آفتابنیوز : آفتاب: به گفته یکی از اعضای جامعه روحانیت مبارز، احمدینژاد اگرچه گزینه مورد حمایت اصولگرایان در دو انتخابات گذشته بود اما گزینه اصلح محسوب نمیشد.
غلامرضا مصباحیمقدم گوشههایی از پردههای جلسات اصولگرایان در آستانه انتخابات ریاستجمهوری نهم و دهم را بالا زد و گفت: اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری نهم و دهم، دست به یک انتخاب زدند. این انتخاب به معنی این نبود که بیهیچ مناقشهای او را گزینه اصلح میدانستند. بلکه او را بهتر از دیگران میدانستند. این رویکرد در انتخابات ریاستجمهوری دهم بیشتر هم شد. آن هم به خاطر اقدامات مثبت ایشان در دولت اولشان بود. البته بسیاری از اصولگرایان از همان دولت نهم هم انتقادات جدیای به عملکرد آقای احمدینژاد داشتند.
مشروح سخنان وی در این باره را به نقل از خبرآنلاین بخوانید:
در جلسهای از جامعه روحانیت مبارز که به بحث انتخابات ریاستجمهوری دهم و کاندیداتوری آقای احمدینژاد و موسوی مربوط بود، من مسألهای را مطرح کردم که بد نیست الان آن را رسانهای کنم. آن زمان هنوز حضور آقای موسوی قطعی نبود ولی من معتقد بودم که او چندین نقطه ضعف دارد. از جمله اینکه توتالیتر است و دولتگرا و دولتسالار است و همه اقتصاد کشور را میخواهد در دولت تجمیع کند. این مسأله هم منجر به ناسازگاری دولت با دیگر نهادها میشود. کما اینکه در دوره نخستوزیریاش نیز چنین مسألهای را با رئیسجمهور وقت، مقام معظم رهبری داشت. انتقاد دیگر من به نامزدی موسوی در این بود که او طیف وسیعی را پشت سر خود خواهد داشت که انتظارات متنوعی دارند. از نهضت آزادی تا مشارکت و مجاهدین و کسانی در داخل و خارج. انتظارات آنها از رئیس جمهور، اداره کشور بر اساس قانون و زیر چتر رهبری نبود و این به یک چالش میرسد.
نقل است که ابومسلم خراسانی پس از فتح بغداد، به امام صادق(ع) نامه نوشت و از ایشان خواست تا رهبری آنها را بر عهده بگیرد. اما امام نامه وی را سوزاندند. یکی از یاران ایشان پرسید: چرا این کار را میکنید؟ و امام صادق پاسخ دادند که او از مردان ما نیست و هیچ ارتباطی میان ما نبوده و او این قیام را برای ما نکرده است.
من هم در همان جلسه به اعضای جامعه روحانیت مبارز هر یک سابقه سیاسی 40-50 ساله دارند، گفتم که آیا طی این 20 سال کنارهگیری آقای موسوی، ایشان با شما تماسی داشتهاند یا مشورتی خواستهاند؟ مشخص شد که ارتباطی نبوده و او حتی در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز مرتب شرکت نمیکرده و هیچ موضع جدیای هم در مورد مسائل این 20 سال نداشت. من به دلیل این رویکرد ایشان معتقد بودم که نباید از ایشان حمایت کنیم و همان تعبیر امام صادق(ع) را هم یادآور شدم. از سوی دیگر آقای محسن رضایی هم رای زیادی نداشت. بنابراین ما فقط یک گزینه داستیم؛ آن هم آقای احمدینژاد بود. فقط بحثمان بر این بود که با توجه به انتقاداتی که نسبت به ایشان داریم، حمایتمان را از او اعلام کنیم یا نکنیم. برای همین هم رای گیری شد.
یکی از اعضای جامعه روحانیت مبارز با تعجب از من پرسید که چرا با وجود انتقاداتی که به رویکرد اقتصادی دولت احمدینژاد دارم باز هم معتقد به حمایت از او در انتخابات هستم؟ و من پاسخ دادم که با همه خون دلهایی که از رویکرد اقتصادی دولت میخورم، باز هم معتقدم که نظام ما به مثابه یک هواپیماست که خلبان آن رهبری و رئیسجمهور کمک خلبان اوست. از این رو باید بین خلبان و کمک خلبان یک هماهنگی کامل وجود داشته باشد. چون هر ناسازگاریای در این زمینه منجر به تلاطم در هواپیما میشود.
من معتقد بودم که با وجود احمدینژاد -با توجه به کارکردش در دولت نهم- چنین تلاطمی را در کابین خلبان نخواهیم داشت. اما هرگز تصور نمیکردم، که او بگونه دیگری ظاهر شود. اگر ما به او رای دادیم، به این معنی نبود که او نامزد ایدهآلی است. البته ایشان گفتهاند که حتی اگر احزاب و روحانیت هم از من حمایت نمیکردند، من رای میآوردم. اما این یک خواب و خیال است! اگر کسی چنین تحلیلی دارد، معلوم است که نه ملت ایران را میشناسد و نه از کارکرد علما و روحانیت و جمعیتها و گروههای سیاسی با نفوذ در مردم چیزی میداند. اگرچه آقای احمدینژاد گاهی با بیمهری با مراجع تقلید برخورد کردند اما اگر همین مراجع به صورت جدی، مخالفتشان را با دولت اعلام کنند، او خواهد دید که دیگر نمیتواند کشور را اداره کند.