آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان«حامیان جریان انحرافی» نوشت:
*به این جملات که فرازهائی از سخنان یکی از ناقدان جریان انحرافی است با دقت توجه نمائید: - "خطر جریان انحرافی حتی از خطر اصلاح طلبان بیشتر است. اصلاح طلبان، جریان سکولاری بودند که دین را ناتوان در اداره جامعه میدیدند، اما افرادی که در این جریان مفسد سیاسی و اقتصادی داخل هستند، با نقاب دین و اهتمام به مهدویت و ولایت فقیه درصدد انحراف انقلابند"
- "حجتیهایها، معتقدند که در زمان غیبت، هیچ عَلَم حکومتی نمیتواند برافراشته شود ولی این جریان، همه انحرافات فرقه حجتیه را در خود دارد و از طرفی نیز محکم به کانون قدرت و ثروت چسبیده است"
- "جریان انحرافی، معتقد است که در آخرالزمان، غیبت کبری به غیبت صغری تبدیل میشود و در این نوع از غیبت، افرادی میتوانند با امام زمان ارتباط داشته باشند"
- "این جریان، با اینکه به ظاهر معتقد به نیابت ولایت فقیه از امام زمان است، اما در باطن فکر میکند که با وجود امام عصر(عج) دیگر نیازی به اطاعت از ولایت فقیه نیست"
*اینها فقط بخشی از مطالبی است که این روزها در اظهارات کسانی که جریان انحرافی را نقد میکنند یا با آن به مبارزه برخاستهاند مشاهده میشود. با قطع نظر از صحت و سقم این مطالب، با توجه به اینکه گویندگان آنها از افراد ردههای اصلی حامیان دیروز و ناقدان امروز دولت هستند، تأمل در این جملات از جهاتی ضرورت دارد.
* محورهای اصلی و محتوائی این مطالب، از حدود 6 سال قبل توسط کسانی که از اول با روی کار آمدن جریانی که امروز جریان "انحرافی" نامیده میشود مخالف بودند گفته و نوشته شد و با استناد به همان شناختی که از عناصر تشکیل دهنده این جریان وجود داشت نسبت به خطری که از ناحیه این جریان، انقلاب و نظام را تهدید میکرد هشدار داده شد. آن روز، نه تنها به آن هشدارها توجهی نشد بلکه کسانی که بعد از 6 سال همان مطالب را تازه متوجه شدهاند و نسبت به آن هشدار میدهند، هشدار دهندگان آن روز را زیر ضربات شدید ناسزا و نسبتهای ناروا گرفتند و آنها را ضد ولایت فقیه، مسأله دار، مافیای قدرت و ثروت، مفسد اقتصادی، قدرت طلب و... نامیدند و هر جا که توانستند آنها را از میدان به در کردند. اکنون مردم که شاهد این هر دو صحنه بوده و هستند، حق دارند بپرسند چرا به آن هشدارها توجه نکردید و هشدار دهندگان را سرکوب کردید؟ پاسخ این سئوال چیست؟
* بعد از آنکه 4 سال از آن ماجرا گذشت و حضور عناصری که جریان انحرافی را شکل میدهند و تفکر انحرافی آنان در دولت برای همه آشکار شد و این نکته حداقل در سال سوم دولت نهم معلوم گردید که "این جریان با اینکه به ظاهر معتقد به نیابت ولایت فقیه از امام زمان است، اما در باطن فکر میکند که با وجود امام عصر(عج) دیگر نیازی به اطاعت از ولایت فقیه نیست" چرا باز هم در دور دوم همین افراد که امروز هشدار میدهند با این جریان همراهی کردند و با تمام توش و توان خود بار دیگر اجازه دادند همین جریان، محکم به کانون قدرت و ثروت بچسبد؟ آیا تلاش برای به قدرت رساندن مجدد جریانی که معتقد است "نیازی به اطاعت از ولایت فقیه نیست" از واجبات است؟ اگر بگوئید در سال 84 این واقعیت را نمیدانستیم و حرف مخالفان را هم باور نداشتیم، برای این سؤال چه جوابی دارید که بعد از فرو افتادن نقاب از چهره این جریان چرا باز هم از آن حمایت کردید؟
*بنابر این، افرادی که درباره جریان انحرافی اشتباه کردند و امروز به اشتباه خود پی برده اند، خوب است به دو واقعیت توجه کنند. یکی اینکه از این پس با احتیاط بیشتری درباره افراد نظر بدهند و به اندک چیزی هر کس را با چوب تکفیر و تفسیق و ضدیت با ولایت فقیه، رمی نکنند و نام "بی بصیرت" بر آنها نگذارند و دیگر اینکه قدرت تشخیص و اظهارنظر را ملک طلق خود ندانند و بپذیرند که دیگران هم حق اظهارنظر دارند و چه بسا بهتر از آنها بفهمند و نظر بدهند.
*حامیان دیروز و ناقدان امروز جریان انحرافی، با حمایتهای بیحساب و کتابی که از این جریان کردهاند ضربههای سختی به باورهای دینی نسل امروز زدهاند. مقولاتی از قبیل مدیریت کشور توسط امام زمان، ادعای ظهور حضرت در این سالها، ماجرای سفیانی، تبلیغات منفی علیه چهرههای پرسابقه و خدوم و انقلابی، ایجاد تفرقه میان روحانیت، بدبین کردن جوانان به مسئولان نظام و هموار ساختن راه برای گستاخی نسبت به اصل ولایت فقیه، بخشی از این ضربههای جبرانناپذیر هستند. هر چند عامل اصلی وارد شدن این ضربهها همان جریان انحرافی است، لکن حامیان این جریان نمیتوانند سهم خود را انکار کنند. بنابر این، همزمان با جریان انحرافی، حامیان این جریان نیز باید حساب پس بدهند. قابل درک است که تکاپوی کنونی حامیان جریان انحرافی برای سرپوش گذاشتن بر گناهی است که مرتکب شده اند، ولی حافظه ملت این گناه بزرگ را هرگز فراموش نخواهد کرد.