آفتابنیوز : آفتاب: پلیس در تعقیب پسر جوانی است که بعد از شنیدن جواب رد برای ازدواج با دختر مورد علاقهاش او را ربود.
زنی میانسال روز دوم آبانماه به کلانتری نازیآباد رفت و در حالی که سراسیمه و مضطرب بود به ماموران گفت دختر 15سالهاش به نام مژگان ربوده شده است. این زن ماجرا را چنین شرح داد: «مژگان هر روز با سرویس به مدرسهاش در یاخچیآباد میرفت و هیچ وقت مشکلی برایش پیش نیامده بود اما امروز دامادم با من تماس گرفت و گفت مژگان به او تلفن زده و خبر داده که پسری جوان او را ربوده است. بعد از شنیدن این موضوع به سرعت خودم را به دبیرستان دخترم رساندم و در آنجا فهمیدم مژگان سرکلاس نیست.»
ماموران بعد از تشکیل پرونده موضوع را به همکارانشان در پلیس آگاهی اطلاع دادند و به این ترتیب تحقیقات ویژه در این خصوص آغاز شد. آنها وقتی موضوع را بررسی کردند متوجه شدند مژگان هنگام تماس با شوهرخواهرش با صدایی آهسته صحبت میکرد، صدایش میلرزید و تلفن ناگهان قطع شد. این اتفاقات از آن حکایت داشت که دختر نوجوان در فرصتی کوتاه توانسته این تماس را برقرار کند و بعد آدمربا متوجه موضوع شده و موبایل را از وی گرفته است.
کارآگاهان سپس به مدرسه دختر نوجوان رفتند و با پرسوجو از شاهدان فهمیدند مژگان توسط پسر جوانی که چاقو در دست داشت و سوار یک خودرو مگان بود، ربوده شده است. کارآگاهان در ادامه فهمیدند مژگان از دو سال پیش خواستگاری داشت که بارها به خانه این دختر رفته و درخواستش را برای ازدواج مطرح کرده اما هر دفعه جواب رد شنیده بود. از سویی پدر جلیل یک خودرو مگان داشت. این اطلاعات سبب شد خواستگار ناکام بهعنوان مظنون اصلی این پرونده شناخته شود. افسران ویژه مبارزه با آدمربایی در تعقیب این جوان فهمیدند او خودرو پدرش را مقابل خانه خواهرش رها کرده و از آنجا همراه مژگان سوار یک آژانس شده است. به این ترتیب راننده آژانس شناسایی شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او که ابتدا قصد نداشت همکاری کند، سرانجام گفت جلیل و مژگان را به ترمینال شرق رسانده است و تا جایی که خبر دارد پسر جوان سوار یک خودرو شد تا به قائمشهر برود. این راننده همچنین گفت رفتارهای دختر نوجوان به گونهای بود که نشان میداد به اجبار با جلیل همراه شده است.
کارآگاهان پس از اینکه فهمیدند خاله متهم در استان مازندران سکونت دارد احتمال دادند وی دختر مورد علاقهاش را به آنجا برده باشد. به همین سبب تیمی از ماموران راهی شمال کشور شدند و بعد از شناسایی خانه مورد نظرشان توانستند مژگان را پیدا و او را آزاد کنند اما جلیل موفق شد از چنگ ماموران بگریزد.
در ادامه مژگان تحت بازجویی قرار گرفت. او گفت: «روز حادثه وقتی از سرویس مدرسه پیاده شدم جلیل در حالی که چاقو در دست داشت به طرفم آمد. او من را تهدید و به زور سوار مگان کرد و در ادامه من را با خودش به شمال آورد. در بین راه توانستم از فرصت کوتاهی که برایم به وجود آمده بود استفاده کنم و تلفنی به دامادمان خبر بدهم اما جلیل ناگهان متوجه شد و موبایل را از من گرفت.» بنابر این گزارش مژگان اکنون به خانوادهاش تحویل داده شده است و تحقیقات برای دستگیری خواستگار آدمربا ادامه دارد.