آفتابنیوز : آفتاب: مرز میان آلمان شرقی و غربی دقیقاً از وسط این ایستگاه میگذشت. دیواری فولادی در ایستگاه "برلین-فریدریش اشتراسه" مسافران را از هم جدا میکرد و به این ترتیب آن را تبدیل به مکانی کرد پر از صحنههای احساسی، و تلاش برای فرار.
درست در روز ۱۳ اوت سال ۱۹۶۱ رأس ساعت ۱۲:۲۱ نیمهشب تردد قطارها میان آلمان شرقی و غربی به پایان رسید. دولت کمونیستی حاکم بر آلمان شرقی تصمیم به ساخت دیواری به دور خود گرفت. از آن لحظه به بعد دیگر هیچ قطاری اجازه ورود به بخش غربی آلمان را نداشت.
با وجود اینکه حدود نه سال پیش از ساخت دیوار شبکه مخابراتی و برقرسانی میان بخش شرقی و غربی برلین از سوی آلمان شرقی قطع شده بود، اما قطارها روزانه میلیونها مسافر را به آلمان غربی میرساندند. آن زمان هنوز هیچکس نمیتوانست تصور کند که رفت و آمد آزاد در آینده دیگر امکانپذیر نخواهد بود. کمااینکه هیچکس نمیتوانست ساخت دیوار برلین را پیشبینی کند.
ممنوعیت حرکت به سمت غرب ایستگاه "برلین-فریدریش اشتراسه" با ساختمانی شیشهای در اواخر قرن نوزدهم میلادی بهعنوان نماد پیشرفت و شکوفایی پایتخت آلمان ساخته شد. در دوران طلایی دهه ۱۹۲۰ منطقهای که این ایستگاه در آن واقع است یکی از پررونقترین و پررفتوآمدترین مناطق برلین محسوب میشد و در اطراف آن انواع رستوران، بار و هتلهای مختلف قرار داشتند.
اما پس از پایان جنگ جهانی دوم، این منطقه به بخش تحت نفوذ اتحاد شوروی پیوست و به این ترتیب در دهه ۱۹۵۰ تبدیل به راه گریزی برای پناه بردن به غرب برلین شد. در این برهه مسافران میتوانستند با پرداخت ۲۰ فنیگ بلیط تهیه کنند و به دنبال شرایط بهتر زندگی به بخش غربی برلین بروند.
تا آستانهی ساخت دیوار برلین، هزاران شهروند آلمان شرقی از این فرصت استفاده کردند. اما پس از آن، در مدتی بسیار کوتاه ساختمان ایستگاه نوسازی شد و میان سکوهای راهآهن دیواری فولادی تا سقف ایستگاه کشیده شد که ریل قطارهایی که به سمت غرب تردد داشتند را از ریل قطارهایی که به سمت شرق میرفتند جدا میکرد.
این تغییرات همینطور با اقدامات امنیتی بسیار شدید همراه بود. در هر گوشه و کنار این ایستگاه مأموران مسلح رفت و آمد مسافران را کنترل میکردند. ولف کونلت که به مناسبت پنجاهمین سالگرد آغاز ساخت دیوار برلین، ایده برگزاری نمایشگاهی با عنوان "ایستگاه دو نیمشده" را ارائه داده، در این زمینه میگوید: «در ایستگاه قطار بیش از ۱۴۰ دوربین در جاهای مختلف نصب شده بود. حتی در دستشوییها دوربین وجود داشت. تصاویری که این دوربینها ضبط میکردند روی صفحهی تلویزیونی بزرگی پخش میشد.»
تدابیر شدید امنیتی در ایستگاه "برلین-فریدریش اشتراسه" مانفرد میگدال یکی از افرادی است که تلخی این دوران را تجربه کرده است. وی احساس خود را چنین توصیف میکند: «وحشتناک. شبیه به کابوس بود، کابوسی که حتی امروز هم تصورش مو را به تن آدم راست میکند.»
میگدال در ۱۲ اوت ۱۹۶۱ برای دیدن مادرش به برلین شرقی میرود و پس از آغاز ساخت دیوار به اجبار ساکن شرق میشود.
مانفرد تقریبا یک سال پس از ساخته شدن دیوار با دو نفر از دوستان خود تلاش میکنند در ایستگاه "برلین-فریدریش اشتراسه" به آلمان غربی فرار کنند. آنها در لحظهای که هیچ نگاهی آنها را زیر نظر نداشت، خود را به درون قطاری میاندازند که مقصدش هامبورگ بود و در گوشهای خود را مخفی میکنند.
مانفرد میگدال میگوید: «مأموران تمام گوشه و کنار قطار را بازرسی میکردند. جستجوی بخشی پائینی قطار به عهده سگها بود و خود در بخش بالا با چراغ قوه به دنبال مسافران قاچاقی میگشتند و مسلما توانستند ما را پیدا کنند.»
مأموران مانفرد و دوستانش را با ضرب و شتم از قطار بیرون میکشند. او به یک سال و نیم زندان محکوم میشود. اما پس از آزاد شدن چندین بار دیگر تلاش به فرار میکند، اما هر با ناکامی مواجه میشود.
سال ۱۹۷۱دولت آلمان غربی او را با پرداخت پول آزاد کرد و مانفرد سرانجام به آلمان غربی بازگشت. او میگوید: «هربار که به این ایستگاه میآیم، نگاهم ناخودآگاه به سکویی میافتد که مرا آنجا دستگیر کردند. چشمهای بسیاری که مرا زیر نظر داشتند و حبسهای متعدد را هیچگاه فراموش نمیکنم. وحشتناک بود.»
مانفرد میگدال تنها یک نمونه از سرگذشت صدها انسان دیگر است که سرنوشتی مشابه به او داشتهاند.
به مناسبت پنجاهمین سالگرد ساخت دیوار برلین نمایشگاهی در ایستگاه "برلین-فریدریش اشتراسه" با نمایش عکسها و اسناد و دیديو کلیپهای مختلف قصد دارد یاد آنها را زنده نگاه دارد.
در این نمایشگاه همچنین فیلمهایی به نمایش گذاشته میشوند که دورههای آموزشی مأمورانی که برای کنترل مرزها گماشته میشدند را به تصویر میکشد.