آفتابنیوز : آفتاب: آیتالله عبدالله جوادی آملی در پیامی به همایش کانونهای فرهنگی مساجد، تاکید کرد که اگر مبنای اصحاب بیان و کلام، بر نزاهت از گفتار غیرعالمانه برابر بود و این سفارش ویژه اهل بیت(ع) که برگرفته از دو آیه یادشده است، تدبیر شد، جامعه از گزند خواب و آسیب خیال و خرافة وهم میرَهد و به صفای بیداری و خردمداری میرسد.
ایشان همچنین با خرافه توصیف کردن سی دی «نزدیکی ظهور امام زمان (عجل الله فرجه الشریف)» و مانند آن، بر لزوم زندگی خرمندانه و پرهیز از چنین افسانههایی تاکید کرد.
متن پیام آیت الله جوادی آملی که چهارشنبه شب در نخستین همایش مساجد فعال قرآنی کشور توسط فرزند وی حجت الاسلام مرتضی جوادی آملی قرائت شد بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حمد ازلی خدایی را سزاست که آفریدن ویژه اوست، تحیت ابدی، پیامبران الهی(ع) خصوصاً حضرت ختمی نبوت(ص) را رواست که همراهی قرآن بی همتا مخصوص اوست و درود بیکران، دوده طاها و اسره یاسین(ع) را بجاست که ولایت آنان مایه کمال دین و پایه تمام نعمت است، انتظار جهانیان، نثار مقدم ختمی امامت، مهدی موجود موعود(عج) است که تعیین کنندگان زمان ظهور وی، دجالان زورند! به عترت اطهار، تولی داریم و از معاندان لدود آن ذوات قدسی، تبری مینماییم!
مقدم صحابه کتاب خدا، قاریان، اساتید تلاوت و تفسیر، ائمه محترم اقامه جماعت مساجد و مهمانان بزرگوار را گرامی میداریم و از سعی بلیغ ستاد عالی کانونهای فرهنگی هنری کشور، تشکر و اجر وافر همگان از خداوند سبحان مسئلت میشود.
قرآن حکیم، حیات بخش دلهای آماده دریافت آب زندگی و شفا دهنده بیماران اعتقادی، اخلاقی و رفتاری است، بهرهوری از کوثر حیات و شفا، مرهون تلاوت، معرفت معارف، عرضه هویت خود بر آن مجلای فیض الهی و توزین کالای وجودی خویش با آن میزان قسط است، لذا چند نکته کوتاه پیرامون ضرورت عرضه مسائل فردی و جمعی و کیفیت پاسخ یابی بعد از این درخواست، ارائه میشود:
یکم؛ انسان، در معرض رخدادهای تلخ تاریخی است و برای صیانت از سقوط، لازم است به حبل متین خدا یعنی قرآن حکیم، اعتصام نماید تا مایه عصمت وی از هر لغزش گردد. اعتصام به کتاب الهی، متوقف بر معرفت آن به عنوان میزان حق و باطل، معیار صدق و کذب، مدار حسن و قبح، محور خیر و شر و بالاخره مناط صواب و خطا درعقاید، اخلاق و اعمال خواهد بود. حضرت محمد بن علی الباقر (ع) فرمود:”…اعرض نفسک علی کتاب الله فان کنت سالکا سبیله زاهدا فی تزهیده فی ترغیبه خائفا من تخویفه فاثبت و ابشر فانه لا یضرک ما قیل فیک و ان کنت مباینا للقرآن فماذا یغرک من نفسک…”
چون قرآن کریم، مصون از آسیب تحریف و محفوظ از گزند زوال است، اعتصام آگاهانه بشر در مسائل فردی و جمعی به آن، سبب صیانت وی از غوایت و حفظ او از ضلالت خواهد بود.
دوم؛ عترت اطهار(ع) که قرآن ناطق اند و کلام آنان نور است، کیفیت عرضه بر حقیقت وحی که به صورت قرآن مجید تجلی نمود را بیان فرمودند، نموداری از این تبیین را میتوان در جریان عرضه حدیث بر قرآن مشاهده نمود که خلاصه آن این است: آنچه عدل قرآن کریم است انسان کامل معصوم(ع) یعنی اهل بیت عصمت و طهارت(ع) هستند که هرگز کسی همتای آنان نخواهد بود، هر چند به صورت اجتماع متظاهرانه و متعاضدانه جن و انس باشد، چه اینکه هیچ کتابی، همسان قرآن نخواهد بود ” لئن اجتمعت الانس و الجن” اما حدیث، هرگز معادل قرآن نیست زیرا امامان معصوم(ع) فرمودند کسی نمی تواند مانند قرآن، آیه ای جعل کند ولی می تواند شبیه حدیث ماثور ما روایتی را جعل کند، لذا هر روایتی باید بر قرآن کریم عرضه شود خواه معارض داشته باشد- چنانکه نصوص علاجیه در فن اصول فقه ناظر به آن است- و خواه معارض نداشته باشد که لزوم عرضه هر دو صنف بر قرآن، در جوامع روایی ما نیز آمده است.
