آفتابنیوز : آفتاب: رسانهها این روزها از آغاز طرح ضربتی جمعآوری آنتنهای ماهواره خبر دادند و تصاویری از کماندوهای ناجا منتشر کردند که با استفاده از «راپل» اقدام به جمع آوری ماهواره از پشت بام ساختمانهای بلند مرتبه شهر تهران میکردند.
این بار ماموران یگان ویژه از آسمان آمده بودند تا ساختمانها را از لوث وجود دیشها پاکسازی کنند. آنها با عملیات کماندویی «راپل» ماهوارههایی که روی پنجرهها نصب بود را جمع کردند. عملیات راپل، عملیاتی است که ماموران دورهدیده یگان ویژه با توجه به دشوار و خطرناک بودن آن برای مقابله با آدمربایی و عملیات تروریستی و... به کار میگیرند و این بار آنقدر عملیات مهم بود که نیروی انتظامی رسانهها را خبر کرده بود تا از سیر انجام این اقدام مهم، ویژه و حیاتی! مستندسازی کنند.
هفته گذشته همچنین اعلام شد که ماموران یگان ویژه در طرحی ضربتی علاوه بر جمع کردن ماهواره از پنجرهها و پشتبام مجتمعهای مسکونی در منطقه اکباتان به خانه افرادی که قبلا دیش آنها جمع شده بود نیز وارد شدند و اقدام به جمعآوری رسیور از داخل خانه کردند. آنها اعلام کردند برای ورود به خانه، حکم قضایی دارند.
فارغ از اینکه طبق آیین دادرسی کیفری ورود به منزل افراد بایستی با حکم خاص قضایی انجام شود و برای ورود به هر آپارتمان حکم قضایی ویژه برای همان واحد مسکونی لازم است، در تصاویری که از جمعآوری ماهواره در اکباتان منتشر شده، در حالی که چهره ماموران مات شده، مشخص است که پای ماموری در حال انجام عملیات راپل از پنجره وارد خانه مردم شده است و یا طبق فیلمی کوتاه که چند روز قبل در برخی سایتهای خبری منتشر شد، مامورانی که قصد ورود به آپارتمانی در اکباتان را داشتند با ساکنان خانه مشاجره کردند.
همچنین نکته قابل ذکر در این مجال اینکه برای هر موضوعی حکم ورود به منزل صادر نمیشود چرا که خانه، حریم خصوصی افراد است و مقام قضایی تنها در مواردی که بیم فرار متهم یا امکان از بین بردن اسناد و مدارک وجود داشته باشد، چنین حکمی را صادر میکند و حکم ورود به منزل برای جمعآوری ماهواره که حداکثر مجازات آن 500 هزار تومان جریمه نقدی می باشد ، صادر نمی شود.
صرفنظر از آنچه بیان شد موارد زیر در مورد عزم جزم ناجا برای جمعآوری ماهوارهها قابل ذکر است:
1- برخی آمارها حکایت از آن دارد که حدود 65 درصد تهرانیها به ماهواره دسترسی دارند. آیا براستی نیروی انتظامی قادر است پس از سیر مراحل قضایی به منزل تکتک این افراد وارد شود و ریسیور ماهواره و دیشهای آنها را جمعآوری کند.
2- از سال 70 که قانون ممنوعیت استفاده از تجهیزات ماهوارهای تصویب شد، تاکنون نیروی انتظامی چند بار برای مقابله با آن، نیروهای خود را بسیج کرده و با صرف هزینههای گزاف در پی منع مردم به استفاده از ماهواره بوده است، اما سوال اینست که چه میزان در این امر توفیق داشته است؟ آیا هر روز بر تعداد دیشهای روی بامهای منازل افزوده نشده است و یا بلافاصله دیشهای جدیدتر و ریسیورهای مدرنتر و به روزتر جایگزین نشده است؟
3- براساس نتایج نظرسنجیهای رسمی که این روزها در رسانهها منتشر میشود، حدود 60 درصد مردم تهران میگویند برنامههای صداوسیما را خیلی کم نگاه میکنند یا اصلاً نمیبینند. براساس نظرسنجی مرکز افکارسنجی صداوسیما، 60 تا 65 درصد مردم ایران و حدود 65 درصد مردم تهران از ماهواره استفاده میکنند. همچنین چندی پیش برخی سایتها به نقل از یکی از مراکز نظرسنجى کشور نوشتند: بنابر نظرسنجی مبسوطی درباره «برنامههاى شبکههاى ماهوارهاى» در 31 شهر مرکز استان 42درصد پاسخگویان اظهار کردهاند بیننده برنامههاى ماهواره هستند و در هر شبانهروز به طور متوسط حدود سه ساعت برنامههاى ماهواره را تماشا میکنند. از طرفی 33درصد در حد زیاد و خیلى زیاد و 32درصد در حد کم و خیلى کم به تماشاى برنامههاى ماهواره ابراز علاقه کردهاند. 35درصد نیز اصلا علاقهاى به تماشاى این شبکهها ندارند. براساس این نظرسنجی 51درصد مردم با آزاد شدن ماهواره موافق بودهاند. به این آمار باید این نکته را هم افزود که برخی از بیان واقعیت خودداری میکنند.
آیا واقعاً نبایستی علت اقبال مردم به شبکههای ماهوارهای و عدم استقبال از شبکههای رادیو و تلویزیون را در ضعف محتوایی شدید رسانه ملی جستجو کرد؟
4- آیا براستی اخبار یک طرفه صداوسیما، سانسور برخی جریانات سیاسی و شنیده نشدن صدا و نظر بسیاری از دلسوزان نظام و انقلاب که بعضاً انتقاداتی به سیاستهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دولت داشته و دارند، در سوق دادن مخاطبان به سمت رسانههای بیگانه تاثیرگذار نیست؟
5- با پیشرفت تکنولوژی و توسعه وسایل ارتباط جمعی هم اکنون میتوان بدون استفاده از بشقابهای بزرگ روی بامها، تمام شبکههای ماهوارهای را روی مانیتور کامپیوتر و حتی صفحه تلویزیون به راحتی دریافت کرد که در آن صورت برای کماندوهای ناجا هم قابل تشخیص نخواهد بود. برادران باور کنید شیوههای قدیمی منسوخ شده و همیشه سیاست برخورد قهرآمیز و سیاست حذف، پاسخ نمیدهد.
6- اگر در تهران بزرگ بیش از 10 میلیونی، تعداد سالنهای سینما که کمی از تعداد انگشتان دو دست تجاوز میکند و در برخی از استانهای کشورمان مانند سیستان و بلوچستان هنوز حتی یک سالن سینما هم وجود ندارد، اگر سالنهای تئاتر در مقایسه با جمعیت کشور تقریبا صفر است، اگر از هنرمندان در عرصههای مختلف حمایت کافی صورت نمیگیرد، اگر اغلب برنامههای صداوسیما غیرجذاب و کسلکننده است، اگر شمارگان کتابهای منتشر شده برای جمعیت 75 میلیونی کشورم بهندرت از 3 هزار نسخه تجاوز میکند و اگر بودجه فرهنگ در کشاکش دعواهای سیاسی ناچیزتر از همه حوزههاست و اگر هزاران اما و اگر مشابه، پس یقین بدانید که اگر با استفاده از راپل و هلیکوپتر و هر چیز دیگری بشقابهای ماهواره را از پشتبامها جمع کنیم، مخاطبان شبکههای ماهوارهای راه استفاده و تماشای شبکههای مورد علاقهشان را پیدا خواهند کرد.
7 - در حالی که پس از سالها مبارزه جدی با قاچاقچیان مواد مخدر که به شهادت تعداد زیادی از بهترین فرزندان این مرز و بوم منجر شده، هنوز انواع مواد مخدر در تمام ساعات شبانهروز در اغلب پارکها و با نازلترین قیمت و به سهولت در دسترس قرار میگیرد و در حالیکه به اذعان مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر، تولید مواد مخدر صنعتی در بسیاری از لابراتوارها و حتی آشپزخانههای منازل انجام میشود، به نظر میرسد انجام عملیات کماندویی برای جمعآوری ماهوارهها، خارج کردن تمرکز نیروی انتظامی از وظایفی است که به تائید همگان وظیفهای مهمتر و ضروریتر است و تاثیری بسیار منفی بر چهره نیروی خدوم انتظامی وارد خواهد کرد.
