهند و برای رسیدن به هدف از هر وسیله‌ای استفاده کنند و از انجام هر کار خلاف اخلاقی کوتاهی نکرده و ظلم و ستم را پیشه خود سازند، باید به چنین آشفتگی و بحرانی مبتلا شوند؛ چرا که «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم». اگر روابط انسانی بر مدار زر و زور و تزویر بچرخد، هر کسی به سه ضلع این مثلث دسترسی داشته باشد قطعاً می‌خواهد دیگران را تحت سیطره خود در آورد. انسانیت، معنویت، اخلاق و عدالت اجتماعی در نزد این افراد مطرح نبوده و اهمیتی برای آنها قائل نیستند. 

بحران اخلاقی، فراگیرترین بحرانی است که تمام بحران‌ها و آسیب‌های اجتماعی را در بر خواهد گرفت و تمام جنبه‌های زندگی انسان‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار خواهد داد. بحران فرهنگی، بحران هویت، بحران مشروعیت و سایر بحران‌های اجتماعی محصول و زاییده ضعف و یا اضمحلال فضایل اخلاقی در جامعه هستند و چنانچه جامعه‌ای به زیور اخلاق آراسته باشد و معیارهای اخلاقی راهنما و نقشه راه آحاد آن جامعه قرار گیرند، از طریق مستقیم منحرف نشده و به آسیب‌های گوناگون اجتماعی مبتلا نخواهند شد. لذا بر عهده متولیان امر و دست اندر کاران اداره حکومت است که با بهره‌گیری از تمام ابزارهای کارآمد فرهنگی، در نهادینه کردن ارزش‌های متعالی اخلاقی در جامعه بکوشند؛ چرا که «الناس علی دین ملوکهم»؛ یعنی مردم راه و رسم دولت‌مردان خود را در پیش گرفته و براساس شیوه رفتاری آنها عمل می‌نمایند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۴
0
7
واقعا عالی و به جا بود. کاملاً درست است جامعه ایران به شدت دچار انحطاط فرهنگی و اخلاقی شده است که نمونه آنرا در مناظره انتخاباتی آقای.... که حتی از نشان دادن تصویر همسر رقیب برای بهره‌برداری سیاسی ابایی نداشت، شاهد بودیم. کاش در سال جدید این موضوع را جدی بگیریم.
ناشناس
|
United States of America
|
۱۸:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۱/۱۴
0
3
عالی. دست مریزاد. ببینیم روزی رو که مردم با تاریخ خود و متفکرین امروز خود همنشین باشند!
مریم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۷:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۲/۲۲
0
7
چند روز پیش به دلیل دفاع از یک عده مظلوم، ظالم شدیدا باعث آزارم شد و جالب آنجا بود که مظلومان فقط ایستادند و تماشا کردند و گویی در دلشان مرا سزاوار اذیت هم میدانستند. آنجا بود که سقوط آزاد اخلاقیات را در کشورم با تمام وجودم درک کردم. احساس کردم در کشوری زندگی می کنم گه پر شده از زامبی و ومپایر و با خود گفتم مردمی که به زامبی تبدیل شده اند هر بلایی سرشان بیاید حقشان است و لیاقت دفاع کردن را ندارند. گرچه خداوند آن ظالم را به سختی تنبیه کرد ولی در کل نگرشم به جامعه بسیار بسیار منفی تر از قبل شد و خدا را شکر کردم که خدا از من دفاع می کند و دانستم تنها و تنها باید به خدا تکیه کرد و از صمیم قلب او را پرستید و از او کمک خواست.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۳۹ - ۱۳۹۵/۱۰/۳۰
0
0
عالی
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین