از ورزشگاه آزادی تا بهشت زهرا؛ مردم حجازی را فریاد زدند
آفتابنیوز : آفتاب- چیا فوادی: انگار خود داربی بود؛ فضای اطراف ورزشگاه آزادی آنقدر شبیه برگزاری داربی بود که اکثر مردانی که میخواستند وارد ورزشگاه شوند به آن اشاره میکردند. عدهای از زنان و دختران هم با دیدن پوشش امنیتی مراسم فکر کردند که نمیتوانند وارد ورزشگاه شوند و حتی عدهای از آنها هم به خانههایشان برگشتند اما در نهایت و در میان تمامی تدابیر امنیتی اعلام شد که زنان هم میتوانند در ورزشگاه حضور داشته باشند.
مردم فوج فوج میآمدند و دربهای ورزشگاه برای ورود ماشینها هم با دستوراتی باز و بسته میشد. روزنامههای سیاسی و ورزشی هم از فرصت استفاده کردند و به کسانی که به ورزشگاه میآمدند به صورت رایگان ویژهنامه و پوسترهای ناصرحجازی میدادند. در این میان اما یک سردرگمی در میان مردم دیده میشد. آنها از ساعت دقیق آغاز مراسم بیخبر بودند.8؟ 8:30؟ 9؟ 9:30؟ 10 و حتی 10:30 و 11 هم ساعتهایی بود که به صورت مرتب اعلام میشد و همین عدهای را به اشتباه انداخته بود. فضای صبحگاهی مراسم و حضور مردم در ورزشگاه آزادی، آنقدر خاص بود که شاید دیگر هیج وقت اتفاق نیفتد. به هر ترتیب حدود 25 تا 30 هزار نفر صبح دیروز به ورزشگاه آزادی آمدند و بخشی از این جمعیت هم فرصت دیدن مراسم را پیدا نکردند چرا که بر خلاف انتظار ساعت 8 مراسم آغاز شد. انگار که برخی دوست داشته باشند جمعیت کم باشد.
حضور صفاییفراهانی در میان میهمانان ویژه
همان اول مراسم چهرهها کم کم وارد ورزشگاه شدند. شخصیتهای ورزشی مهمی از جمله صفاییفراهانی، هاشمیطبا و فائقی قابل تشخیص بودند. بازیکنان سابق دنیای فوتبال از جمله مجتبی محرمی و فرشاد پیوس و دیگران هم در در این مراسم دیده شدند. هرکسی که فکرش را بکنید آمده بود. از مدیران باشگاهها تا مجریان ورزشی رادیو و تلویزیون و بازیکنان. عادل فردوسیپور هم مرتب اشک میریخت و ته ریش او نشان میداد که چقدر مرگ حجازی او را متاثر کرده است. البته مجتبی محرمی در یک حرکت جالب اعلام کرد که به میان طرفداران استقلال میرود و با آنها از روی سکوها برای حجازی فریاد میکشد .البته حضور او زیاد مورد توجه هواداران استقلال واقع نشد و به نوعی نسبت به او بیاعتنایی کردند. محرمی هم میخواست در میان افراد سرشناس نباشد و مردمی بودنش را نشان داد. هرچند که چهره او چروکیده و غمبار بود. لحظه به لحظه به جمعیت افزوده میشد و طرفداران حجازی که با پیراهن و پرچم استقلال، عکسها و پوسترهای حجازی به ورزشگاه آمده با دست زدن و سوت برای حجازی شعارمیدادند. شعارهایی که البته آن شعارهایی نبود که از بلندگوی ورزشگاه سر داده میشد. صفایی فراهانی اشک میریخت و اشکهای او آنقدر زیاد بود که انعکاس نور خورشید اول صبح آنها را نشان میداد.
