آفتابنیوز : آفتاب- یاسرفاتحی(خبرآنلاین): همواره در موسمهای انتخاباتی، اظهارنظرهای چهرههای نظامی، در معرض نقدر قرار میگیرد که برخلاف توصیه امام(ره) مبنی بر پرهیز از دخالت این افراد در عرصه سیاست است. در مقابل هم اعلام میشود که این مطالب موضع شخصی آنها بوده نه موضع نظامیشان.
امسال نیز با وجود اینکه بیش از هشت ماه تا انتخابات مجلس نهم باقی مانده ولی این بحث مطرح شده است. اظهارات اخیر سردار محمد علی جعفری نقطه آغاز این طرح موضوع بود. فرمانده سپاه پاسداران در گفتوگویی که به مناسبت روز پاسدار با یکی از خبرگزاریها داشت، در خصوص شرایط بازگشت اصلاحطلبان و مشخصا سیدمحمد خاتمی به صحنه سیاسی کشور عنوان کرد: «افرادی از جریانات اصلاحطلب که از خط قرمزها عبور نکردهاند طبیعی است که در رقابتهای سیاسی میتوانند شرکت کنند اما اینکه آقای خاتمی تا چه حد میتواند موفق شود بستگی به موضعگیریهای او دارد.» اظهارات جعفری با تفاسیر مختلفی از جمله شرط و شروط سپاه برای سیاسیون تعبیر شد.
حجت الاسلام مجتبی ذوالنور جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران است که این روزها به خاطر ورود به انتخابات از این جایگاه استعفا کرده است.
وی که عصر پنجشنبه به عنوان «دبیر کنگره روحانیون شهید کشور» در همایش «روحانیون شهید تهران» سخنرانی کرده بود در حاشیه این همایش در عین اینکه اذعان داشت بررسی صلاحیت افراد بر عهده شورای نگهبان است، از اظهارات فرمانده سپاه دفاع کرد و گفت: سردار جعفری و سپاه نیست که تعیین کند چه کسی وارد سیاست شود و چه کسی نشود. اینگونه نیست که اگر سپاه یا فرمانده سپاه بگوید شما بیایید و دیگری نیایید، شورای محترم نگهبان بر اساس نظر آنها عمل کند.
از نظر ذوالنور آنچه برای نظامیان ممنوع شده «تحزب و زیر پرچم جریانهای سیاسی رفتن» است و نظامیان هم میتوانند راجع به کلیات مسایل سیاسی اظهارنظر کنند.
این گفتوگو را در ادامه میخوانید
***** آقای ذوالنور! شنیده شده است جناب عالی از مسئولیت خود در سپاه پاسداران استعفا و قصد شرکت در انتخابات مجلس نهم را دارید. با توجه به این نکته سوال من از شما این است که چقدر ضرورت دارد تمام گروه ها و جریانات سیاسی در انتخابات مجلس آینده شرکت کنند؟ امروز ما میدانیم انتخابات یکی از معیارهای تعیین میزان مقبولیت یک نظام است؛ در عرف ما به عنوان مقبولیت و در عرف غربی تحت عنوان مشروعیت از آن اسم میبرند. به عبارت دیگر میزان مشارکت مردم تعیین کننده میزان ریشهدار بودن، مقبول بودن، مطلوب بودن و مشروع بودن آن نظام است. بنابراین تلاش دشمنان ما این است که به نحوی حضور مردم را کمرنگ کنند. یکی از راههای پررنگ کردن حضور مردم فراهم کردن عرصه رقابت است. یعنی افکار گوناگون و اشخاص مختلف که در چهارچوب نظام قرار دارند میتوانند وارد صحنه شده و با هم رقابت کنند و مردم از نظریات سالمی که گروهها و جریانهای سیاسی از خود ارائه میدهند سالمترینشان را انتخاب کنند.
معنی این حرف آن نیست که رقابت باید رقابت تفکر سالم و غلط باشد و مردم باید تفکر سالم را انتخاب کنند. در نظام اسلامی تنها افکار درست باید به میدان آمده و مردم باید درستترینشان را تشخیص داده و انتخاب کنند. اگر کسانی اصل نظام را قبول ندارند، چهارچوبهای اساسی نظام را قبول ندارند، اسکلت و ساختار و فونداسیون نظام ما را که یک نظام دینی، اعتقادی و ولایت فقیه است را قبول ندارند؛ طبیعتا نباید توقع داشته باشند که به این میدان وارد شوند.
