آفتابنیوز : آفتاب: کانون اصلاح و تربیت نامی است که شاید برای خیلیها ناآشنا باشد اما همین مرکز، محل نگهداری کودکانی است که به هر دلیلی خیلی زود با دنیا جرم و بزه آشنا شدهاند. دنیایی که آن قدر نامرد است که حتی به دنیای پاک کودکانهها رحم نمیکند.
این که پشت درهای بسته کانون چه میگذرد و چه بچههایی بیشتر گرفتار بزه و جرم می شوند سوالی است که عطاءلله محمدی کارشناس و روانشناس کانون اصلاح و تربیت تهران در اینباره میگوید:«بیشتر بچهها متعلق به خانوادههایی هستند که از نظر اجتماعی و اقتصادی ضعیف بوده و در خانوادههایی رشد یافتند که در آن بیکاری، اعتیاد و مشکلات تربیتی و روانی بیشتر از خانوادههای دیگر است.بچههایی که در مرکز تهران نگهداری میشوند بیشتر مربوط به حاشیهنشینهای شهر هستند و اغلب مشکلات جدی و اساسی دارند.»
هیچ کس مادرزاد خلافکار به دنیا نمی آید و هیچ کودکی از بدو تولد با جرم و جنایت آشنا نیست. واقعیت این است که شرایط محیطی و تربیتی خانواده، بچهها را از کودکی برای ارتکاب جرم تربیت میکند.
این کارشناس کانون در اینباره هم میگوید: اغلب بچههای کانون در سابقه خانوادگی شان اعتیاد وجود دارد. اعتیاد پدر و در برخی از موارد اعتیاد هر دو والد و یا حتی چند تن از اعضای خانواده!و دربیشتر موارد این اعتیاد، زمینه جرم را برای بچهها فراهم میکند. وقتی خانوادهها از نظر اقتصادی دچار مشکل هستند و پای مساله اعتیاد هم به میان میآید لاجرم به فقر خانواده دامن میزند و این فقر زمینههای اولیه ارتکاب جرم و بزهکاری را برای بچهها فراهم میکند. البته این به این معنا نیست که همه خانوادههایی که مشکلات اقتصادی دارند، خلافکارند چرا که مسلما آنهایی که دچار خلاف میشوند زمینههای روانی و اجتماعی دیگری هم دارند.
میانگین سنی بچههای کانون 16.5سال بوده و نسبت پسران بیشتر از دختران است. از حدود 300 کودکی که در کانون نگهداری میشوند، تنها حدود 30 دختر وجود دارند و بیشتر خلاف بچهها هم سرقت و مواد مخدر است.
جغرافیای جرم تهران و بیماری ایذر این که برخی از مناطق به سبب موقعیت جغرافیایی و ساختار اجتماعی جرم خیزند برکسی پوشیده نیست و شاید به همین دلیل ساده است که کارشناسان کانون، جغرافیای جرم تهران را تهیه کردهاند تا برای تحقیقات مورد استفاده قرار بگیرد.
در عین حال برخی از بچه ها با مشکلات خاصی مثل بیماری ایدز دست به گریبانند که البته به گفته محمدی تعدادشان خیلی کم است و در این سالها تنها یک تا دو مورد ابتلا به بیماری ایدز در بین بچهها دیده شده است.
گذراندن مدرسه پشت میلههای زندان این که بچهها بعد از گذراندن دوران محکومیتشان چه میکنند و آیا کسی به مشکلات آنها رسیدگی میکند یا نه؟ سوالی است که محمدی در پاسخ میگوید: مرکزی به نام مشاوره و مراقبتهای بعد از آزادی وجود دارد که به مشکلات زندانیان اعم از بزرگسال و کودک رسیدگی میکند، اما معمولا بزرگسالان بیشتر از خدمات این مراکز بهره میبرند و کودکان سهم کمتری دارند. با این حال بچهها در دورانی که در کانون میگذرانند فعالیتهای مثبت و معناداری دارند. مثلا در فعالیتهای حرفهآموزی که با همکاری سازمان فنی و حرفه ای برگزار میشود شرکت میکنند و یا دوره مدرسه شان را با کمک آموزش و پرورش می گذرانند. علاوه بر اینها در فعالیتهای فرهنگی و ورزشی هم شرکت میکنند.
محمدی در آخر با اشاره به خدمات کانون میگوید: بچهها دورههای مناسبی را در کانون میگذرانند و خدمات کانون در مقایسه با سایر زندانهای کشور و حتی کشورهای همسایه خدمات بهتر و مناسبتری است.
بچههای کانون از همان دوران کودکی با مفاهیم بزرگی مثل تنهایی، دوری از والدین، حبس، جرم، مجازات و حتی اعدام آشنا میشوند، یک شبه بزرگ میشوند و ... شاید این بار اگر دوباره فیلم "مهرمادری" را ببینید حس و حال متفاوتیتری را تجربه کنید...