پیکر ناصرحجازی وارد شد
با اینکه زنان تکلیفشان را برای حضور در ورزشگاه نمیدانستند اما تعداد زیادی زن به ورزشگاه نیامده بودند. شاید نزدیک به 200 یا 300 نفر که اکثرا با جیغ و داد و اشک همراه با مردان شعار میدادند. این برای اولین بار بعد از صعود ایران به جام جهانی 1998 بود که خانمها میتوانستند وارد وزشگاه شوند اما از این فرصت به خوبی استفاده نشد. شاید به خاطر عدم اطلاعرسانی دقیق و یا ترس بود. زنان درحالی که در دو ردیف زیر جایگاه و روبروی جایگاه مستقر شده بودند که به شدت زیر نظر هم بودند. ناصر حجازی توسط گروه مخصوصی که انگار از ارتش بودند وارد ورزشگاه شد و به خانواده مرحوم حجازی و پیشکسوتان و بازیکنان فوتبال سپرده شد. پیکر ناصر حجازی روی دست مردم به وسط چمن آزادی انتقال پیدا کرد بعد تابوت او را ابتدا مقابل دروازه نگه داشتند و مثل روزهایی که درون دروازه بود او را تشویق کردند. این صحنه باعث شد اکثر افراد حاضر در ورزشگاه گریه کنند. لحظات اشکباری بود که مو را به تن همه راست میکرد. صدای گریهها فضای ورزشگاه را پر کرده بود و برخی هواداران استقلال هم شروع به شعار دادن علیه امیر قلعه نویی کردند که گفته شده به ورزشگاه آزادی هم آمده است. حجازی آخرین دور افتخارش را در ورزشگاه آزادی زد و صدای اشک و آه و اندوه و سوت و تشویق با هم تلفیق شده بود. در همین اثنا علی پروین هم وارد ورزشگاه شد و مورد تشویق هواداران استقلال واقع شد. لحظات دردناکی بود و همه تحت تاثیر قرار گرفته بودند.
اعتراض علنی آتیلا
زمانی که نوبت خواندن نماز میت برپیکر حجازی رسید آتیلا حجازی در اعتراض به اینکه قرار بود سید حسن خمینی نوه امام خمینی این نماز را بخواند اما حجت الاسلام علیپور این کار را انجام داده نماز را نخواند و به همراه دامادشان رمضانی و دیگر اعضای خانواده روی نیمکت نشست و اعتراض کرد. ناراحتی او کاملا مشخص بود و چند نفر هم برای آرام کردن او سراغش رفتند و او را پشت میکروفون بردند. آتیلا حجازی که لحظات کوتاهی برای حاضرین در ورزشگاه آزادی صحبت کرد ضمن تشکر از حضور آنها در مراسم تشیع پیکر ناصر حجازی گفت: با محبتی که از مردم میبینم مطمئنم روح پدرم شاد است چرا که او همیشه دغدغه مردم را داشت. وقتی این مردم را میبینم لذت میبرم. آنها همیشه به پدرم محبت داشتند و از همه به خاطر حضورشان تشکر کنم. قلبم برای مردم میتپد و از اینکه میبینم پدرم در قلب آنها جای دارد به خود میبالم و امیدوارم بتوانم محبتهای مردم را جبران کنم. من از تمام مردم که در مراسم پدرم شرکت کردند، تشکر میکنم. واقعا سنگ تمام گذاشتند. فقط یک گله دارم از صداوسیما که در طول این چند روز، یک بار در برنامههای تلویزیونی اعلام نکردند که مراسم پدرم چه زمانی برگزار میشود. اگر زمان مراسم امروز اعلام میشد، جمعیت بیشتری به ورزشگاه آزادی میآمد و مراسم با شکوه بیشتری برگزار میشد.» صدای او میلرزید و ضجهبار بود. در حین صحبتهای آتیلا حجازی، وحید طالبلو، مهدی امیرآبادی و علی دایی به شدت گریه میکردند. اتوبوس حامل بازیکنان و پیشکسوتان استقلال، پرسپولیس و تیم ملی که به دلیل ازدحام جمعیت نتوانست به موقع وارد ورزشگاه شود پس از تلاش ماموران نیروی انتظامی خود را به مراسم رساند. کم کم از چهرههای حاضر رونمایی شد. علی سعیدلو، علی پروین، علی دایی، کارلوس کیروش، کریم باقری، بهرام افشارزاده، مهدی رحمتی، فرهاد مجیدی، مجید نامجو مطلق، رسول کربکندی، محمد نوازی، همایون بهزادی، مجید جلالی، عبدالرحمن شاه حسینی، حسن روشن، محمد نبی، منصور پورحیدری و علی فتحالهزاده و چندین چهره ورزشی دیگر از جمله افراد حاضر در ورزشگاه بودند. پس از پایان این مراسم پیکر حجازی در میان حزن و اندوه بیش از 25 تا 30 هزار نفر از مردمی که در ورزشگاه حضور داشتند و بر روی دست دوستان و همبازیانش از ورزشگاه آزادی تشییع شد تا برای تدفین و خاکسپاری به بهشت زهرا(س) منتقل شود. ساعت حدود 9:45 دقیقه بود. اگرچه همه فکر میکردند ورزشگاه پر شود اما با توجه به عدم اطلاعرسانی دقیق در مورد ساعت و مکان آغاز مراسم این اتفاق رخ نداد و حتی اینکه شایع شده بود مراسم به صبح پنجشنبه موکول شده است ورزشگاه پر نشد.
