آفتابنیوز : آفتاب: معصومه ابتکار فعال سیاسی اصلاحطلب که عضویت در شورای شهر را برای حضور حداقلی اصلاحطلبان در عرصه اجرایی کشور غنیمت شمرده است، در گفتوگویی از مواضع جناح سیاسی متبوعش در انتخابات مجلس پیش رو، ضرورت تحقق شروط برای شرکت در انتخابات، جایگاه اخلاق در اندیشه سیاسی امام(ره)، ضرورت مشارکت در مدیریت سیاسی کشور بعد از مشارکت در انتخابات، پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان سخن گفت و بر این نکته تاکید کرد که به آینده خوشبین است.
اهم اظهارات وی را در ادامه بخوانید:
رقابتهای سیاسی باید براساس اخلاق شکل گیرد. احکام، بخشی از شریعت را شامل میشود، اما روح شریعت در واقع صداقت، دروغ نگفتن، وفای به عهد و امانتداری است. روح دینداری اینها هستند و اگر این موارد رعایت نشود، هر قدر هم احکام را رعایت کنیم، جز به ظواهر نپرداختهایم. البته این مسئله تنها به یک جریان مربوط نمیشود، بلکه از آزمونهای بزرگ سیاستورزی در جمهوری اسلامی بوده و هست.
• امام (ره) نیز پیشبینی میکردند که استقرار نظام جمهوری اسلامی از انقلاب دشوارتر است . همیشه اینطور بوده که تحقق آرمانها به شکل واقعی از مرحله ابتدایی آنها سختتر بوده است؛ چراکه منافع و جاذبههای دنیایی به میان میآید و افراد در امتحانات سختی قرار میگیرند.
• امتحانات سختی را پشت سر گذاشتهایم که گاهی نمره خوبی هم کسب نکردهایم و امتحانات سختتری نیز پیش رو داریم، ولی این به معنای ناکارآمدی جمهوری اسلامی و عدم تحقق یک حکومت اسلامی شیعه و مردمسالار نیست.
• باید اصلاحات عمیق و اساسی را ابتدا از خودمان شروع کنیم. برای تغییر دادن دنیا نیازی نیست از مدیریت جهانی حرف بزنیم، باید ببینیم خودمان چه کردهایم و چقدر به حرفهایی که زدهایم عمل کردهایم. این گناه بزرگی است که شعار بدهیم، اما عمل نکنیم.
• بسیاری از موضوعاتی که امروز از زبان خود اصولگرایان میشنویم، نقدهایی است که اصلاحطلبان داشتند، اما برخی از آنها به خاطر طرح همین مسائل گرفتار شدند. در حالی که اصولگرایی اقتضا میکرد که اینها هم اخلاق را به هر قیمتی فدا نکنند.
• شروطی که آقای خاتمی مطرح کردند، لازمه حضور اصلاحطلبان است.
• سوال اساسی این است؛ اصلاحطلبان برای داغ کردن انتخابات خوب هستند، اما آیا بعد از مشارکت حداکثری، مدیریت حداکثری نیز وجود خواهد داشت یا نه، قدرت تنها در انحصار یک طیف باقی خواهد ماند؟ این سوالی است که اصلاحطلبان پاسخی برای آن پیدا نکردهاند که بتوانند در مورد انتخابات مجلس پیش رو یک تصمیم شفاف اتخاذ کنند.
• عقبه اصلاحطلبان، قشر تحصیلکرده، جوان و تکنوکرات جامعه هستند و این عقبه شاید امروز قوی تر هم شده باشد و طیف میانی جامعه هم به این جریان تمایل پیدا کردهاند؛ چرا که دیدهاند اصلاحطلبان به هر قیمتی حاضر به دستیابی به قدرت نیستند.
• در دوران اصلاحات، قوه قضاییه و نظام بازرسی کشور از اصولگرایان بود و سختگیرانه دولت آقای خاتمی را نظارت میکرد و این اتفاقاً خیلی هم خوب بود. امام(ره) میگفتند که طیفهای سیاسی مختلف یکدیگر را کنترل میکنند و به اصطلاح با هم ساخت و پاخت نمیکنند و این حداقل سلامت کار را ارتقاء میدهد، ولی در جریانی یک دست امکان اینکه برخی مسائل به دلیل همفکر بودن نادیده گرفته شود وجود دارد؛ چیزی که ما در این دوره دیدیم. عدالت این است که اگر جایی مشکلی دیدیم آن را نقد کنیم، چه از سوی همفکران ما باشد و چه نباشد.
• هیچ یک از اصلاحطلبان اعتقاد ندارند در شرایطی که تعداد قابل توجهی از فعالان و صاحبنظران اصلاحطلب در محدودیت کامل به سر میبرند، به صحنه بیایند، این در درجه اول نقض اصول خودشان خواهد بود. فضا مساعد نیست و تفکر اصلاحطلبی هنوز پذیرفته شده نیست و عدهای همچنان دنبال تهمتهای عجیب و غریب علیه اصلاحطلبان هستند. چگونه میتوان بیتوجه به این موضوعات دردناک وارد عرصه شد.
• اصلاحطلبان در انتخابات 88 یک گستردگی کمنظیر را داشتند .شکی نیست اصلاحطلبان این توانایی را دارند که یک بسیج اجتماعی به وجود آورند و چندین بار نیز این کار را به خاطر انقلاب انجام دادهاند، اما این نباید به این قیمت تمام شود که مردم احساس کنند، اصلاحطلبان میخواهند آنها را به بازی بگیرند.
• وضعیت جریان اصولگرایی سبب تقویت روحیه اصلاحطلبان شده و البته نه به این معنا که بخواهند از آن سوءاستفاده کنند.
• در میان اصولگرایان هستند کسانی که به حقیقت پایبندند و حاضر نیستند آخرت خود را به خاطر صندلیهایی که زوالپذیرند خراب کنند، اما حضور اینها برای حضور اصلاح طلبان کفایت نمیکند و باید شرایط نیز فراهم شود که که در این صورت یقیناً اصلاحطلبان میآیند. شرایطی که آقای خاتمی مطرح کردند بسیار برای ایشان هزینه داشت؛ چراکه برخی معتقدند اتفاق خاصی نخواهد افتاد، اما ایشان به آیندهای روشن اعتقاد دارند و بر این باورند که در نهایت همه طیفهای فکری با هم باید ایران را بسازند.
• هیچ دولتی حق ندارد دوران قبل از خود را زیر سوال برد؛ چراکه جمهوری اسلامی یک روال منطقی کسب تجربه و مدیریت دارد. قرار بوده است هرکس که میآید براساس چشمانداز عمل کند و اصلاً قابل تصور نیست کسی بیاید و بگوید من میخواهم همه چیز را تغییر دهم. اگر شخصیتها و تاریخ انقلاب را کنار بگذاریم، چیزی از انقلاب نمیماند. همه نقاط مثبت و منفی دارند، اما این نحوه نقد کردن که کل 20 ساله قبل خود را زیر سوال ببرند، هیچ چیز از انقلاب باقی نمیگذارد، در این صورت آیا باز میتوانند از انقلاب دفاع کنند؟
• ما معتقدیم برآیند کل انقلاب علیرغم تمام مشکلات و ضعفها رو به رشد و مثبت بوده است، ولی با تحلیلهایی که برخی اصولگرایان مطرح کردند، برایند بردارها هم منفی میشود. البته اعتقاد داریم برآیند بردارها کماکان مثبت است، هرچند شیب این بردار برآیند و اندازه آن کم است، اما همچنان به اصلاح امیدواریم و یقین داریم با اصلاحات میشود کار را به جلو برد.