حتي اگر دولتي با ثبات در بغداد روي كار آيد تاثير مثبت آن روي همسايگانش قابل بحث است. ناآرامي سياسي كنوني عراق حركت به سوي دموكراتيزه شدن در سوريه ايران و عربستان را تضعيف ميكند.
حضور نظامي آمريكا در عراق تهديدي براي ايران نيست؛ بلكه كاملا برعكس تضميني در برابر حمله آمريكا به اين كشور است؛ اگرچه نميتوان اقدام نظامي عليه ايران را به طور كامل منتفي دانست، اما درگيري آمريكا در عراق پناهگاهي در اختيار ايران قرار داده است يا دست كم براي اين كشور زمان خريده است.
در عين حال ايران بدون حتي شليك يك گلوله از شكست صدام و طالبان دو دشمن مهم منطقهاياش نفع برده است و همچنين ظهور يك دولت شيعه در عراق بهترين نتيجه براي ايران ميباشد.
كارشناسان سياست خارجي در اروپا و خاورميانه يكي ديگر از اهداف استراتژيك آمريكا در مبارزه با تروريسم را به كنترل در آوردن توليد نفت ميدانند اما واشنگتن در فرماندهي نواحي توليد كنندهي نفت در عراق كاري انجام نميدهد به اين علت كه اين بازار است كه در اين باره تصميم گيري ميكند.
بيشتر كشورهاي توليد كنندهي نفت كمتر از نفت به عنوان اهرمي سياسي استفاده ميكنند در حالي كه كشورهاي مصرف كننده نميتوانند عليه كشورهايي كه خودسر خوانده شدهاند تحريم زيادي را اعمال كنند.
بازار انرژي تمايل دارد مستقل از وقايع نظامي در خليج فارس عمل كند؛ به اين معنا كه بتوانند در بي ثباتي سياسي زندگي كنند و هيچ راه حل نظامي براي بحران انرژي وجود ندارد.