آغاز اتفاقات پس از پایان تشییع
اما زمانی که هواداران استقلال قصد داشتند تونل ورزشگاه را ترک کنند با شعار: «اسطوره مردمی همینه همینه!» و یا « حجازی نمرده، دشمنشه که مرده» و یا «رو قلب من نوشته، حجازی سلطان عشقه» ورزشگاه را به لرزه درآوردند. همسر حجازی با دیدن مردم و قاب عکسهایی که در دستشان بود و شعارهایی که میدادند مثل ابر بهار گریه میکرد. اما در یکی دو صحنه نیروهای یگان ویژه برخوردهایی در تونل با مردم انجام دادند. در راه بیرون رفتن از ورزشگاه هم عدهای شروع به سر دادن شعارهای سیاسی کردند و دستگیریهایی هم انجام شد. عدهای هم سرود ای ایران و یار دستانی را خواندند که تعدادشان زیاد بود. در این میان حضور محسن صفاییفراهانی در ورزشگاه آزادی در هنگام بیرون آمدنش باعث شد تا جمعیت زیادی دور او و هاشمیطبا جمع شوند. شعارهایی سیاسی سر داده شد: «سعیدلو حیا کن فدراسیونو رها کن» نکته مهم اما اینجا بود که اتفاق افتادن ابن ماجراها باعث شد تا همه از انتقال جنازه غافل شوند. چرا که جنازه را خیلی زود به بهشت زهرا انتقال دادند. البته تدابیر امنیتی همچنان برقرار بود و دستگیریهای اندک و پراکنده هم در ورزشگاه آزادی اتفاق افتاد. ابن همه لشکر آمده به عشق ناصر آمده" و "خونی که دررگ ماست هدیه به ناصر ماست "و شعارهایی در حمایت از عادل فردوسیپور شعار غالب حامیان ناصر حجازی بود. اتوبوسهای زیادی هم برای انتقال به بهشت زهرا برای مردم تدارک دیده نشده بود. اما ترافیک سنگینی تا بهشت زهرا ایجاد شده بود. ضمن اینکه در تمام اطراف ورزشگاه آزادی حضور سنگین یگان ویژه برای تامین امنیت مراسم محسوس بود.
بینظمی محض در مراسم حجازی
در حالی که اتوبان منتهی به بهشت زهرا به شدت شلوغ بود و افراد شرکت کننده در این مراسم با پشت سرگذاشتن ترافیکی طولانی به بهشت زهرا رسیده بودند اتفاق عجیبی افتاد. بسیاری از مردمی که برای خاکسپاری پیکر مرحوم ناصر حجازی به بهشت زهرا(س) آمدهاند، اجازه ورود به قطعه نامآوران را پیدا نکردند. در حالی که دقایقی از انتقال پیکر ناصر حجازی به قطعه نامآوران میگذشت، بسیاری از مردمی که برای حضور در مراسم خاکسپاری وی به بهشت زهرا آمده بودند پشت درهایی که برای کنترل جمعیت تعبیه شده مانده بودند و اجازه ورود به آنها داده نمیشد. ازدحام جمعیت در اطراف قطعه نامآوران بهشت زهرا به قدری بود که کنترل آن از دست ماموران پرتعداد نیروی انتظامی خارج شد و به همین دلیل درگیریهایی بین مردم و نیروی انتظامی پیش آمد و آنها دوباره وارد عمل شدند و با مردم برخورد شد. در این بین آتیلا حجازی از مردم درخواست کرد همکاری لازم با نیروی انتظامی را داشته باشند و نظم را رعایت کنند تا برای کسی مشکلی ایجاد نشود. مردم پرتعداد حاضر در بهشت زهرا نیز که تعدادشان به بیش از 40 هزار نفر میرسد با شعار "اسطوره مردمی همینه همینه" به تشویق ناصر حجازی میپرداختند. البته چند نقطه بهشت زهرا درگیریهای پراکندهای انجام شد و شعارهای سیاسی هم سر داده شد. صفایی فراهانی هم که شعار صفایی صفایی، تو اسطوره مایی، ترجیح داد تا به بهشت زهرا نیاید. جدا از اینکه مراسم تدفین با بینظمی تمام در حال برگزاری بود، در حالی که هنوز خانواده حجازی به بهشت زهرا نرسیده بودند، پیکر او دفن شد!
