آفتابنیوز : آفتاب: گرمای تابستان با خود سبدی بزرگ از میوههای فصل را به همراه آورده است، اما برخلاف انتظار این میوهها نتوانسته تب قیمتها را بخواباند و قیمت محصولات باغداران و کشاورزان رو به افزایش گذاشته که همین مسأله باعث شده هزینه خانوار در این حوزه افزایش یاید و علیالظاهر واردات بیرویه میوه از اروپا و آمریکای لاتین نیز نتوانسته این بخش از نیاز خانوار را که امکان صرفهجوییاش همچون گاز و آب و برق(!) نیز وجود ندارد، پوشش دهد و علیالظاهر پس از افزایش قیمت شیر و پروتئینها، حالا میوهها و ویتامینها نیز همین قاعده شامل حالشان شده است.
پس از افزایش قیمت شیر به جز چند اعتراض رسانهای به این اتفاق، عکسالعملی صورت نپذیرفت و علیالظاهر تولیدکنندگان شیر و دیگر محصولان لبنی، حتی نمایندگان مجلس را نیز متقاعد کرده بودند که تولید شیر با قیمت قبلی، برای گاوداران سودآوری نداشته و عملاً در تصمیمی که دولت به اجرا گذاشت و مجلس نیز بدان واکنش نشان نداد، این افزایش هزینه در این شرایط آزادسازی قیمتها از جیب مشتریان پرداخت شد و مردمی که بخش قابل توجهی از ایشان از پوکی استخوان رنج میبرند و یا در معرض این عارضه هستند، به عنوان متحمل هزینههای تازهای برای تامین رضایت تولیدکننده شدند!
به هر حال در ایران، رضایت با تولیدکننده است و نه مشتری و در بخشهای مختلف تولیدی بزرگ همواره این انتخابهای محدود مشکلساز بوده و گزینههای انتخابی نیز تناسبی با هزینههایش ندارد و شاید به همین دلیل دولتهای نهم و دهم دست واردکننده را در مقاطعی باز گذاشتند تا در برخی بخشها از جمله میوه واردات داشته باشد و مردم برای پرتقال و سیب انباری، هزینه بیشتر سیب و پرتقال ارائه شده در بازارهای اروپایی به واسطه حجم بالای واسطهگری بازار میوه پرداخت نکنند.
این سیاست در خصوص معدودی از اقلام موثر واقع شد که شاید واضحترین آنها، موز باشد؛ موزی که کمترین نوسان قیمت را در سالهای اخیر داشته و جزو میوههایی است که اکثر مردم ایران کما بیش مصرف میکنند و تنها حدود 30 درصد رشد قیمت داشته است.
به همین دلیل افزایش سایر میوهها و حتی سبزیجات و صیفیجات که عموماً شتاب بیشتری میگیرد و با واردات و توقف واردات و همچنین تغییر فصل، دستخوش رشدهای چندصددرصدی نیز شده در نزد عوام با موز سنجیده میشود و عوام زمانی نسبت به افزایش قیمتها در میوهفروشیها بیش از حد شاکی میشوند که قیمت سایر اقلام را بیش از موز و یا چند برابر این میوه مجلسی بیابند؛ اتفاقی که در زمان روئسایجمهور پیشین بارها رخ داد اما تنها در دوره هاشمی بود که طیف فعلی به عنوان اشخاصی که نگران نان مردم است شعار «موز و پیاز یک قیمته/ .... » را سر دادند و البته در چند سال اخیر که برخی از مهرههایشان در مصدر امور بودهاند، بازار میوه بیشترین نوسانات را تجربه کرده است.
اگرچه سیاست توسعه میادین ترهبار به خصوص در بازار بزرگ میوه پایتخت با گردش میلیاردی روزانه، توسط مدیریتهای پیشین و فعلی شهرداری، باعث شد امکان نظارت بر قیمتها افزایش یابد اما همچنان حجم بالای فروش میوه و سبزیجات توسط مغازهداران خارج از این میادین در تهران و سایر کلانشهرها رخ میدهد و دستواسطهها نیز کوتاه نشده تا علیرغم سیاست واردات شدید میوههای خارجی که منجر به آسیب دیدن باغداران شمالی شد، میوه همچنان برای مصرفکننده گران تمام شود و امروز در بازار، یک کیلوگرم گلابی هفت هزار تومان، یک کیلوگرم لیموترش 3.5 تا 5 هزار تومان، یک کیلوگرم هلو 5 هزار تومان و بسیاری از اقلام دیگر نیز در همین محدوده توسط کسبه فروخته شده و البته یک کیلو موز وارداتی 1200 تومان عرضه شود. جالب آنکه در مقابل بادمجان کیلویی 1200 تومان فروخته میشود و حالا باید شعار «موز و پیاز یک قیمته/ داور دقت کن!» را جایگزین کرد که البته با وارد کردن بادمجان ژاپنی یا گران کردن قیمت موز میتوان مشکل را برطرف ساخت!