لزوم عرضه عقاید، اخلاق و اعمال بر قرآن، مطلق است، خواه کسی بین دو عقیده متطارد یا دو خلق متخالف یا دو عمل متضاد واقع شود و در انتخاب یکی و ترک دیگری مردد باشد یا درباره عقیده خاص، خلق مخصوص و عمل معین، تردید داشته باشد، در هر دو صورت باید آن را بر میزان قسط و زبان عدل بی عدل الهی یعنی قرآن، معروض دارد و بعد از معرفت، باور نماید و بعد از تدین، به آن عمل کند و اگر توفیق یافت سب انتشار آن را فراهم نماید.
سوم؛ قرآن حکیم نه تنها میزان حق و عدل است بلکه مبانی علمی و مبادی ورودی و عملی در ساحت حق را ارایه میکند و مآثر عینی و آثار پر برکت خروجی آن را نیز بیان مینماید. دستورهای ایجابی و تحریمی و یا ترجیحی و تنزیهی آن از یک سو و تبشیر پرهیزکاران و انذار تبهکاران از سوی دیگر و نقل نمونه های اجرا شدن آن در ضمن داستان پیامبران و مردمی که با قبول یا نکول، به اصحاب میمنه یا صحابه مشئمه تقسیم شده و به فلاح یا طلاح رسیدند از سوی سوم، همگی بیانگر تمام و کمال این میزان الهی و ضرورت عرضه خود بر آن و دریافت نسخه شفابخش از چنین کتابی است که ندای “و ننزل من القران ما هو شفا و رحمه”را از بارگاه ملکوت اعلای عرشیان به کارگاه فرش نشینان رسانیده است و عدهای را که دلمایهای به عنوان کلمه طیب فراهم کردند، به سوی ثواب خدا صعود میکند.
چهارم؛ لزوم عرضه خود بر قرآن، معنای جامعی دارد که باید ملحوظ گردد:
۱- چون قرآن و عترت(ع) عدیل بی مثیل هم هستند، عرضه بر هر کدام باید عرضه بر دیگری را همراه داشته باشد و گرنه عرضه حقیقی نخواهد بود.
۲- عرضه برحدیث، بعد از عرضه آن بر قرآن حکیم است، تا مخالف آن نباشد زیرا اگر چه موافقت قرآن، شرط حجیت نیست ولی مخالفت با آن، کاشف از بطلان و کذب و مانع از اعتبار است.
۳- بعد از دریافت معنای قرآن به عنوان اولین ترازو و بعد از عرضه حدیث بر آن به عنوان متمم و مکمل حجت خدا، نوبت به عرضه معارف متعارف و اخلاق متداول و اعمال متناوب بشری به آنها می رسد تا غث و سمین و صحیح و معیب آن روشن گردد، بنابراین هماره روایت های معتبر، در کنار آیات الهی، به عنوان هماهنگی ثقل کبیر یا اکبر مطرح اند و گرنه تنها عرضه بر قرآن مجید، نا تمام خواهد بود، زیرا خود قرآن، جامعه بشری را به پذیرش رهنمود حضرت ختمی نبوت (ص) فرا خواند:”ما آتاکم الرسول فخذوه” و یکی از برجسته ترین آثار متواتر آن حضرت (ص)، فرمان اعتصام به دو وزنه وزین و پرهیز از غوایت ناشی از ترک آن و دوری از هلاکت حاصل از رهایی و عدم اعتصام به این دو ثقل الهی است.
پنجم؛ چون قرآن کریم کتابی است به حق و هیچ فسون و فسانه در آن راه ندارد جامعه بشری، به ویژه امت اسلامی و بالاخص حوزویان عزیز و دانشگاهیان گرامی را توصیه می کند که هیچ گاه در تصدیق و قبول قولی و در تکذیب و نکول مطلب دیگر، بدون تحقیق و دلیل سخن نگویند، این رهنمود ناب، ضامن رشد فرهنگی یک ملت زنده و بیدار است. حضرت امام صادق (ع) فرمود: ” أن الله خَصَّ عبادَه بآیتین مِن کتابه : أنْ لا یقولوا حتی یعلَموا و لا یَردّوا ما لم یَعلَموا و قال عزّ و جلّ « ألَمْ یُؤْخَذْ عَلیْهِمْ میثاقُ الْکِتابِ أن لا یَقولوا عَلَی اللهِ ألا الْحَقَّ» وَ قال :”بَلکَذَّبوا بما لَم یُحیطوا بِعِلمِه وَ لَمّا یأتِهِم تَأویلُهُ» (یونس آیه ۳۹ ؛ الکافی ، ج۱ ، ص ۴۳ .)”