خبرنگار فوتبال مدیا که همزمان با خانواده ناصر حجازی وارد بهشت زهرا شد به صورت اتفاقی مورد سوال همسر ناصر حجازی که به همراه دامادشان سعید رمضانی با یک پاجیروی مشکی وارد شده بودند، وارد شد. آنها حتی نمیدانستند که قطعه نامآوران کجا هست. بر اساس پیگیریهای خبرنگار فوتبال مدیا، پیکر ناصر حجازی ظهر دیروز در غیاب خانواده و طرفداران او دفن شد و البته برخی سایتها، ترافیک شدیدی که در مسیر بهشت زهرا وجود داشت را باعث این اتفاق دانستند و خبرآنلاین هم در این باره نوشت که خانواده حجازی و طرفداران او دیر به بهشت زهرا رسیدند و پیکر اسطوره که زودتر به بهشت زهرا برده شده بود در غیاب خانواده و طرفداران او دفن شد! این در حالی است که در هنگام دفن باید خانواده فوت شده حضور داشته باشند. خانواده حجازی از این اتقاق آنقدر دلگیر و عصبانی بودند که قابل وصف نیست. دیروز البته همسر حجازی با ایستادن درون دروازه یاد او را زنده نگه داشت. همسر ناصر حجازی پس از ورود تابوت ناصرخان به ورزشگاه آزادی برای دقایقی کوتاه به سمت یکی از دروازهها رفت و برای لحظات کوتاهی به یاد همسرش درون دروازه ایستاد. جنازه ناصر حجازی در حالی وارد ورزشگاه آزادی شد که پرچم سه رنگ ایران روی آن کشیده شده بود. با این اتفاق گروه موزیک ارتش مارش عزا نواخت و هواداران را به گریه انداخت. خانم شفیعی که به شدت از سوی هواداران تشویق میشد به ابراز همدردی آنها پاسخ داد و با چشمانی اشکبار از حضور همه آنها تشکر کرد. هواداران میگفتند: «خانم شفیعی، تسلیت، تسلیت» جمعیت در بهشت زهرا تا 45 هزار نفر هم تخمین زده میشد.
عادل فردوسیپور کتک خورد
جمعیت زیاد هجومی به بهشت زهرا به قسمت تبدیل شده بودند. قسمتی که داخل قطعهنام آوران بودند و قطعهای که نیروی انتظامی بین مردن حایل شده بود. در همین حین طرفداران عادل فردوسیپور به او هجوم آورند تا با او عکس یادگاری بگیرند اما همین کارها باعث شد جو مراسم تا حدودی متشنج شود و نیروی انتظامی برای آرام کردن جو وارد عمل شد و ماموران نیروی انتظامی با باتوم با تعدادی از حاضران برخورد کردند تا عادل را به بیرون از قطعه ببرند .فردوسیپور هم در همین زد وخوردها به صورت شانسی مورد ضرب و شتم قرار گرفت. پس از اینکه عادل را با اسکورت نیروی انتظامی به بیرون از ورزشگاه بردند، سوار ماشینش کردند و از محل دور شد تا مراسم آرام شود.