البته کسانی که از میادین میوه و ترهبار شهرداری خرید میکنند میتوانند میوه را نصف قیمت و حتی کمتر از آن نسبت به مغازهدارن تهیه کنند اما باید بدانند میوهای که از این میادین تهیه میکنند درهم است و باید پس از بردن آن به منزل شاهد سه قسمت شدن آن باشند، بخشی از میوه کال و نرسیده و بخشی نیز لکدار و گندیده باید از خرید خارج شود تا میوه خوب و قابل استفاده باقی بماند که معمولاً نیمی از میوه خرید شده است.
البته میوههای نوبرانه و همچینین میوههای مرغوب و درشت از سیب و گلابی گرفته تا گیلاس و آلبالو در میادین شهرداری آفتابی نمیشوند و از میوههای ریز وارزان قیمت استفاده میشود.
در واقع با افزایش قیمتهایی که در بخش اقلام خوراکی اعم از شیر، گوشت سفید و قرمز و میوه و دیگر محصولات جانبی به صورت آهسته رخ داده و همچنان نیز رو به افزایش است، هزینههای غیرقابل حذف خانوارها که بیشتر دلمشغولی خانوارهای متوسط و ضعیف است افزایش یافته و بیش از این نیز افزایش خواهد یافت، تا آنجا که خرید یک سبد استاندارد خرید میوه بیش از 50 هزار تومان تمام میشود و این میوه برای یک خانواده یک هفته نیز دوام ندارد و اگر یک خانواده قرار باشد مصرف استاندارد پروتئین، میوه و سبزیجات داشته باشد، باید ماهیانه بیش از 200 هزار تومان اختصاص دهد و با این اوصاف باید گفت سیاستهای آزادسازی قیمت انرژی و سایر اقلام مشمول سوبسید، اثراتش در سایر بخشها نمایان میشود و البته در قبال این افزایش قیمتها، یک ریال به 45 هزار تومان یارانه خانوار افزوده نمیشود.
اگرچه بخشی از این نوسانات قیمتها به دلیل عدم وجود سیاستگذاری و برنامهریزی بلندمدت در خصوص محصولات خوراکی توسط دولتهای پیشین و این دولت بوده و همچنان از سیاستهای دپوی گوشت و میوه برای ایام خاص در انبارهای دولت و واردات به عنوان سیاستهای فسیل شده تنظیم بازار بهره برده می شود و البته بخشی از تورم نیز به واسطه افزایش هزینه تولید گوشت و شیر و میوه و حمل این اقلام به شهرها با آزادسازی انرژی اجتنابناپذیر است؛ اما به هر حال هیچکس تصور نمیکند بازار هزینه تولید و عرضه میوه ایران بیش از اروپا و آمریکای لاتین باشد که اگر نبود، برای واردکننده صرف نداشت هزینه حمل میوه از اروپا را بپردازد و همین نقش مدیریت را در این بخش نشان میدهد.
از سوی دیگر انتظار میرود یارانه 45 هزار تومانی با این افزایش قیمتها که تناسبی با افزایش حقوق کارمندان و سایر اقشار نیز ندارد افزایش یابد تا سرپرستان خانوارها، بتوانند هزینهها را بهتر مدیریت کنند، چرا که ساده لوحانه است برخی تصور کنند آزادسازی قیمتهای سوخت، نان و برخی کالاهای دیگر بر دیگر بخشها علیالخصوص میوه، گوشت و شیر اثر نگذاشتهاند و تنها با پرداخت ما به تفاوت قیمت نان و سوخت، "کوپن" که شامل برنج، روغن، قند و شکر و... را حذف کرد و البته یارانه همراه کالاهای دیگر را نیز حذف کرد و توقع داشت همچون شعار مصرف کمتر انرژی که تا خراب کردن شومینهها پیش رفته، خانوارهای ایرانی کمتر غذا و میوه بخورند.