آفتابنیوز : آفتاب: حسن فاتحی با ارسال یاداشتی به آینده نوشته است:
اخیرا" یكی از روحانیون حامی بصیرت اززبان مردم علیه آیت اله ..هاشمی رفسنجانی سخنان تندی ایراد نمودند، به شكلی كه روانشناسی كلام ایشان به راحتی، براین باور صحه می گذاشت كه، هیچ شخصیتی و جریانی ولو باسوابق درخشان جهادی ومبارزاتی، حق انتقاد از شیوه مدیریتی موجود را ندارند و گرنه متهم به اوصاف و كلماتی خواهند شد كه دراصل، دركارخانه هیاهوی مدعیان بصیرت، طراحی می شود ولی به نام مردم برای افكار عمومی تحمیل می گردد.
بنده وقتی چنین بزرگانی را می بینم كه، عدالت ازنگاه آنها، تنها به لج بازی باشخصیتهای بزرگی چون آیت اله.. هاشمی رفسنجانی ختم می شود، بسیار ب رسرنوشت خود كه قطره ای از مردمم و نیز برآینده حاكمیت اسلامی نگران می شوم.
اگر آیت اله.. هاشمی رفسنجانی نتواند، به آسیبهای تهدیدكننده نظام اسلامی، بپردازد و درقبال طرح سخنانی حق، این چنین درمجامع مورد فشار و آنهم با سخنانی سراسر فرافكنانه قرار گیرد، چه كسی خواهد توانست، درقبال جریان هیاهوی امروز كه ازیكطرف به حجتیه ها وصل و از طرفی با جریان انحرافی همراه خود، قصد براندازی واقعی نظام اسلامی را دارند، مبارزه نماید؟
اگر هاشمی را عضو نظام ندانیم، و باكلماتی سراسر غیرمنصفانه، تلاش نمائیم تامثل بزرگان دیگر ، هاشمی را نیز خانه نشین نمائیم، آنوقت چه كسانی توان مبارزه با مكر وحیله نقابداران سیاست باز امروز را خواهند داشت كه، علنا" درعصر غیبت با وجود قرائن، ضرورتی در اعتقاد به ولایت نمی یابند!، وعجیب تر اینكه همین منحرفین امروز، درسایه بصیرتهای این چنینی توانسته اند میدان دار شوند وروحانیت را به سخره بگیرند.
بنده درآن حدی نیستم كه، نامی از این عالم ببرم و صلاح هم نمیدانم ، ولی چرا باید تنها بعد از یكروز ازفرمایش مقام معظم رهبری ، كه فرموده بود " ماحق نداریم حتی امنیت مخالفان سیاسی خود را سلب نمائیم به شرطی كه چهارچوب نظام را قبول داشته باشند " ، درحالیكه این آسیب شناس منتقد آیت اله.. هاشمی رفسنجانی است كه شخصیت بزرگ او را هیچ كسی توان مخدوش نمودن ندارد.
وقتی رهبر انقلاب در حرم امام راحل، میفرمایند كه به بهانه انقلاب گرائی حق نداریم ، منتقدین خود را تحقیر نمائیم، تنها بخاطر اینكه مخالف دیدگاه سیاسی ماهستند" ، چطور عالمی با این درجه اعتماد نظام اسلامی، بجای طرح سخنانی برای ایجاد وحدت، دوباره آیت اله..هاشمی را هدف می گیرد.
تحلیل من این است كه، همان جریانی كه از روی لجبازی وتعصب كور، و به خاطر رنجش آیت اله..هاشمی از افرادی ب اخصایص خاص!، طرفداری كردند، تا هاشمی را به چالش كشند، به خاطر همان ادعای بصیرت فصلی خود، جریان منحرف روز را پدید آوردند، چراكه وقتی یک روحانی فقیه، توان پذیرش انتقادی حق را نداشته باشد و به فقیهی دیگر و آنهم دررسانه ها ومجامع بپردازد، نتیجه اش همین می شود كه جریانی، زایش نماید كه روحانیت راسر منشاء بدبختیها معرفی نماید.
وقتی انتخابات مجلس خبرگان در دور اخیر، درشرف انجام بود، همین دوستان درقم بافریاد وابصیرتا !، طلبه ها را وادار به شعار علیه آیت اله..هاشمی نمودند ، دوستانی كه طیفی ازآنها تنها دوسال پیش درفصل انتخابات ، بهشت را بدون وجود فردی خاص !، قبول نمی كردند.
مخلص كلام اینكه: اگر آیت اله ..هاشمی را خانه نشین نمائید، كمااینكه خیلی ازبزرگان یا از زور هیاهو ویا بخاطر مصلحتها، سكوت پیشه كردند ونتیجه این سكوت، به زایش جریانی منجر گردید كه توروز روشن ودرسایه حلقه قدرت، مكاتب سكولار ارائه نمودند ، مطمئن فردای دیگر ، جریاناتی زایش خواهندشد كه اسلام وقران راقبول ندارند ، چراكه وقتی مبارزان انقلابی واقعی ، خانه نشین شوند، فرصت طلبانی مسلط خواهند شد كه نه اخلاقی می پذیرند ونه اینكه قانون سرشان می شود.