حجازی کجاست؟
اغلب مردم حاضر فکر میکردند حجازی هنوز وارد بهشت زهرا نشده و سوال میپرسیدند که پیکر بیجان ناصر حجازی کجاست؟ آنها البته خبر نداشتند که جنازه بیسر و صدا دفن شده است. حاضران شعارهای مختلفی از جمله "حجازی مردمی" را سر میدادند اما در کل مراسم با بینظمی تمام و در حالی که در خور و شایسته یک اسطوره ملی نیست، درحال برگزاری بود. البته بحث بر سر اینکه چرا قلعهنویی حضوری کوتاه داشته و یا اینکه اصلا آمده یا نیامده به همراه بحثهایی درباره گذشته حجازی و قلعهنویی بین مردم و استقلالیها راه افتاده بود. بینظمی هم همچنان دیده میشد و بهشت زهرا از ورزشگاه آزادی که خبرنگاران و عکاسان نتوانستند اخبار و عکسهای خوبی بگیرند بینظمتر بود. شایعات محتلفی هم دهان به دهان میچرخید. مثلا گفته شده بود حجازی صبح زود دفن شده و تابوت خالی به ورزشگاه آزادی برده شده است. یا اینکه حجازی دیشب دفن شده و آتیلا حجازی هم از این مورد شکایت داشته چرا که در دو روز گذشته نتوانسته پدرش را برای آخرین بار ببیند. آتیلا خطاب به مردم گفت: «مطمئنم همین الان که دارم برای شما حرف میزنم پدرم اینجاست و دارد به این شعارهایی که شماها میدهید گوش میدهد. شک ندارم که شعار حجازی مردمی برازنده پدرم است چون او همیشه عاشق شما بود. برایش آبی و قرمز هم فرقی نمیکرد. من از همه شما تشکر میکنم.»
سردرگمی ادامه دارد
البته غسل و کفن حجازی در خانهاش انجام شده بود. ابهام بیشتر دراین باره است که چرا ساعتهای مختلفی برای دفن نام برده میشود؛ 9، 9:30، 10 و حتی 11. اگر ترافیک برای مردم و خانواده حجازی بوده برای آمبولانس هم بوده است. نه؟ مراسمی که برگزار شد در حد نامی نبود که مردم برایش شعار "حجازی مردمی" را سر داده بودند. نه متولی مراسم مشخص بود و نه کسی پاسخگو. حرفها و حدیثهای زیادی هم درباره حضور و عدم حضور قلعهنویی مطرح شد که باز هم شایع شد امیر قلعهنویی یکسری از طرفدارانش را به ورزشگاه و بهشت زهرا فرستاده تا بگویند امیر هم به ورزشگاه آمده و هم به بهشتزهرا! قلعهنویی تنها غایب مراسم تشییع جنازه ناصر حجازی بود. بیشتر چهرههای سرشناس ورزش، از کوچک و بزرگ گرفته دیروز در مراسم تشییع جنازه حجازی شرکت کردند. شاید به دلیل اینکه تیم او شب قبلش در لیگ قهرمانان آسیا بازی داشته است او برای حضور در تهران با مشکل مواجه شده است.
مداحی فرهاد کاظمی
از نکات جالب مراسم دیروز این بود که علاقهمندان به ناصر حجازی همچنان در قطعه نامآوران حضور داشتندو برای اسطوره شعار میدادند. با وجود اینکه دقایقی پیش پیکر ناصر حجازی برای همیشه به خاک سپرده شد اما هواداران به ناصر حجازی قطعه نامآوران بهشت زهرا(س) را ترک نمیکردند. آنها که بیشتر هوداران تیم آبیپوش پایتخت بودند در دستههایی جداگانه برای ناصر حجازی شعار میدهند از مردم میخواستند که دست بزنند چرا که حجازی نمرده و نباید برای اسطوره سینه زد. فرهاد کاظمی یکی از مداحان حاضر در بهشت زهرا بود که سر خاک ناصر حجازی روضهخوانی کرد. این مربی فوتبال کشورمان پس از مداحی کردن و فرستادن فاتحه برای روح ناصرخان گفت: «حجازی یک اسطوره بود و راحت از دنیا رفت. اما قدر او ندانستیم، مراسمی که برای او گرفته شده بود، میتوانست بهتر از این باشد. باید برای او سنگ تمام میگذاشتند و برای این مراسم ستادی تشکیل میشد.» کاظمی این را گفت و ادامه داد: «دلیل محبوب بودن ناصر حجازی رکگویی و با مردم بودن او بود. در فوتبال ما دو اسطوره وجود دارد، یکی علی پروین و دیگری ناصر حجازی که او را از دست دادیم و خدا روحش را شاد کند. امیدوارم این محبوبیت حجازی و آمدن تعداد زیادی برای تشییع پیکر او درسی برای ما باشد تا با مردم بودن را یاد بگیریم.»
اتوبوسهایی که قرار بود مردم را به بهشت زهرا ببرند، در برگشت غیب شدند تا مردم با مترو بهشت زهرا را ترک کنند. خلاصه دیروز، روز عجیبی بود برای خودش.