آفتابنیوز : آفتاب: گزارش تنها دیدار آیتالله خوئی با آیتالله بروجردی منتشر شد. این گزارش در ویژهنامهای در ماهنامه «مهرنامه» با عنوان «نقش مکتب آیتالله خوئی در حوزه علمیه قم» آمده است. «فرید مدرسی» که این ویژهنامه را تدوین و تالیف کرده، این دیدار را از زبان فرزند آیتالله خوئی نقل کرده که در سال 1328 شمسی رخ داده است: «ناگهان در فضای قم خبری میپیچد: یکی از اساتید مطرح حوزه علمیه نجف به ایران میآید. خبر را به آیتاللهالعظمی سید محمدحسین طباطبایی بروجردی اطلاع میدهند که ایشان پاسخ میدهند: تا آقای داماد را داریم؛ قم نگرانیای ندارد. آن استاد مطرح؛ آیتالله سید ابوالقاسم خوئی بود. وارد قم میشود و در منزل آیتالله سیدمحمود روحانی (پدر آیات عظام سید محمد و سید محمدصادق روحانی) اقامت میکند. یک روز جهت دیدار با آیتالله بروجردی، مرجع بزرگ تقلید و زعیم حوزه قم به بیت ایشان میرود. جلسه خصوصی نبود و فضلای حوزه قم و اصحاب بیت آیتالله بروجردی و همراهان آیتالله خوئی حضور داشتند. فرعی فقهی مطرح میشود تا آقای خوئی پاسخ دهند. به جای ایشان، شاگردشان آقای محمدتقی ایروانی پاسخ می دهند و مباحثه داغ میشود که در نهایت نظر ایروانی غالب میشود. در فضای حوزه میپیچید که شاگردی که اینگونه از فرعی فقهی فائق آمده است، پس استادش چگونه است؟!»
همچنین در این ویژهنامه گفت و گو هایی با آقایان سید احمد مددی، ابولقاسم علیدوست، محمد قائینی و سید میرمحمد یثربی توسط فرید مدرسی انجام شده و مقالاتی نیز از آقایان سید ضیاء مرتضوی، سید محمدعلی ایازی و حیدر حبالله ارائه شده است.
آیتالله سید احمد مددی که از شاگردان آیتالله العظمی خوئی است، ضمن اشاره به تفاوتهای مکتب آیتالله خوئی و آیتالله بروجردی اذعان کرده است: «برخی نجفی ها حساب کرده اند که بیش از 300 فتوا از آقای خوئی وجود دارد که خلاف مشهور است.» او به تفاوتهای آیتالله خوئی و آیتالله سیستانی هم اشاره کرده است: « آقای سیستانی هم همچون آقای خوئی برخی دیدگاه های روشنفکری را دارد. در مباحث رجالی هم بیشتر از آقای خوئی کار کرده است. اما همچون ایشان این نظرات و دیگاههایش را تدوین و تالیف نکرده است.»
حجتالاسلام و المسلمین علیدوست از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ضمن تاکید بر اینکه «قال سید الخوئی بیش از دیگران در دروس خارج حوزه قم شنیده می شود»، گفته است: « بر اساس مکتب آقای خوئی یعنی اصول عملیه نمی توان قانون نوشت و نظام و حکومتی را تاسیس و اداره کرد.»
حجتالاسلام و المسلمین محمد قائینی با توجه به شاگردیاش نزد آیتالله خوئی و آیتالله منتظری، به دو مکتب قم و نجف پرداخته و در میانه گفتوگو درباره تفاوت سیاسی آیتالله خوئی و آیتالله سیستانی گفته است: « آقای سیستانی تا حدودی متاثر از دیگران هم هستند. آیت الله سیستانی خودشان نقل کرده اند که «با مرحوم آقای خمینی مراوده زیادی داشتم.» در حقیقت شاید تفاوت رویه آیت الله سیستانی با آیت الله خوئی در مسائل سیاسی ناشی از تاثیرپذیری از دیگران است، والا روش آقای خوئی دخالت بسیار محدود در عرصه سیاست بود؛ در حد ضرورت و ناچاری.»
آیتالله یثربی هم ریشههای مکتب قم و نجف را بازکاوی کرده است. او اگرچه خود را هم نجفی و هم قمی دانسته اما به صراحت درباره حوزه قم بیان کرده است: « وجه غالب با مکتب نجف است اما نمی توانیم بگوییم که مکتب قم رو به زوال است. البته مکتب قم از ابتدا هم آنچنان قوتی به دست نیاورد که اکنون بگوییم ضعیف شده است. در زمان آقای بروجردی و حاج شیخ عبدالکریم حائری خودشان بودند و از آن نگهبانی کردند و به آن قوت بخشیدند ولی همواره اینگونه نبود. مکتب قم هیچگاه نتوانست همسنگ مکتب نجف باشد که الان بگوییم نحیف شده است. »
در بخش مقالات هم حجتالاسلام و المسلمین سیدضیاء مرتضوی به تاثیرپذیر قمیها از آیتالله خوئی پرداخته و به عنوان نمونه به ریشههای آرای آیتالله خوئی در آرای آیتالله محمد فاضللنکرانی اشاره کرده است. حجتالاسلام و المسلمین محمدعلی ایازی نیز این مسئله را در حوزه مکتب تفسیری آیتالله خوئی بازکاوی کرده است و با توجه به نگاههای انتقادی آیتالله محمدهادی معرفت، او را میراثدار آیتالله خوئی در قم قلمداد کرده است.
اینویژهنامه بیشتر سعی کرده است که بعد از اخراج شاگردان ایرانی آیتالله خوئی از عراق به ایران در آغاز دهه 50 شمسی توسط رژیم صدام حسین، تاثیرات این مهاجرت را به قم بازکاوی کند که شخصیتهایی همچون آیاتعظام سید محمد روحانی، میرزا جواد تبریزی، حسین وحید خراسانی، سید ابوالقاسم کوکبی و ... در این تاثیرگذاری موثر بوده یا هستند.