وقتی تعهد ارباب بنان و قلم، بر پژوهش محققانه استوار بود و هنگامی که مبنای اصحاب بیان و کلام، بر نزاهت از گفتار غیرعالمانه برابر بود و این سفارش ویژه اهل بیت(ع) که برگرفته از دو آیه یاد شده است، تدبیر شد، جامعه از گزند خواب و آسیب خیال و خرافه وهم می رهد و به صفای بیداری و خردمندی می رسد، آن گاه تنفس در چنین جامعه دانش محور آسان خواهد بود و گرنه مرزی برای گزافه نویسی و افسانه سرایی نیست که در این حال نفس های محققان، در سینه حبس و زندگی دشوار و کتاب خدا نزد بداندیشان، مهجور (که از هُجْر و هذیان است) و نزد دگر اندیشان، محجور (که از حَجْر و منع است) و نسبت به توده مردم، مهجور (که از هِجر و ترک است) خواهد بود و منشأ همه این خطرها، عرضه نکردن هویت فردی و جمعی جامعه بر قرآن و عدم دریافت میزان قبول و ردّ و آگاه نبودن از معیار خواب و بیداری است.
ششم؛ محصول عرضه هویت انسان بر قرآن این است که فتوای کتاب الهی درباره جامعه بشری، چند عنصر محوری است که سه بخش آن عبارت است از:
۱- لزوم جهان دانی؛ ۲- لزوم جهان بانی؛ ۳- لزوم جهان آرایی. به استناد اصل اول باید آغاز و انجام جهان هستی را شناخت و به آن ایمان آورد و به اعتبار اصل دوم باید نظام کیهانی را که خداوند، آن را مسخر اندیشه ناب قرار داد، از تباهی حفظ کرد و از رفتار غیر عاقلانه تخریب، پرهیز نمود و جلوی تجاوز طاغیانی را که «أذا دَخَلوا قَرْیَهً أفسَدوا وَ جَعَلوا أعِزَّهَ أهلِها أذِلَّهً » (سوره نمل آیه ۳۴) گرفت و به اتکال اصل سوم باید بر زیبایی و آرایش سنتی آن ، جمال صنعتی را افزود و تمام نیازهای بشری را هنرمندانه برآورد تا کسی کمبودی را احساس نکند و لکه فقر اقتصادی، چهره زیبای نظام اجتماعی را زشت نکند و غبار غربت و محرومیت، روی آینه شفاف جامعه را نگیرد و زیبایی عدل و داد، به زشتی جور و بیداد مبدل نشود و حکومت عقل به حاکمیت جهل، دگرگون نگردد.
هفتم؛ نتیجه عرضه حیات فردی و جمعی بر قرآن حکیم اموری است که برخی از آنها را میتوان در لزوم احترام متقابل به مقدسات ملل دانست. همان طور که قرآن کریم تمام کتابهای آسمانی را محترم شمرده است و ارج نهادن به آنها را برای پیروان خود لازم و برای دیگران وظیفه میداند. نگهداری حرمت قرآن کریم را بر همگان واجب کرده است و اگر کسی خود را یهودی یا ترسا می داند باید همه کتابهای آسمانی را که در راس همه آنها قرآن مجید است محترم بشمرد و اگر استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل، مایه به هم ریختگی نظام کنونی و تعدی مستکبران عنود بر مستضعفان ودود شدند و زمینه بیداری مردم مسلمان ستم سوز و ظلم ستیز را فراهم کردند، نباید چنین نهضتی را گناه پنداشت و نباید قرآن حکیم را که حق مدار و عدالت محور است محکوم نمود و به حریم مقدس آن اهانت روا داشت و ندای آسمانی این کتاب الهی را باید شنید که « أنَّ رَبّکَ لَبالْمِرصادِ » (سوره فجر آیه ۱۴)
خلاصه آنچه در این پیام کوتاه آمد، عبارت است از:
۱- لزوم عرضه هویت انسان بر قرآن حکیم.
۲- همتایی قرآن و عترت ایجاب میکند که عرضه جامعه بشری بر رهنمودهای اهل بیت وحی (ع) در کنار عرضه بر قرآن ملحوظ گردد.
۳- قرآن حق مدار، بیانگر مبانی و مبادی علمی و عملی طغوای دوزخیان و تقوای بهشتیان است.
۴- لزوم عرضه خود بر حدیث مأثور، بعد از عرضه حدیث بر قرآن مجید است تا مخالف آن نباشد، زیرا احتمال تحریف در روایت، بجاست، هر چند درباره قرآن، مجالی ندارد.
۵- لزوم زندگی خردمندانه و پرهیز از افسانه نظیر سی دی خرافه « نزدیکی ظهور امام زمان (عجل الله فرجه الشریف)» و مانند آن.
۶- لزوم جهان دانی، جهان بانی و جهان آرایی دولت و ملت مسلمان.
۷- لزوم احترام به مقدسات آسمانی و اجلال و تکریم کتاب های انبیاء (علیهم السلام) به ویژه آخرین کتاب پروردگار جهان.
در پایان مجدداً مقدم همگان را گرامی می داریم و از کوشش ستاد عالی کانون های فرهنگی و هنری مساجد کشور، حق شناسی نموده و اجر آنان از خداوند مسئلت میشود.