8 - شاید بهتر بود مسئولان نیروی انتظامی قبل از انجام عملیاتهای اینچنینی و گسیل کردن عکاسان و تصویربرداران رسانهها برای نمایش عملیاتهای مانورگونه برای جمعآوری ماهوارهها و یا مبارزه با روزهخواری و یا طرح مبارزه با بدحجابی، نظرات کارشناسانه اصحاب رسانه و یا کارشناسان رسانهای ناجا را جویا شوند تا از میزان توفیق و نظر افکار عمومی درباره قرین موفقیت بودن طرحهایشان برآورد دقیقتری داشته باشند. مسئولان خدوم نیروی انتظامی احتمالا تائید میفرمایند که تاکید ناجا بر برجستهسازی رسانهای برخی اقدامات این نیرو از جمله جمعآوری ماهواره، مبارزه با بدحجابی و روزهخواری موجب شده تا عکسها و فیلمهای بسیاری در این زمینهها در فضای رسانهای انتشار یابد و این خوراک مناسب برای رسانههای ضدنظام، در راستای ارائه تصویر و چهرهای منفی و خشن از جمهوری اسلامی استفاده شود. برای مثال پس از عملیات کماندویی هفته قبل نیروی انتظامی، برخی رسانه های غربی با انتشار این تصاویر خطاب به جنبشهای آزادیخواه عرب نوشتند: «آیا میخواهید به چنین سرنوشتی دچار شوید»
9- استفاده از برنامههای ماهوارهای، بدحجابی و مواردی از این دست، به تاکید کارشناسان، معضلی فرهنگی است. استفاده از کماندو برای مبارزه با مشکلات فرهنگی، امری است که قطعاً نتیجه معکوس خواهد داشت و باید فقط در مواقع ضروری از آن بهره جست. آیا زمان آن فرا نرسیده که به گذشته بازگردیم و با بازنگری اقدامات ضعیف فرهنگی و اهمالهایی که در این راستا انجام دادهایم، عملکرد فرهنگی خود را اصلاح کنیم؟ صدا و سیما، منابر و مساجد، مدارس، دانشگاهها و تمام تریبونها در اختیار مسئولان فرهنگی است، در صورت عدم توانایی آنها، لازم است تا به جای درگیر کردن ناجای خدوم و انجام عملیات کماندویی، مسئولان فرهنگی از مردم عذرخواهی کرده و جای خود را به افراد توانمندتری بدهند؛ اگر از تهاجم فرهنگی علیه جمهوری اسلامی، در بیانات رهبر معظم انقلاب، به «جنگ نرم» تعبیر شده است، بیتردید استفاده از ابزار جنگ سرد، برای مبارزه در میدان جنگ نرم، عملی نابخردانه، ناشیانه و بینتیجه است. نباید نیروی انتظامی تاوان ناکارآمدی بخشهای فرهنگی را بپردازد.
10- در پایان لازم به ذکر است که نویسنده این مطلب، معتقد است برنامههای اغلب شبکههای ماهوارهای با فرهنگ و آئین مذهبی و اخلاقیات ایرانیان در تعارض است و در مواردی حتی با هدف قرار دادن بنیانهای اخلاقی و کیان خانوادههای ایرانی تولید و پخش می شود و همچنین معتقد است بسیاری از خانوادههای اصیل ایرانی تمایلی ندارند، در حضور فرزندانشان به تماشای سریالهای مستهجن شبکههایی مانند فارسی1 بنشینند، اما بیشک شیوههای برخورد و جمعآوری با هیچ منطقی قابل دفاع نیست. بدیهی است که سیاستهای اینچنینی حداکثر مسکنی مقطعی است. گویا برای برخی همیشه میتوان آزموده را دوباره و شاید صدباره آزمود. برادران عواقب سیاستهای ناسنجیده ما به پای نظام نوشته خواهد شد. اگر امروز تدبیری سنجیدهتر و کارشناسانهتر انجام نشود، فردا بسیار دیر خواهد بود.