مشخصا سوالم در مورد نیروهای سیاسی است که با عنوان اصلاحطلب در فضای سیاسی کشور شناخته میشوند. آیا اساسا ضرورت دارد که این طیف سیاسی در انتخابات مجلس حضور پیدا کنند؟ مقوله اصلاحطلبی مقوله خوبی است. ولی آنچه که در دوران هشت سال حاکمیت آقایان اتفاق افتاد با اصلاحطلبی فاصله عمیقی داشت. ما نمیتوانیم صرفا راجع به افرادی که تحت این عنوان هستند نظر دهیم. باید بگوییم کسانی که امام(ره)، مقام معظم رهبری، ولایت فقیه و ولی فقیه، نظام دینی و اسلامی را قبول دارند، معیارها، ارزشها و آرمانهایی که انقلاب و امام(ره) داشت و مقام معظم رهبری امروز پرچمدار آن مسیر است را قبول دارند، اگر اصول و شاخصهای مکتب امام(ره) که مقام معظم رهبری سال گذشته در مراسم چهارده خرداد در جوار حرم امام(ره) شاخصهای راه امام(ره) را تبیین فرمودند و امسال شاخصهای مکتب حضرت امام را تبیین فرمودند؛ اگر کسانی اینها را قبول دارند، میخواهند اسم اصولگرا بر خود بگذارند یا اصلاحطلب، میتوانند به این مسیر وارد شوند.
کدام نهاد و کدام مرجع مشخص میکند که مثلا یک شخصیت این ملاکها و معیارها را قبول دارد یا خیر؟ عرض من این است که نباید کلی گفت. بلکه باید فردی بررسی کرد.
منظورم این است که از نظر قانون مصرح کشور کدام مرجع باید صلاحیت فردی این افراد را بررسی کند؟ بررسی اینکه چه کسی صلاحیت ورود به انتخابات را دارد یا خیر بر عهده شورای نگهبان است. لذا نمیتوان کلی گفت که اصلاحطلبان باید بروند و اصولگراها باید بیایند. بلکه باید فردی این موارد را بررسی کرد.
باید پرونده هر فردی جداگانه بررسی شود، اگر شاخصها را داشت چه اسمش اصولگرا باشد چه اصلاحطلب، میتواند ورود پیدا کند.
اخیرا بعد از گفتوگویی که سردار جعفری فرمانده سپاه پاسداران با یکی از خبرگزاریها داشت و شرایطی که برای ورود یکی از چهرههای اصلاحطلب به سیاست بیان کرد موجی به پا شد. از نظر شما این اظهارات و اینکه یک فرمانده نظامی بخواهد برای سیاسیون شرایط تعیین کند از چه جایگاهی در قانون برخوردار است و چه نسبتی با توصیههای امام(ره) و مقام معظم رهبری دارد؟
در حد بنده نیست که راجع به اظهارات ایشان سخنی بگویم. ایشان فرمانده کل سپاه پاسداران هستند. اهل تشخیصاند. میدانند چه چیزی را بفرمایند و چه چیزی را نفرمایند.
برخی شخصیتها با اظهارات سردار جعفری مخالفت کرده و آن را نشانه روشن دخالت نظامیان به سیاست تفسیر کردند. به عقیده شما چقدر ضرورت دارد نظامیان به این نحو به مسایل سیاسی ورود پیدا کنند؟ سردار جعفری و سپاه نیست که تعیین میکند چه کسی وارد سیاست شود و چه کسی نشود. اینگونه نیست که اگر سپاه یا فرمانده سپاه بگوید شما بیایید و دیگری نیایید، شورای محترم نگهبان بر اساس نظر آنها عمل کند.
سردار جعفری فرمانده کل سپاه است و ماموریت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم حفظ انقلاب و دستاوردهای انقلاب است. اگر در این حد هم برای وی جایگاه نبینیم، حداقل برای وی جایگاه شهروندی که قائل هستیم. ایشان میتواند راجع به «کلیات» مسایل سیاسی کشور اظهارنظر کند. مانند بسیاری از دیگر افراد. ولی آنچه که ممنوع شده تحزب و زیر پرچم جریانهای سیاسی رفتن است. طبیعتا این فرمایش فرمانده کل سپاه هیچ دلالتی بر این نمیکند که سردار جعفری از فلان حزب و جریان سیاسی حمایت کرده است. فهم، تحلیل، دانش و دغدغه سیاسی داشتن منافاتی با فرمایشات امام(ره) و مقام معظم رهبری ندارد
افتابی ها :
چی شده چند وقته خیلی خیلی تابلو دنبال ذوالنور میچرخید ؟؟