آفتابنیوز : آفتاب: ناپدری سنگدل دختربچه 8 ساله در اولین جلسه بازجویی اعتراف کرد، قبول دارم هانیه را کتک زدهام.
صبح روز سهشنبه 30 فروردین امسال مأموران مرکز پلیس 110 از وقوع یک مورد کودکآزاری با خبر شدند.
ماموران با حضور در بیمارستان رسول اکرم(ص) دریافتند دختربچه 8 سالهای به نام هانیه در اثر ضرب و شتم ناپدری خود به شدت مجروح شده و در این بیمارستان بستری شده است. با بررسی موضوع مشخص شد در دادسرای ناحیه 16 بعثت از چندی قبل درباره کودک آزاری ناپدری هانیه پروندهای تشکیل شده است.
با مشخص شد این موضوع و همچنین دستگیر شدن حمید 45 ساله که متهم به ضرب و شتم او بود پرونده دیگری در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 29 نوجوانان ایجاد شد.
سرانجام صبح امروز اولین جلسه بازجویی از حمید با حضور بازپرس آذرتاش برگزار شد و به حمید اتهامات تفهیم شد.
پازپرس خطاب به حمید عنوان کرد شما براساس تحقیقات انجام شده، نظریه اولیه پزشکی قانونی و همچنین بررسی حضوری بازپرس در صحنه وقوع حادثه متهم هستید به ایراد ضرب و شتم، سوزاندن هانیه با سیخ داغ، شکستن هر دو دست کودک، عدم توجه به سلامتی هانیه و در نهایت کودکآزاری چه دفاعی از خود دارید؟
حمید در پاسخ به اتهامات خود مدعی شد من هیچ دفاعی از خود ندارم و قبول دارم که هانیه را کتک زدهام.
وی ادامه داد: البته در زمان وقوع این حادثه در حالت طبیعی خودم نبودم و حتی زمانی که به حالت طبیعی خودم بازگشتم و متوجه شدم پاهای هانیه را سوزاندهام او را در آغوشم گرفتم و گریه کردم و از او خواستم که مرا ببخشد. اما دیگر دیر شده بود.
ناپدری سنگدل عنوان کرد: به دلیل مصرف مواد مخدر در زمان وقوع حادثه حالت طبیعی نداشتم و چنین اتفاقاتی رقم خورد وگرنه هیچ انسانی چنین کاری با یک کودک 8 ساله نمیتواند بکند.
پازپرس آذرتاش خطاب به حمید عنوان کرد که بینی و دو دست هانیه شکسته است شما با چه وسیلهای دستان او را شکستهاید که حمید مدعی شد که به هیچ عنوان شکستگی دست و بینی هانیه را قبول ندارم.
وی مدعی شد: هانیه پیش از این در حمام منزل ما به زمین خورده بود و دستش دچار شکستگی شده بود، شکستگی بینی او هم احتمالا ناشی از شدت ضربه کشیدهای بوده که به صورتش زدهام وگرنه من با مشت به صورت او ضربه نزدهام.
وی همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر نحوه آشنایی وی با خانواده هانیه گفت: هانیه و مادرش در خرابههای نزدیک مغازه محل کسب من زندگی میکردند اما از 6 ماه پیش دلم برای آنها سوخت و با توجه به سرمای هوا قصدم کمک کردن به آنها بود و همین امر باعث شد با خانواده آنها آشنا شوم.
بازپرس آذرتاش خطاب به متهم با اشاره به این مطلب که برخی از جراحتهای موجود بر روی بدن هانیه مربوط به گذشته است چه دفاعی از خود دارید گفت: به هیچ عنوان پیش از این هانیه را مورد ضرب و شتم قرار نداده بودم و تنها شب حادثه اولین باری بود که هانیه را کتک زدم.
بازپرس پرونده به او گفت: بارها ماموران بهزیستی قصد ورود به خانه و بررسی وضعیت هانیه را داشتند اما شما از این اقدام ممانعت کردهاید گفت: این موضوع صحت ندارد تنها یک بار ماموران بهزیستی به در منزل ما آمدند که آن هم به دلیل نداشتن کارت شناسایی از حضور آنها ممانعت کردم و به ماموران پلیس زنگ زدم تا در صورت تایید ماموران پلیس آنها اجازه ورود به خانه را داشته باشند.
پازپرس پرونده به وی گفت: همسایهها بارها صدای هانیه و گریه و زاری او را شنیدهاند چه دفاعی دارید گفت: این موضوع صحت ندارد زیرا در آن خانه پدر و مادر من و برادرم با 5 فرزندش زندگی میکند اگر هانیه گریه و زاری میکرد آنها پیش از همسایهها صدای او را میشنیدند.
بررسی بیشتر پرونده به جلسه آینده موکول شد.